این روزها آقای رجوی از شدت سوختگی بسیار به ناچار روی سطل یخ مینشیند تا بلکه کمی ا ز شدت سوزش ایشان کاسته شود! اما خبرهای موثق داریم که سطل یخ هم فایده ای نداشته است!! رجوی که در وارونه جلوه دادن حوادث مهارت خاصی دارد تمامی اتفاقات و رخدادهای گذشته از زمان سرنگونی صدام تا امروز را پیروزی نشان میدهد و با زبان بازی خاص خودش به خورد نیروهایش میدهد. از سقوط صدام که اصلی ترین حامی و متحد آقای رجوی بود تا زمین گیر شدن رجوی و مخفی شدنش در سوراخی که تاکنون اطلاعی از او نیست تا خلع سلاح آنان از سوی ارتش امریکا تا محدود شدن تمامی اعضاء فرقه در کمپ اشرف و نهایتا اخراجشان از اشرف و انتقالشان به کشور ثلاث همگی پیروزیهای پی در پی آقای رجوی است که به یمن درایت و کاردانی و درستی تحلیلها و تصمیمات ایشان نصیب این فرقه شده است!
فرقه تروریستی رجوی بازی جدیدی را این روزها در لیبرتی و بعضی کشورهای اروپایی براه انداخته است و آنهم (اعتصاب غذای خودجوش) کادرها و نیروهایش است! بخوبی میدانیم که هیچ کار یا اقدامی در این فرقه بصورت خودجوش صورت نمی گرفته و نخواهد گرفت. تمامی تصمیمات از سوی رهبران فرقه گرفته و به نیروها ابلاغ میشود. برای نمونه در زمانیکه مریم رجوی در فرانسه دستگیر و به زندان انداخته شد از سوی رهبران سازمان و مشخصا شخص رجوی و مریم دستور خودسوزی به کادرها داده شد. حتی بخوبی بیاد دارم که در اشرف مسئولین سازمان نیروها را در نشستهای مختلف در شرایطی قرار دادند که آنها مجبور شوند گزارش در خواست انجام خودسوزی را بنویسند! حتی یادم می اید به بچه هایی که میتوانستیم راحت با هم صحبت کنیم میگفتیم تمامی این اقدامات از سوی خود مریم دستورش داده شده است و بصورت روش جاری در آمده که اگر روزی در چنین شرایطی قرار گرفتیم بایستی تعدادی از نیروها خودسوزی یا حتی انجام عملیات خرابکارانه در اروپا را در دستور کار خود قرار دهند تا دولتمردان اروپایی را در شرایط سخت قرار دهند! سوال از خانم رجوی اینست که اگر اعتصاب غذا خوب است چرا خودت 48 ساعت و نه بیشتر اعتصاب غذا نمیکنی؟ چرا دختر خودت و پسر مسعود را در زمانی که تو را در زندان فرانسه انداخته بودند تهییج به خودسوزی نکردی؟ یا چرا به آنها نمیگویی برای ماندن در عراق اعتصاب غذا کنند؟ اصلا اعتصاب غذا پیش کش چرا یکروز از صبحانه مفصلت صرف نظر نمیکنی؟ واقعیت اینست که تیر خلاص به تشکیلات فرسوده و عقب مانده رجوی با تعطیلی اشرف زده شد. آنچه رجوی ازش میترسید عاقبت سرش آمد! او حتی برای نگه داشتن اشرف سر کادرهای بالای سازمان هم معامله کرد که البته با این کار به دو هدف رسید. 1- اعضاء ارشد سازمان که دارای اطلاعات بکلی سری بودند را سر به نیست کرد و 2- فکر میکرد که با دادن تعدادی کشته میتواند مانند سری قبلی یکی دو سال لااقل تخلیه اشرف را به تاخیر بیندازد. که مثل همیشه تحلیلهایش آبکی و پوشالی از آب در آمد!
اما از همه اینها که بگذریم اقدام دستگاه دیپلماسی ایران در نیویورک ضربه سختی بر پیکر فرقه رجوی زد! شاید شخص رجوی هرگز به روی این موضوع حساب نمیکرد که روزی مقامات ایرانی با امریکایی صحبتی بکنند چه رسد به دیدار و دادن چشم انداز بهبودی روابط دو کشور. خصوصا اینکه رئیس جمهوری امریکا در صحبتهایش در مجمع عمومی به این موضوع تاکید داشت که ما بدنبال تغییر دولت ایران نیستیم! این جمله اوباما حکم آب سردی بروی رجوی خواهد داشت که در رویاهای خود تصور داشته روزی جنگی بین ایران و امریکا را ه خواهد افتاد و از این آب گل آلود نصیب او ماهی خواهد شد. اما متاسفانه تنها چیزی که به رجوی رسید مثل همیشه سوختگی بود آنهم از ناحیه ای که اورا به ناچار بروی سطل یخ نشانده است!
حرفهای رجوی را میتوان از زبان دوست و متحد استراتژیک جدیدش نتانیاهو هم شنید! براستی از روی شدت عصبانیت نتانیاهو میتوان میزان درستی اقدامات اخیر دستگاه دیپلماسی ایران را متوجه شد! انزوای او در جهان و اینکه اکنون که تمامی جهان صحبت از استفاده درست از فرصت بدست آمده میکنند تنها کسانی که در جهان از این اقدام ایران خشمگین هستند بنیامین است و مسعود! یک دلیل ساده هم دارد آنها ذره ای برای ایران منافع ایران و جان مردم ایران ارزش قائل نیستند!
فرقه تروریستی رجوی به پایان خط خود رسیده است!دیگر نه نیروی بدرد بخور و کارآمدی مانده و نه حال و حوصله کار کردن! بلاتکلیفی نیروهای سازمان در عراق آنها را به انسانهایی ماشینی که دیگر حتی قطره ای بنزین برای کار کردن ندارند تبدیل کرد.
این است نتیجه خودکامگی و خودپرستی رجوی!
مراد
بازی جدید رجوی
