مجاهدین در پی سنگ اندازی علیرغم امیدها برای بهبود روابط ایران و غرب

در رویدادی شگفت انگیز، چهره ی اعتدال گرا حسن روحانی در آخرین انتخابات ریاست جمهوری ایران پیروز شد. بلافاصله پس از انتخابات امید می رفت که مباحثات داغ هردو طرف بر سر مناقشه ی فناوری هسته ای ایران کمی آرام شود:
"هرچند که هزاران ایرانی سرمست از کامیابی برای جشن پیروزی به خیابان ها ریختند، نتیجه ی انتخابات به این زودی روابط پرتنش با غرب را تغییر نخواهد داد و جنجال ها بر سر برنامه ی هسته ای اش را حل نخواهد کرد یا حمایتش از رئیس جمهور سوریه در جنگ داخلی آن جا را کاهش نخواهد داد – این ها مسائل امنیت ملی است که در حیطه ی اختیارات رهبری آیت ا.. علی خامنه ای است.
اما رئیس جمهور اقتصاد را مدیریت می کند و نفوذ گسترده ای در سطوح دیگر تصمیم گیری اعمال می کند. اختیارات چشمگیر روحانی می تواند دامنه ی عمل را برای گشایشی دیپلماتیک با غرب فراهم کند…
روحانی در تلویزیون دولتی ایران گفت:" این پیروزی پیرزی عقلانیت است، پیروزی اعتدال، پیروزی رشد و آگاهی و پیروزی تعهد است بر افراط گرایی و بداخلاقی"، وی قول داد که برای همه ی ایرانیان از جمله "اصول گرایانی " که در صندوق ها شکستشان داد، کار کند."
متأسفانه کسانی که خشونت و تنش در مذاکرات به نفعشان است، در صورتی که اعتدال گرایی فرصتی برای ظهور پیدا کند، بی کار نمی نشینند. امروز {یازدهم ژوئیه} به "افشاگری" تازه ای در مقاله ای در رویترز برخورد کردیم:
"یک گروه اپوزیسیون ایرانی تبعیدی روز پنج شنبه گفت که به اطلاعاتی درباره ی یک سایت هسته ای زیرزمینی سری در حال ساخت در ایران دست یافته است، بدون آن که مشخص کند چه نوع فعالیت اتمی در آن جا انجام می شود.
شورای ملی مقاومت گفت که این سایت درون تونل های پیچیده ای زیر کوه هایی در ده کیلومتری شرق شهرستان دماوند قرار دارند، یعنی 50 کیلومتری شمال شرقی تهران، شورا گفت: ساخت فاز اول آن در سال 2006 آغاز شده است و به تازگی کامل شده است.
این گروه عکس های ماهواره ای از ان چه سایت می نامد منتشر کرد. اما تصویر ب نظر نمی رسد که گواه محمی برای این ادعا باشد که در آن سایت هسته ای طراحی شده باشد."
مقاله ی رویترز NCRI را شورا ی ملی مقاومت ایران معرفی می کند و علاوه بر آن که آن ها را " مخالفان تبعیدی " می نامد، به ارتباط آن ها با " سازمان مجاهدین خلق ایران "، PMOI   بدون ذکر آن که نام مرسوم تر آن ها  MEK است، اشاره می کند. این همان MEK است که همین سال گذشته از فهرست تروریستی وزارت امور خارجه ی امریکا بیرون آورده شد. متعاقباً پس از بیرون آمدن از لیست سازمان برای ثبت نام لابی کننده اقدام کرد:
" یک گروه ایرانی که تا سال گذشته در فهرست سازمان های تروریستی بود، رسماً برای لابی در دولت اوباما ثبت نام کرد.
شورای ملی مقاومت به وزارت دادگستری گفت که قصد دارد به افکار عمومی و دولت امریکا درباره ی لزوم پیگیری سیاست " مبتنی بر احترام به حقوق بشر، منع گسترش سلاح هسته ای و  ارتقاع دمکراسی" آگاهی دهد. شورا گروهی پوششی است شامل پنج گروه اپوزیسیون ایرانی که بزرگترین آن ها مجاهدین خلق است که از فهرست گروه های تروریستی بیرون آمده است.
وزارت  امور خارجه امریکا در سال 2002 دفتر واشنگتن شورا را تعطیل کرد چرا که آن را گروهی پوششی برای مجاهدین خلق می دانست. از آن پس، لطف محافظه کاران امریکایی شامل حال گروه شده است چرا که آنان توجه بین المللی را به سایت زیرزمینی غنی سازی اورانیوم در نطنز جلب کردند."
هرچند که در گزارش امروز رویترز نقل قول شده است، دلیل خوبی وجود دارد که باور کنیم که این اطلاعات با واسطه ای نفوذی به مجاهدین خلق داده شده است و جمع آوری اطلاعات کار خودشان نبوده است. چنانچه من از سیر رویدادها متوجه شده ام، ایالات متحده امریکا، که به خوبی می داند که ایران برنامه ی سانتریفیوژ مخفیانه دارد – مراقب بوده است که ایران 2 "حفره ی عظیم" نزدیک نطنز حفر کرده است، سپس اخبار جاسوسی خود را به آژانس بین المللی انرزی اتمی داده است. تقریباً هم زمان با آن، کسی موضوع را به گروه مخالف ایرانی، شورای ملی مقاومت درز داد و آن به نوبت خود اطلاعات دست دوم را در کنفرانس خبری با جزئیات غلط منتشر کرد.
لوییز مقاله ای در سایت Arms Control Wonk با دادن شواهدی قانع کننده موضوع را ادامه می دهد.این توالی رویدادها که در آن سازمان جاسوسی امریکا اطلاعات را کشف می کند، به آژانس می دهد و سپس شخصی آن اطلاعات را به مجاهدین خلق می دهد، همان است که در سال های گذشته نسخه های گوناگونی از آن را شاهد بوده ایم.
من بارها درباره ی شبکه ی "دیپلمات ها" در وین که اطلاعات را به جرج جان از اسوشیتدپرس و فردریک دال از رویترز (که مقاله ی امروز رویترز را نوشته بود) درز می دهند، مطلب نوشته ام. در چند سال گذشته بیشتر این درزکردن ها به وجهی طراحی شده بوده است که ایران را در بدترین شرایط ممکن نشان دهد. در اواخر ماه مه، جان گویی جشن ایفانی گرفته بود و بالاخره اعلام کرد که احتمالاً به وی اطلاعات تحریف شده داده شده بوده است.
زمان به زودی به ما خواهد گفت که آیا واقعاً سایت هسته ای مخفیانه ی جدیدی در ایران وجود دارد و یا  چنانچه معمولاً شورای ملی مقاومت اطلاعات خود را منتشر می کند، این هم فقط چرندیات دیگری است. اگر تصاویر ماهواره ای شورای ملی مقاومت تنها روی سایت دیوید آلبرایت منتشر شود (که هنوز آن ها را منتشر نکرده است)، بنابراین احتمالاً تنها لشکرکشی دروغ پردازی دیگری از مجاهدین خلق بوده است. اطلاعات واقعی درباره ی یک سایت جدید به احتمال خیلی زیاد در سطح بسیار گسترده تری بازتاب می یافت تا این که برای یک عده افراد ساده لوح تقلیدکار، به ویژه با توجه به تمایل جان برنان و باراک اوباما به درز دادن هر چیزی که آن ها را در موقعیت چاپلوسانه تر یا قویتر برای چانه زنی قرار د هد. من خودم بیشتر معتقدم که این موضوع بیشتر لجن پراکنی از سوی مجاهدین خلق است چرا که ایران می داند که در این سال ها زیر نگاه شدیداً موشکافانه ی دولت اوباما بوده است و ساختن یک سایت هسته ای مخفی بدون شک توسط امریکا کشف می شود، درست همان طور که نطنز شد.
پیوست: بله، من در این مقاله شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق را بارها به جای هم استفاده کرده ام، چون بر این باورم که به لحاظ عملکرد این دو از هم جدا نیستند.
جیم وایت، امپتی ویل 11 ژوئیه 2013

خروج از نسخه موبایل