سرنگونی رجوی ها با علم کردن مسئله حقوق بشر

رجوی ها از فرط استیصال به هذیان گویی افتاده و فراموش کرده که تحلیل های آبکی وی رو شده و با ردیف کردن یک مشت دروغ باز هم مسئله سرنگونی خیالی جمهوری اسلامی ایران را مطرح نموده و امید دارد شاید با طرح مسئله حقوق بشر به آرزوی پوشالی خود دست یابد. در این رابطه به اطلاعیه شورای دست ساز فرقه که در تاریخ 16 فروردین با عنوان « نماینده آقای خامنه ای، پارلمان اروپا را تهدید می کند » در سایت های اقماری خود این را عنوان نمود: که « شکنجه و اعدام و نقض وحشیانه و سیستماتیک حقوق بشر خط سرخ حکومت ایران است و هر گونه انعطاف و عقب نشینی در آن روند سرنگونی این رژیم قرون وسطایی را به شدت سرعت می بخشد. »

رجوی عوامفریب یادش رفته در سال 61 در ملاقات با طارق عزیز نخست وزیر عراق در فرانسه قرار داد صلح امضا نمود و بعدا در تحلیل هایش مطرح نمود اگر ایران پای قرارداد صلح بیاید حتما به سرنگونی منجر خواهد شد و به همین خاطر تمام کارهای ضد انقلابی و خیانت به ایران را در این راستا برنامه ریزی نمود در تابستان 67 حکومت ایران آتش بس جنگ را قبول نمود و خواهان صلح شد ولی رجوی جنایتکار که تحلیل های خیانت بارش نقش بر آب شد دست به جنایت دیگری زد و مجبور شد به ایران حمله کند و بر این اساس دیگر اصلا پاسخگوی تحلیل هایش در مورد صلح که گفته بود صلح طناب دار حکومت ایران است نشد و اشاره ای به آن نکته نکرد.

بعد از شکست تحلیل صلح، رجوی سعی نمود به مسئله اختلاف عراق با ایران دامن زده و دو باره شعله های جنگ بین دو کشور را آغاز نماید ولی ارباب وی صدام معدوم به این مسئله توجهی نداشته و به کشور کویت لشکر کشی نمود و در نهایت راه به سرنگونی صدام برد، در این رابطه رجوی عنوان می نمود که باید با تمام قوا به ایران حمله کنیم که باز هم در مقابل فشار غرب مجبور شد با هزار خفت و خواری به اشرف بازگشته و سلاح خود را تحویل دهد و در نهایت این نیروهای فرقه بودند که مقصر اصلی شکست بودند در حالی که مریم قبل از جنگ راه فرانسه را در پیش گرفته بود.

رجوی های عوام فریب دیگر ارتشی به نام آزادیبخش!! نداشت و سعی نمود به خدمت ارباب جدید یعنی آمریکا در آمده و در تمام زمینه ها با ارباب جدید خود همکاری نزدیکی داشته باشد این همکاری در مورد مسئله هسته ای و اینکه جمهوری اسلامی ایران می خواهد به بمب هسته ای دست یابد به ضدیت با حکومت و مردم ایران پرداخته و علنا همکاری دیرینه خود را با غرب و جناح جنگ طلب آشکار نمود و در تحلیل های بیرونی اعلام نمودند که به هیچ عنوان حکومت ایران پای مذاکرات هسته ای نخواهد آمد و اگر بیاید مرز سرخ رد کرده و به سرنگونی حکومت ختم می شود و سالیان سر این مسئله با لابی های اسرائیلی همکاری نزدیکی داشت ولی وقتی کشورهای غربی پای میز مذاکرات هسته ای با ایران آمدند و اکنون در چند مرحله به پیشرفت هایی دست یافتند و همه طرفهای مذاکراه کننده امیدوار هستند که در پایان شش ماهه این مذاکرات به توافق جامعی دست یابند ولی رجوی ها که از این توطئه خیانت بار نتوانسته به موفقیتی دست یابد سعی نمود همسو با رهبران اسرائیل دست به شانتاژ زده و عنوان نماید که این مذاکرات در نهایت با شکست مواجه خواهد شد.

رجوی ها که در ادامه تحلیل های آبکی خود باز هم با شکست مواجه شد این بار سعی دارد با علم کردن مسئله حقوق بشر خودی نشان داده و به نیروهای روحیه باخته خود این را بفهماند که هنوز امکان سرنگونی وجود دارد و با بکار گرفتن لابی های اسرائیلی و غربی سعی دارد مسئله حقوق بشر در ایران را علم نموده تا شاید به آرزوی دست نیافتنی خود دست یابد.

برای کسانی که با ماهیت رجوی ها آشنایی دارند می دانند که تحلیل های سراپا کذب وی فقط از ذهن بیمار او که به جامعه دسترسی ندارد بیرون می آید او که جرات نشان دادن خود را ندارد برای نگهداشتن افراد روحیه باخته خود در عراق نیاز به تکرار این اراجیف دارد و مریم قجر هم سعی دارد با دم جنباندن برای لابی های غربی ادامه اراجیف شوهر دومش را تکرار کند.

با توجه به تحولات پیش آمده در تحولات سیاسی به جد باید گفت که سال 93 سال فروپاشی فرقه رجوی ها و تشکیلات جهنمی اش خواهد بود.

خروج از نسخه موبایل