افسوس و حسرت به دلی مریم قجر برای سرنگونی در سالی که گذشت

چند روزی به پایان سال 92 نمانده است سالی که برای مردم ایران سراسر پیروزی و سربلندی در مقابل دشمن اصلی یعنی آمریکا بوده است. سالی که گذشت مسائل مختلفی اتفاق افتاد که به دو مورد آن اشاره می کنیم. انتخابات ریاست جمهوری و مذاکرات هسته ای 1+5، هر کدام پیروزی بزرگی برای مردم ایران بود در این میان چیزی که باز هم باعث روسیاهی مریم قجر شد عدم توانایی وی برای سرنگونی خیالی که در ذهن پوک خود می پروراند بود.

مادر خوانده تروریسم با توجه به همکاری بسیار نزدیک خود با غرب و اسرائیل برای سال 92 و با توجه به انتخابات ریاست جمهوری کیسه گشادی برای خود دوخته بود و فکر می کرد که می تواند دوباره با کمک غرب جریان انتخابات را حاشیه ساز کند و جریان را به سمت و سویی که می خواهد بکشاند. غافل از آن که بسیار کوچک تر آن است که حتی رویای چنین چیزی را در سر بپروراند. مردم ایران به خوبی با شرکت در انتخابات نشان دادند که اجازه دخالت به هیچ مزدوری در سرنوشت شان را نخواهند داد.

بعد از آغاز مذاکرات هسته ای سران فرقه سعی کردند با آوردن ملیجک های خود مانند ابریشم چی و محدثین و با ردیف کردن یک مشت دروغ و چرندیات خواستند این گونه نشان دهند که ایران دست به فریبکاری می زند که خوشبختانه بعدا معلوم شد که همه این اطلاعات از طریق اسرائیل به سران فرقه داده می شود و عملا طرفهای غربی اعلام کردند که سند های مورد ادعای سازمان اعتبار ندارد.

از طرف دیگر تخلیه اشرف بزرگترین ضربه به تشکیلات رجوی بود. وی مجبور شد بعد از سالیان اشرف را تخلیه کرده و با خفت و خواری به لیبرتی رفته و منتظر اخراج به کشور دیگری شود. از طرف دیگر مریم قجر قبول کرد که تعدادی را به خارج از عراق انتقال دهد ضربه ای بزرگ و کمر شکن دیگری که وقتی نفرات پایشان به خارج از عراق رسید عده زیادی از این نفرات از تشکیلات فرقه جدا شدند. این مسئله هنوز گریبان سران فرقه را گرفته است و نمی توانند از آن رهایی یابند.

مریم قجر بعد از حکم دادگاه اسپانیا در مورد حکم جلب چند نفر از مقامات عراقی اینگونه سعی داشت که نشان دهد به پیروزی بزرگی رسیده است ولی این حکم اصلا جنبه قانونی نداشته و شاهد بودیم وقتی یکی از مقامات عراقی به فرانسه سفر کرد هیچگونه اتفاقی نیفتاد و اکنون که دادگاه اسپانیا رای داده که اصلا این حکم در مورد افراد غیر اسپانیایی صادق نیست مریم خفه خون گرفته و سعی می کند که از کنار این مسئله بگذرد.

رجوی ها در سال 92 وعده سرنگونی داده بودند که محقق نشد و روسیاهی برای آنان ماند و نفرات فرقه در لیبرتی باید دلشان را به این خوش کنند که شاید در سال آینده وعده سرنگونی خیالی مریم قجر فراهم شود.!! آرزویی که هر ساله اسیران در بند تشکیلات موقع تحویل سال می کنند آرزویی که هیچ وقت محقق نخواهد شد و مصرف داخلی داشته و برای در بند نگهداشتن افراد بکار گرفته می شود.

اکنون سی و دو سال از وعده سرنگونی داده شده توسط رجوی می گذرد و هر سال مریم قجر نشخوار می کند سرنگونی در دسترس است البته همه نفراتی که در فرقه بودند حتما به یاد دارند که رجوی با شیادی تمام یک بار عقب افتادن سرنگونی را به حمله عراق به کویت نسبت داد و اکنون هم به عدم سقوط دولت سوریه و اکنون باید گفت که سرنگونی به مسئله اوکراین گره خورده است!! تا کی رجوی جنایتکار می تواند با این گونه اراجیف نفراتش را گول بزند؟!

مادر خوانده تروریسم مریم قجر خوب می داند که سازمان وی قدرتی برای سرنگونی ندارد و اکنون سعی می کند با راه اندازی سفرهای آنچنانی و رشوه دادن به افراد خارجی خودش را مطرح کند تا بتواند هر چه بیشتر نفراتش را در لیبرتی که دیگر امیدی به مبارزه!! ندارند نگهدارد و همه را در همانجا به کشتن بدهد تا بتواند با نام آنان هم سفرهای پر بارتری داشته باشد و هم دیوارهای اور را از قاب عکس کشته های فرقه سیاه تر کند.

بهتر است مریم قجر همچنان به خواب های پنبه دانه ای سرنگونی در اور ادامه دهد و نفراتش را با این وعده های خیالی گول بزند او خوب می داند اکنون تشکیلات فرقه در مسیری قرار گرفته که به نابودی و فروپاشی می انجامد. به امید آن روز

هادی شبانی

خروج از نسخه موبایل