گردهمایی ویلپنت، هزینه بالا ولی بی حاصل – قسمت دوم

آقای هادی شبانی یکی دیگر از جدا شدگان حاضر در جلسه در رابطه با بی توجهی مریم قجر نسبت به وضعیت بلاتکلیف افراد در لیبرتی بیان داشت:در رابطه با نجات جان افراد لیبرتی در شرایط بحرانی عراق که هر لحظه امکان دارد هر اتفاقی بیافتد مریم قجر حرف جدی به میان نیاورد و همانند گذشته برای کارشکنی در انتقال آنها، به تکرار خواسته های غیر ممکن که همان انتقال یک جای آنان به آمریکا و یا یک کشور اروپائی است بسنده کرد.
آقای صالحی در همین رابطه گفت رجوی نمی خواهد افراد را از لیبرتی خارج کند او قصد دارد آنها را در عراق به کشتن بدهد. به تناقض حرف های مریم توجه کنید از یک طرف می گوید آنها را به آمریکا یا اروپا ببرید اما بلافاصله می گوید که نیروهای کلاه آبی باید در لیبرتی مستقر بشوند که این بدین معنی است که رجوی ها به هیچ وجه نمی خواهند این افراد از عراق خارج بشوند. بنابراین هدف رجوی ها نابودی آنهاست نه نجات آنان. تجربه آلبانی هم نشان داد که افراد به محض رفتن به خارج از فرقه جدا می شوند. در حال حاضر بصورت رسمی یک سوم نفراتی که به آلبانی رفتند یعنی حدود 70 نفر از فرقه جدا شده اند و بقیه اساسا بدلیل مشکلات مالی هنوز ارتباط شان را با فرقه قطع نکرده اند. به این دلایل رجوی ها نمی خواهند افراد به خارج از عراق بروند چرا که در آنجا شروع به افشاگری می کنند، پس دنبال به کشتن دادن آنها با بهانه های مختلف هستند.
آقای عبدالله افغان در همین رابطه گفت من احساس می کنم یک کم کاری از جدا شده ها مخصوصا آنهائی که در خارج هستند وجود دارد اگر آنها حرکت اعتراضی می کردند می توانستند برنامه فرقه را تحت الشعاع قرار دهند.
آقای شبانی عضو انجمن و جدا شده دیگر در مورد خانواده ها و هواداران فرقه مخصوصا در خارج اظهار نمود: انبوهی از همین خانواده های مجاهدین در خارج درخواست کردند که هر چه زودتر بچه هایشان را به کشور ثالث منتقل کنند همین اقدام خانواده ها تا حدودی دست سازمان را بست سازمان این خبر را انعکاس نداد زیرا بر خلاف خواسته رجویها بود.
آقای عبدالله افغان در ادامه بیان داشت: رجوی گفته بود حضور ما در عراق مشروط به ماندگاری صدام است حالا که صدام رفت حضور رجویها در عراق هم تمام شده است بزودی از عراق آنها را به یک مکان دیگری منتقل می کنند من مطمئن هستم وقتی افراد به خارج برده شوند دفتر مجاهدین برای همیشه بسته می شود ضمن اینکه باید پاسخگوی انبوه سئوالات همین جدا شده ها باشد مسعود رجوی هم از همین می ترسد و هیچ اقدامی جهت انتقال صورت نمی دهد.
مسئول نشست آقای صالحی در ادامه به بحث دیگری پرداخت و در مورد وضعیت عراق و حمله داعش به عراق گفت: موضوع بعدی حمله گروه تروریستی داعش به عراق است. بعد از این که داعش چند تا از استان های سنی نشین را اشغال کرد سازمان از حولش فکر کرد کار عراق دیگر تمام است و اقدام داعش را به عشایر و انقلابیون عراق نسبت داد!! اگرچه برخی گروه های دیگر همچون طریقت نقشبندی یا بعثی ها هم در این کار دخالت داشتند اما تمام کشور های جهان اذعان کردند که عامل اصلی این حمله گروه تروریستی داعش بوده است اما رجوی ها در این زمینه می خواهند واقعیت را وارونه نشان بدهند. هر چند در ابتدا داعش پیشروی هایی داشت اما در حال حاضر ارتش عراق به همراه نیروهای مردمی نه تنها جلوی پیشروی آنها را گرفتند بلکه برخی از مناطق اشغال شده را نیز آزاد کردند و درگیری در تکریت ادامه دارد.
رجوی ها در حالی حضور داعش را انکار می کنند که همه دنیا می گویند گروه تروریستی داعش به عراق حمله کرده و به کشتار وحشیانه مردم دست زده است و در حالی که خود داعش با قرار دادن فیلم های متعدد در یوتیوپ مسئولیت این کارها را به عهده گرفت و حتی رهبر داعش خلافت اما رجوی ها در ابتدا منکر حضور داعش شده و می گفتند آنها انقلابیون و عشایر عراق هستند که قیام کرده اند!! و بعد از سال ها به یاد کلماتی مثل امپریالیسم افتادند و گفتند که داعش نامیدن انقلابیون کار ج.ا.ا. و توطئه دستگاه تبلیغاتی امپریالیست هاست!!
از سوی دیگر رجوی ها همواره سعی می کنند در رابطه با موضوعاتی که می تواند برای شان مشکل ساز باشد سکوت کرده و بصورت رسمی موضع نگیرند و در پشت پرده کارشان را می کنند. در این رابطه می توان به موضوع حمله صدام به کویت یا حمله آمریکا به عراق، که رجوی ها رسما موضع نگرفتند. اما این بار چون برنامه ویلپنت از قبل اعلام شده بود آنها ناچار بودند که حرفی در مورد وضعیت عراق بزنند و مریم قجر با این که تا بحال مدعی بودند در امور داخلی عراق دخالت ندارند، بطور رسمی در این برنامه اعلام کرد که تنها راه حل عراق «بر کناری مالکی است». اگر چه فرقه همواره در مسائل عراق دخالت داشته اما تاکنون بصورت رسمی آن را بیان نمی کرد. پس از این منظر نیز برنامه ویلپنت یک شکست برای فرقه بود.
آقای مجید قرائتی از دیگر جدا شدگان حاضر در جلسه در این رابطه گفتند: سئوالی که مطرح می باشد این است که اگر فرض بگیریم در سیاه ترین شق داعش عراق را بگیرد چه اتقاقی برای نفرات لیبرتی می افتد؟ به نظر من پر واضح است داعش همه آنها را قتل عام می کند که برای رجوی فرقی نمی کند برای این که او می داند اگر این نیروها به خارج بروند دست به افشاگری     می زنند و سازمان متلاشی می شود از طرف دیگر اگر داعش شکست بخورد باز هم با توجه به موضع گیری مریم قجر علیه آقای مالکی و حمایت شان از داعش، دیگر رابطه دولت عراق مثل قبل نخواهد بود و مطمئنا تکلیف آنها را روشن خواهد کرد.
مسئول انجمن نیز به نقل خبری از قول یکی از نمایندگاه مجلس عراق پرداخت و از قول این نماینده گفت:" اگر سازمان با داعش همکاری کرده باشد ما برخورد جدی با آنها می کنیم." به نظر من اوضاع به عقب بر نمی گردد در هر حال سازمان بعد از ساکت شدن آشوب عراق قطعا تعیین تکلیف می شود.
آقای اسکاردی در رابطه با قصد شوم رجوی برای به کشتن دادن همه اعضا در عراق بیان داشت: رجوی قصد نجات جان افراد لیبرتی را ندارد اگر غیر این بود براحتی می توانست آنها را به خارج از عراق انتقال دهد شما توجه کنید وقتی مریم را در پاریس دستگیر کرده بودند سازمان از اعضاء خواست هر کس داوطلب خودسوزی است در کشورهای اروپائی اقدام به خودسوزی بکند. این کار را تعدادی کردند یا در مورد ناپدید شدن آن هفت نفر در درگیری اشرف سازمان برای ماه ها در کشورهای اروپائی از سوی هوادارانش تحصن راه انداخت تا آنها را بر گرداند سئوال این است که چرا تا حالا برای انتقال اعضاء خود از لیبرتی اقدامی مشابه ای صورت نداده است؟ زیرا خط رجوی تخلیه عراق نیست به هر قیمت می خواهد در عراق بماند ولو به قیمت جان آن سه هزار نفری که در لیبرتی اسیر فرقه هستند. چطور مریم رجوی به ما می گفت من برای هر نفر از اعضاء مستقر در اشرف سه تا وکیل گرفتم اگر راست می گوید از نظر قانونی با بکارگیری همان وکلا قادر است براحتی همه را به کشور ثالث انتقال دهد دجالیت رجوی در این است که نمی خواهد جان آن بچه های نگون بخت را نجات دهد.
در ادامه مسئول نشست به خبر دیگری پرداخت و در مورد اشرف، گفت از قرار معلوم نیروهای عراقی در اشرف مستقر شدند و ظاهرا امکانات فرقه که در اشرف باقی مانده بود را توقیف کردند. به دنبال این خبر فرقه در چند اطلاعیه خبر از سرقت اموال در اشرف داد و روز بعد اعلام کرد بزودی اشرف را انقلابیون آزاد می کنند!! و حتی به دروغ خبر منعکس کرد که اشرف توسط انقلابیون آزاد شد!! این نشان می دهد که این موضوع چه ضربه ای برای رجوی ها به همراه داشت.
خبر بعدی هم این است که بدنبال درگیری در عراق، نیروهای سازمان ملل که در لیبرتی مستقر بودند آنجا را موقتا ترک کردند.
آقای نظری در همین رابطه گفت: افراد در لیبرتی در حالت آماده باش و در زندگی سنگری بسر   می برند، مواد غذائی به کمپ می رسد اما سوخت خودرو قطع شده است، نشست های عملیات جاری و هفتگی در لیبرتی بر گزار می شود، مطابق خبری که از داخل کمپ رسیده ایستادگی اعضاء اعتقادی نیست و 90 درصد ناراضی هستند.
بعد از آن که آخرین خبرها مربوط به لیبرتی و عراق بیان شد، مجری جلسه وارد بحث دیگری شد و از حاضرین سئوال کرد "به نظر شما آیا گرد همایی فرقه در ویلپنت نتیجه ای داشت؟ "
چند تن از حاضرین در جلسه به پاسخ کوتاه آن پرداختند:
آقای افغان در این رابطه توضیح داد: سازمان بدلیل افشای آمار دروغین شرکت کنندگان سال قبل آماری از نفرات ایرانی شرکت کننده نداد و این یکی از شکست های گردهمایی امسال است.
آقای دریاباری در جواب گفت: هیچ مقام رسمی در این برنامه شرکت نکرد همه شخصیت هایی که در مراسم شرکت داشتند از بازنشسته ها بودند.
آقای شبانی اشاره کرد: تفاوت گرد همایی ویلپنت امسال با سال های قبل این بود که مریم در سخنرانی اش گفت قرن 21 قرن سرنگونی رژیم است در حالی که سال های پیش همواره وعده سرنگونی سالانه می داد تنها فرقش همین بود!!.
بدنبال پاسخ هریک از نفرات به سئوال مطرح شده مسئول نشست اظهار داشت: می خواهم گفتگوی که با شما داشتم را جمعبندی کنم بیشتر از این وقت شما را نگیرم. وی گفت فرقه تلاش داشت با استفاده از ویلپنت بگوید هم مورد حمایت ایرانیان است و نیروی زیادی دارد و هم از حمایت خارجی برخورد است. به نوعی می خواستند هم خودشان را در بیرون مطرح کنند و هم خوراک داخلی برای نیروها تهیه کنند تا جواب انبوه تناقضات آنها را ندهد.
اما ببینیم که نتیجه برای آنها چه بود:
– در بعد نیرو و حمایت ایرانیان مشخص شد که آنقدر آش شور است که حتی آنها نتوانستند آمار بدهند.
– هواداران فرقه اساسا منفعل شده اند که علت آن شکست های سنگین در چند سال اخیر و بخصوص تخلیه ذلت بار اشرف بود. بنابراین در این برنامه هم تعداد بسیار کمی از نیروهای هوادار شرکت داشتند.
– در بعد خارجی نیز اگر چه رجوی با آمار و ارقام سعی داشت بگوید که مورد حمایت قرار گرفته اما دیدیم که هیچ شخصیت رسمی که در منصب کار باشد و مقامی را در حال حاضر دارا باشد در این برنامه شرکت نکرد. ضمن آنکه موضع گیری سخنگوی وزارت خارجه فرانسه که در همان روز برنامه بیان شد، به خوبی نشان می دهد که در سیاست خارجی چقدر آنها بی مقدار و بی ارزش شده اند.
– در بعد سیاسی هم در این برنامه مجبور به موضع گیری رسمی علیه دولت عراق شدند که این مسئله نیز طبعات خودش را خواهد داشت.         
با تشکر از همه شما  – پایان
 

خروج از نسخه موبایل