شعارهای تکراری مریم قجر در ویلپنت

سخنرانی مریم را در ویلپنت گوش کردم یک مشت حرف های تکراری، مریم در این جلسه باز هم اشاره کرد به فاز پایانی نظام، راستی از 33 سال گذشته آیا جایی را سراغ داریم که تا حالا شما هر بار و هر روز و هر سال چندین بار نظام را سرنگون نکرده باشید؟
من تعجب نمی کنم اگر دروغ به خورد اعضاء خود ندهید پس با چه امیدی آنها را دور خود نگه دارید، از عادت دیرینه شما است وعده های سر خرمن می دهید که یک ذره ای هم با جهان بیرون همخوانی ندارد.
به یاد دارم در سال 77 مسعود در تحلیلی گفته بود سال «آ 77 سال آمادگی برای سرنگونی»، جلوتر آمدیم تحت نام دیگر گفت مرحله سین یعنی سرنگونی و….فراوان از این نوع حرف ها روز و شب به خورد ما اعضاء می دادید برای شما خرجی نداشت و الان هم هاکذا.
شما آن قدر دروغ گفته اید اگر ذره ای حرف های شما پایه منطقی هم داشته باشد کسی باور نمی کند البته که در فرهنگ رجوی ها منطقی یافت نمی شود. هر چه نگاه می کنم همواره تحلیل های تواما با دروغ اعضاء را تغذیه می کردید یک حرف راست من از زبان شما نشنیده ام آن هم آرزو است حتی یک حرف.
راستش تا اینجا هر چه گفتید به ضد شما تبدیل شد، این بار مریم تکرار می کند فاز پایانی رژیم ولایت فقیه است.  بر عکس می بینیم فاز پایانی شما فرا رسیده است، اشرف که تمام شد، لیبرتی هم در شرف جمع شدن است رجوی هم معلوم نیست از ترس اش در کدام غاری خودش را پنهان کرده است، خانم مریم هم با آن تعداد از تشکیلات خود، در فرانسه چه کار می تواند بکند، در کنار رود سن در سالن ویلپنت هر چه دل تنگت میخواهد بگو خرجی ندارد، خاطر جمع باش آب از آب تکان نمی خورد.
در جای دیگر از صحبتهای مریم از زهر اتمی آمده است باید پرسید این چه زهری است هر چه می خورند قویتر می شوند این جام چه جام زهری است که روز به روز قدرتمندتر و با ثبات تر می شوند از جام زهر آتش بس تا بعد داستان سه سره شدن نظام و بعد هم در دوره خاتمی، مسعود گفت: خاتمی جام زهر رژیم است نه جرعه حیات، حالا هم به آقای روحانی گیر دادید یک مشت حرفهای پوچ و تو خالی.
دروغ های گوبلزی زبان زد همه است اما فرقه رجوی دست گوبلز را هم از پشت بسته اند در همین سخنرانی مریم نسبت به افراد لیبرتی می گوید، ما بارها از امریکا خواسته ایم به طور موقت، مجاهدان لیبرتی را با هزینه ما به امریکا یا یک کشور اروپائی منتقل کند. تناقض همین جمله را ببینید کدام کشور 3000 نفر را به عنوان پناهنده می پذیرد و در کشور خود جای می دهد، اگر می گفتید هر کشوری 100 الی 200نفر را پذیرا شوند منطقی به نظر می آید اما وقتی بحث همه را در یک کشور مشخص مطرح می کنید یعنی سنگ بزرگ علامت نزدن است بهتر می دانید این درخواست غیر واقعی است. هدف رهبران سازمان به کشتن دادن افراد در عراق است تا رجوی از خون آنها در جهت امیال واهی خود بهره گیری کند، و از طرفی پاسخ گوی هزاران سئوالات همین بچه ها نباشد می خواهد خویش را از دست آنها خلاص کند. مریم رجوی اگر راست می گوید چطور برای تک تک همین افراد در اروپا وکیل می گیرید آن موقع که من در اشرف بودم مریم گفته بود برای هر نفر از اعضاء سه وکیل گرفتم، اگر همان وکلا را بکار بگیرد می تواند در عرض یک ماه همه افراد را به کشورهای اروپائی منتقل کند، واقعیت درونی رهبران فرقه چیز دیگری است به همین دلیل تا الان سنگ اندازی در کار کمیساریا کردند به بهانه های مختلف از انتقال افراد سر باز زدند.
تناقض صحبت های مریم را بنگرید گفت اشتباه امریکا این بود که ایران را بخشی از راه حل در عراق به حساب آورد و به حاکمیت مشترک با آن تن داد آیا این تنظیم امریکا به نشانه ضعف رژیم است یا قوت؟ پس می توان نتیجه گرفت که ایران در موقعیتی است امریکا رویش حساب باز می کند عراق را می گیرد صدام را سرنگون می کند و در عین حال ایران را در حاکمیت عراق سهیم می کند. نگرش رهبران سازمان نسبت به مسائل ایران داستان ته چاه است. رهبران فرقه به جای اینکه در شرایط ناآمن عراق به فکر انتقال افراد لیبرتی به کشور ثالث باشند با هزینه های هنگفت در صدد قدرت نمائی در نزد غربی ها می باشند.

خروج از نسخه موبایل