آقای فیلابی: سرپوش گذاشتن بر جنایات رجوی ها جوانمردی است؟

اخیرا در یکی از سایت های فرقه مطلبی از فیلابی دیدم به این مضمون، سخنی با هم میهنان که در رابطه با استعفاء آقایان کریم قصیم و محمد رضا روحانی بود.
چیزی که در این مطلب بسیار چشمگیر بود روش و سبک کار وی همانند رجوی ها بوده و نشان می دهد که طی سالیان شاگرد خوبی بوده و درسهایش را به خوبی یاد گرفته است.
وی عنوان نمود که: "استعفایی عجیب و با یکسری دلایل واهی آنرا خیانت ارزیابی می کند و ادامه می دهد در شرایط فعلی که مقاومت و شورا چنگ در چنگ با رژیم است و با انواع توطئه ملاها روبروست این عمل یک ناجوانمردی آشکار است و چون جوانمردی به نظر من ارزشمندترین سنت دیرینة ایرانی و به طریق اولی مقاومت مردم ایران و شوراست بنابراین برای من مثل روز روشن است که حضرات واقعاً دیگر شایستگی بودن درصفوف مقاومت  را نداشتند."
آقای فیلابی بهتر است به این سئوال جواب بدهید که چرا وقتی کسی از فرقه و شورا جدا می شود به یک باره ناجوانمرد شده و با حکومت ایران همکاری می کند؟ بهتر است شما از جوانمردی حرف نزنید چرا که خودتان را بخاطر چند دلار به رجوی ها فروختید. بهتر بود قدری از عناد علیه افراد جدا شده دست کشیده و برای برای دست یافتن به واقعیت های موجود در درون فرقه با افراد جدا شده حرف می زدید و یا به حرفهای زنانی که از سازمان فرار کردند گوش می دادید که چگونه رجوی ها با تشکیل حرم سرا به زندگی کثیف خود ادامه می دهد و با راه اندازی ازدواج های جمعی که در طول تاریخ هم در هیچ دیکتاتوری سابقه نداشته سعی کرد به شیوه ای جدید و ارتجاعی افراد را در چمبره تشکیلات خود نگهدارد. اگر منظور شما این رسم جوانمردی در درون فرقه می باشد پیشکش شما و رجوی ها باد.
وی در جای دیگری از مطلب خود اشاره ای به اختلاف نظر در شورای ملی مقاومت دارد که کاملا طبیعی است و عنوان می کند: ما با سربلندی و افتخار می گوییم که «شورا» را به همین دلیل «پارلمان در تبعید» نامیده ایم.
البته باید به او یادآور شد که همین حرفها را مسئولین فرقه در مناسبات تکرار می کنند ولی تا حالا کسی سراغ ندارد که بتوان در تشکیلات سازمان حرفی غیر از حرف مسئول زد و یا روی خطوط و استراتژی رجوی ها حرف داشت اگر کسی در این باره حرفی به میان بیاورد در جا مارک بریده و زندگی طلب و باید سریعا ایزوله شده و او را به نشست های آنچنانی که جز توهین و فحش و ناسزا ندارد باید فرد از حرف زده خود عقب نشینی کرده و رجوی ها را مبرا از هر گناهی جلوه دهد. آیا منظورتان از اختلاف نظر در درون شورا به همین گونه است؟ اگر شما شورا را نماد دموکراسی می دانید و اگر اختلافی وجود دارد طبیعی است پس لطفا یک بار هم شده یکی از مراسم جلسات شورا را در تلویزیون خود پخش کنید تا دیگران از دموکراسی مورد ادعای شما یاد بگیرند.!!
چند نفر مثل شما در شورا وجود دارد که حرفشان خریدار داشته باشد یا بتوانند مخالفتی خلاف نظر رهبری داشته باشد و همیشه این خط رهبری سازمان است که پیش می رود و امثال شما بیشتر همانند عروسکان خیمه شب بازی می باشید که در خدمت رجوی می باشد.
پهلوان پنبه ما در جای دیگری از مطلب خود در باره این استعفاء اشاره می کند که: من واقعاً از اینکه طی مدتی که رفتید این همه از نظر سیاسی و اخلاقی سقوط کرده اید، برایتان متأسف هستم. به خصوص که با کمال تأسف می بینم که شما هم باند یا دنباله روی فردی مثل مصداقی شده اید که تشنه به خون رهبری مقاومت است و خط وزارت اطلاعات برای ردیابی آقای رجوی را مجدانه دنبال میکند.
وی که برای خوش خدمتی به رجوی باز هم نشخوار کننده حرفهای صدها بار تکرار شده وی می باشد یادش رفته که سالیان اربابش این گونه اراجیف را مطرح کرده و اکنون با توجه به حجم افرادی که دست به افشاگری علیه رجوی ها زدند رو به افزایش است و دیگر این گونه مارک زدنها و تهدید کردنها برای کسی خریداری نداشته و چهره رجوی برای همه کاملا روشن شده است و شاهد هستیم که هر روز تعداد بیشتری از افراد این انگیزه را پیدا می کنند که علیه وی دست به افشاگری بزنند.
وی برای در بردن رجوی های قاتل مرگ اعضای سازمان را به گردن افراد جدا شده می اندازد و مدعی می شود که: به این میگویند خنجر از پشت به همه کسانی که به شما اعتماد کرده و با شما همسنگر بوده و به قول معروف سر یک سفره  نان و نمک خورده اند!!
آیا خنجر از پشت زدن و خیانت کردن به همراهان هم از حقوق اولیه انسان است؟
اگر اینقدر دلتان برای افراد لیبرتی می سوزد چرا رجوی اجازه خروج افراد از لیبرتی به کشورهای خارجی را نمی دهد؟ چرا برای انتقال افراد کارشکنی می کند؟ چرا مایل است که افراد در عراق بمانند و کشته شوند؟ چرا با دریدگی خاص خودش باز عنوان می کند که باید در عراق بمانید و کشته شوید؟ اگر قرار بوده همه در عراق بمانند چرا ابتدا مریم را فراری داده است؟ چرا وی جرات این را ندارد که خودش را نشان بدهد؟ و هزاران چرای دیگر…
حرفهای بی سرو ته پهلوان پنبه ما، ما را به یاد دون کیشوتی می اندازد که برای جنگ به سراغ آسیاب های بادی رفته و خودش را پیروز این جنگ می نامید و اکنون ادعای مبارزه خواهی و غیرت و جوانمردی از طرف وی فقط برای بالا بردن قیمت خودش در شورا می باشد. البته این حرف ها از طرف وی که سالیان جز مفت خوری همانند سایر دوستان شورایش در اروپا و آمریکا بیشتر از این هم انتظار نیست و این لکه ننگی است که سالیان بر پیشانی آنان خواهد ماند.
اگر چه راه بازگشت از خیانت همیشه باز می باشد وقتی آقای مصداقی دست از حمایت خود از سازمان برداشت آقایان روحانی و دکتر قصیم به او تاخته و او را خائن نامیدند و اکنون وقتی دو نفر فوق از شورای دست ساز رجوی خارج شدند شما
آنها را مزدور و خائن می نامید و آرزو مندم شما هم همانند دوستان شورایی سابق تان به حقیقت موجود در سازمان پی برده و در کنار سایر دوستان خود دست به افشاگری علیه این جانیان به انسانیت بزنید.
 

خروج از نسخه موبایل