پرونده رجوی پر از ترور و خشونت

اگر از شروع مبارزه رجوی، به تاریخ پرونده درخشان و عملکرد وی نگاهی بیندازیم، کارنامه وی همواره با خشونت و تروریسم آمیخته است. وی شخصیتی خاص دارد و تنها چیزی که به او انگیزه می دهد خشونت و جنگ افروزی است. رجوی یعنی بحران و تنش، رجوی یعنی کبر و خودخواهی و جاه طلبی. وجهه اصلی رجوی آنگاه بیش از پیش هویدا شد که در دوران جنگ هم پیمان با دیکتاتور عراق بر علیه مردم سرزمین ایران وارد عمل شد.
ایشان از لحاظ ترور و تروریسم مهارت خاصی دارد و کارنامه وی پر است از ترورهای افراد بیگناه ایرانی و اکراد عراقی. جنبه دیگر رجوی ترور شخصیت افراد است. او با  بی هویت کردن افراد تحت امر خود به دنبال از بین بردن هرگونه عاطفه در افراد زیرمجموعه خود بود و کینه و نفرت را به جای عشق و علاقه جایگزین می کرد. او در  بمباران روحی افراد نیز تبحر داشت، رجوی همیشه تعدادی برده و غلام حلقه به گوش در اختیار داشت که با هر آنکس که خارج از ساز مناسبات او بنوازد انگشت اتهام به سویش نشانه می رفت و دستگاه مارک زنی که سریعا بر چسب بزند داشت و هر انگی که می خواست به افراد می زد.
از شروع مبارزه مسلحانه تا حالا رجوی همیشه تلاش کرد ورد زبانها باشد و گویا خودش را فردی مهم در تاریخ ملت ایران نشان دهد اما این آدم به محض این که شرایط را سخت می دید بر خلاف آنچه که نشان میداد ترسو و بزدل بود و تقریبا تمام کسانی که خشونت طلب و از تروریسم حمایت می کنند از لحاظ شخصیتی و در شرایط خاص ترسو و بی جربزه هستند. در پروسه های مختلف دیدیم وقتی شرایط سخت شده به قول معروف رجوی هم ماستش را کیسه کرده و سکوت نموده و خلوت گزیده و چه القاب و عنوان هائی را به خودش می داد. آرش زمان , نجات دهنده کشتی به گل نشسته ایران و کسی که خواهان پیاده کردن جامعه ی توحیدی است , کسی که خواهان برابری مرد و زن است و کسی که صلیب برداشته و مبارزه اش جهاد اکبر است و از این الفاظ دهان پر کن و پرمدعا  که با این توجیه ها و پشت این پرده تزویر هر آنچه را می خواست انجام می داد و مهر تائید بر کارهایش بود و اینگونه دهان همگان را می بست.
خدا را شکر که همین تاریخ و زمان پرده از چهره و ماهیت رجوی بر داشت و خار و ذلیلش نمود و چراغ جادوئی اش دیگر نه نور و نه رنگی ندارد و این چنین زبون شد که در گوشه ای خزیده و خودش را آشکار نمی کند.

خروج از نسخه موبایل