مسعود رجوی و آخرین تابلو

رجوی رهبری فرقه مجاهدین آخرین مهره از پازل چیدمان فروریخته شده استراتژی به نام مبارزه توسط این فرقه می باشد. استراتژی سمبلیک و فرمالیزم. مبارزه ای که فقط نقش آن بازی شده اینک در آستانه بازی با آخرین مهره است.
عقب نشینی ها و خراب شدن خاکریزها از آتش بس سال 67 شروع شد و از آن تاریخ به بعد رجوی برای دور کردن خطر از شخص خودش به تولید و ساختن انواع تاکتیک های رنگارنگ دست زد.
دقیقا رجوی از آن مقطع بطور قطع و یقین پایان و شکست فرقه اش را قبول کرده بود و هر آنچه دست و پا می زد تحت عنوان مانور با ارتش و نمایش های سیاسی از جمله رئیس جمهور سازی و خلاصه حفظ حضور در عراق و قرارگاه ها و تولید روزانه ی ارتش های متعدد همه اش دور کردن خطر از خودش بود.
رجوی رهبری فرقه آدمکش مجاهدین، آخرین تابلویی که امروز در حال رو شدن است همان روزها دیده بود و برای همین بود این همه سماجت و سناریوهای عجیب و غریب می ساخت تا ولو چند صباحی رسوایی و پایان غم انگیز هیتلر وار خود را عقب اندازد.
این آخرین مهره و ورق در پایان راه فرقه که خود رجوی است اکنون می بایست لاجرم به جای خالی بازی گرفته شود و به طور اجتناب ناپذیری می بایست توسط غیر از فرقه هم که شده پیدا شود و به کار گرفته شود.
بکارگیری این مهره البته اکنون ضرورت دارد و ضرورت آنهم این بیرون از فرقه است که آنرا رقم می زند. رجوی چه بخواهد و چه نخواهد سرنوشت محتومش بزودی رقم خواهد خورد و این فیلم های اعتصاب غذا و شکنجه روزمره مریدانش نیز راه به جایی نخواهد برد.
رجوی درگذشته برای هر مقوله ای چندین تابلو اصلی و آلترناتیو در چشم انداز می دید اما اکنون به گوشه گود افتاده و مایه گذاشتن از جان تک تک افراد آخرین و تنها تابلو اوست.
 

خروج از نسخه موبایل