دیداری دوباره، تولدی دوباره

ماه گذشته پدر و مادر محمد نجاریان کرمانی به یکی از کشورهای همسایه جهت ملاقات فرندشان مسافرت نمودند و موفق شدند بعد از مدت 2 سال یکبار دیگر او را از نزدیک ببینند.
محمد نجاریان در درد دلهایش با مادر اشاره ای به رخداد 19 فروردین و نجات خودش کرد که چگونه مسئولین سازمان وی را فریب داده بودند و به وی گفته بودند آمدند شما را از بین ببرند و دستور شلیک به شما را  به آنها داده اند و خدا را بار دیگر شکر میکرد که توانست زنده از زیر آن زرهی که زیرش  کرده بود نجات پیدا کند. خانواده که بارها فیلم زیر کردن زرهی را دیده بودند و نمیدانستند وی کی بوده و سرنوشتش چه شده با شنیدن این موضوع که فرد زیر شده پسر خودشان بوده ابتدا جا خورده سپس بار دیگر از خداوند بخشنده این تولد دوباره را شکر و دست به نیایش برده از آنجاییکه محمد نجاریان  بعد از زیر گرفته شدن زرهی مدتی از ناحیه دو پا مصدوم و ویلچر نشین بود نتوانسته بود جدا شود و قبلا نیز به خاطر اقدام به فرار بینی وی را شکسته بودند و سازمان قصد داشت وی را در این درگیری با پلیس عراق، کشته و با دجالگری هم از دست او خلاص شود و هم سیاست شهید سازی خود را دنبال نماید. پدر و مادر حدود یکماه رمضان مهمان فرزندشان بودند.
خانواده وی بعد از بازگشت، به دفتر انجمن  مراجعه نموده و مختصری از تعاریف محمد را بازگو کردند و برای همه بچه های اسیر چنگال رجوی و خانواده های آنها دعا نموده که بتوانند عزیزانشان را در سلامت دیدار کنند.
محمد نجاریان در سال 1390 بعد از  بهبودش، از اشرف فرار و خودش را به نیروهای عراقی میرساند و بعد از مدتی اقامت در بغداد و ملاقات با خانواده به کشوری دیگر عزیمت میکند ودر حال حاضر سلامت و موفق میباشد.  
 

خروج از نسخه موبایل