مجاهدین و گردهم آیی پشت هزاران گردهم آیی های پرهزینه و بیحاصل!

بازهم از سر استیصال، بیکاری ومشغول کردن اسرای لیبرتی و دادن امید کذائی کم دوام به آنها، فرقه ی رجوی برآنست که درتیر ماه 93 یک گردهم آیی دیگری برگزار کند!
در رسانه های مجازی این گروه که در خانواده " اصحاب کهف سانان" جا خوش کرده، امده است:
" گردهمایی بزرگ مقاومت ایران، روز جمعه 6 تیر ماه (27ژوئن 2014) در ویلپنت پاریس، برگزار می شود".
واز سر تیتر فراخوان – که البته ازماهیت فراخوانی برخوردار نبوده وتنها درحد سوار بر اتومبیل و… کردن عده ای بیکاره یا عضو تهی شده ی فرقه و تامین چندروزه خورد و خوراک آنان و البته پرکردن جیب شخصیت های بازنشسته و تشنه ی پول عده ای پارلمانتر و…، خواهد بود- معلوم میگردد که شعار اصلی این گردهم آیی " مک دونالد ی"-  " همه برای آزادی، هزار اشرف می سازیم " – خواهد بود که مسلما این شعار محوری برای جبران ظاهری ضربه ی سنگینی که با تخلیه ی اشرف خورده اند- مطرح شده است.
حضرات اینقدر وقیحند که دربرخورد با مسئله خود را آنچنان به کوچه علی چپ میزنند که آن مدعی حقه باز صاحب کرامت زد وخلاصه ی ماجرای این صاحب کرامت شیاد که خود را سید هم معرفی میکرد بقرار زیر است:
" دریکی از روزهای خدا، مردی براهالی یک روستا ظاهر شده وبا اعلام اینکه سید است وصاحب کرامت، درخواست کمک ازاهالی کرد. مردی دنیا دیده ای از اهالی این روستا از مدعی شیاد خواست که  کرامتی را بنمایش بگذارد و مثلا به آن درخت کنار میدان روستا فرمان بده که حرکت کرده و پیش او بیآید. مدعی شیاد با گرفتن چهره ی خاص برای خود و با صدای نسبتا غیرزمینی، به درخت امر میکند که قدری جلوتر بیآید که متاسفانه وزش بادی هم درکار نبود ودرخت بی مروت ذره ای هم تکان نخورد. حقه باز داستان ما چون هوا را پس دید خود بطرف درخت نافرمان وبی ادب شتافت و انرا درآغوش گرفته وگفت که تو ازسر نادانی به حرف من توجه نکردی و من حالا ازروی شکسته نفسی وتواضع که کار بزرگان است، بسوی تو آمده وکرامتی بالاتر از آنی که بمردم وعده داده بودم، بنمایش گذاشتم"!
رجوی هم با ازدست دادن یک اشرف واقعی (با مشخصات جغرافیایی و… معین)، در تبعیت ازاین حقه باز سلف خود، میخواهد هزار اشرف خیالی بسازد که سعدی بزرگ دراین مورد گفته است که عاقلان دانند!
درجای دیگری ادعا شده که این فراخوان با هدف:
" برای گرامیداشت سالگرد30خرداد، سرآغاز مقاومت انقلابی، روز شهیدان و زندانیان سیاسی و سالروز تأسیس ارتش آزادیبخش ملی، برای دفاع از حقوق مجاهدان اشرفی در زندان لیبرتی و… "
انجام میگیرد که مافعلا به قسمت " مجاهدان اشرفی زندان لیبرتی" پرداخته ومیگوییم که خودتی!
مگر شما از آمریکا ودیگران نخواسته اید که با گذاشتن دیوارهای بتونی بیشتر وگماردن کلاه آبی ها، روزنه های موجود برای نفس کشیدن این اسرای نگون بخت ساکن آنجا را محدود ومحدوتر کرده و زندانی مخوف تر از وضعیت فعلی که گاها اسرایی موفق به فرار ازآنجا میشوند، دراختیار داشته و تسلط خود را براین افراد بیشتر و بیشتر کنید. خودتان را مسخره کرده اید و یا مردم ایران و بخصوص اعضای خانواده های این بخت برگشتگان را دست کم گرفته اید؟؟
بیانیه ی مورد بحث مدعی است که:
" مقاومت ایران طی سی و سه سال نبرد و چنگ در چنگ شدن با مهیب ترین نیروی ارتجاعی تاریخ ایران، چنگالهای این هیولا را شکسته و آن را به زانو درآورده است "
که ما هرگز نفهمیدیم این فرقه مستبد درکدام زمینه، رژیمی را که با آن توصیفات به وصف میکشد، به زانو درآورده است. البته درست است است که ضربات درخور توجهی به مردم زده ولی هیچ کاری با آن رژیمی که خود توصیف میکند، نکرده ویا نتوانسته بکند.
درقسمتی ازاین بیانیه 2صفحه ای که جز شعار دادن – بعنوان عادت مالوف مجاهدین- بری ازهرگونه روشنگری وبالا بردن سطح آگاهی عمومی است، میخوانیم:
"  رئیس جمهور برگزیده مقاومت در سخنان نوروزی امسال همین صحنه را با بیانی کوتاه و روشن تصویر کرد: «سال 92سال شکستهای زنجیره یی رژیم ولایت فقیه و سال کهکشان جهش ها و دستاوردهای مقاومت مردم ایران بود و سال 1393سال خیزشها و سال هزار اشرف است».
با حساب خانم رجوی، حالا میبایست 200 اشرف بوجود آمده باشد که هیچکس سراغ آنرا ندارد و طبق منطق خانم مریم رجوی ناچارا این اتفاق باید خلق الساعه باشد! مثلا یک دفعه همه ی هزار اشرف در یک روز و بدون لحاظ علیت ومعلولیت بوجود آید؟؟!! دراینصورت ما ازاین خانم معظمه ی مکرمه درخواست میکنیم که تاریخ پدید آمدن این هزار موجود خلق الساعه را برای ما معین کند!
درقسمت آخر بیانیه که اتفاقا برتارک دروغگویی تمامی متن نشسته است، چنین آمده است:
" ؛ این صدای مقاومتی است که از قیام سی خرداد 1360 تا به امروز، با خون جوشان آگاهترین و فداکارترین فرزندان مردم ایران با سیاهی و تباهی فاشیسم دینی جنگیده است؛ صدای مقاومتی با ریشه های ستبر داخلی و با مشروعیت و اعتبار بی بدیل بین المللی؛ مقاومتی سرشار از ارزشهای انسانی و پیامهای پر امید برای آینده میهنمان و نوید بخش صلح و دوستی برای منطقه و جهان ".
اگر شما ذره ای عقل و وجدان داشتید، هرگز صحبت حرکت ضد ملی 30 خرداد 1360 رهبــری خود را بمیان نمی آوردید. دراین روز وایام  نکبت بارمتعاقب آن، ضربات جبران ناپذیری به منافع ملی ما ایرانی ها وارد شد، جان های عزیز زیادی به طرز بی موردی فدا شد وحاصلی جز کینه وعداوت برای کشور نداشت.
شما با نهادن نام مجاهد برخود وبا انجام این اعمال سفاکانه تروریستی، آب به آسیاب بدخواهان ملت ایران ریختید. نام مجاهد را که درایام پرشکوه نهضت مشروطیت به ستار خان ها اطلاق میشد، لوث کرده و استخوان های این بزرگ مردان تاریخ ایران را به لرزه درآوردید.
شما بر توهمات مردمی که اندک اندک وارد سیاست شده و درصدد تشخیص سره از ناسره بودند، افزوده و صف خلق وضد خلق را برهم ریخته وآشفته بازار بزرگی برپا ساختید که عوامل رژیم گذشته و امپریالیزم جهانی درآن به میوه چینی پرداختند!
صحبت از مشروعیت بین المللی کردن برای خود ازآن افترائاتی است که همواره برخود زده اید و پایگاه ستبر داخلی هم صفتی ناچسب تر ازآن.
این پایگاه داخلی ستبر و مشروعیت بین المللی (پا درجای طالبان گذاشتن و…) را هم جملگی بحساب خود گذاشته اید وآنگاه بدتان میآید که شما را یک سکت و فرقه بنامیم؟!
حمید
 

خروج از نسخه موبایل