ترجمه نامه سرگشاده احسان روشن ضمیر به خوزه لویس رودریگز زاپاترو

عالیجناب خوزه لویس رودریگز زاپاترو
ما میدانیم آرمان آزادی، آرمان عادلانه‌یی است. ما میدانیم نبرد برای آزادی بسیاری از مواقع دردناک است، اما ارزش آن‌را دارد. دمکراسی، عدالت و شرافت برتری هیچ‌کس را قبول نمیکنند. هیچ مذهبی، هیچ تفسیری از خدا، هیچ فرهنگی برتر از اراده آزاد بشریت برای هم‌زیستی نیست.
کلمات طلایی فوق گزیده ای از سخنرانی شما در گردهمآیی درپاریس به مناسبت جشن سالگرد شروع به اصطلاح مبارزه مسلحانه مجاهدین در سال جاری میباشد.
من معتقدم این کلمات یک شخصیت سیاسی است که عمیقا بدانها ایمان دارد. اینرا از عملکرد شما میگویم. از جمله آنها خروج نیروهای اسپانیا از عراق زمانیکه دیگر ادامه آنرا عادلانه نمیدانستید. از سوی دیگر افزایش نیروهای اسپانیا در افغانستان زمانیکه دلیل موجهی جهت حمایت و مبارزه برای آزادی نوع بشر وجود داشت. ویا حمایت شما از اتحاد تمدنها و یا رفرم مربوط به سقط جنین در اسپانیا، تلاش شما برای مذاکرات صلح با گروه اتا در کشورتان و یا رفرم در وضعیت خودمختاری بطور خاص در کاتالونیا و …
عالیجناب
متاسفانه بعنوان یک عضو ارشد مجاهدین خلق با ۳۰ سال سابقه و عضو شورای ملی مقاومت مجاهدین، باید بگویم که در مورد مریم و مسعود رجوی تجربه شخصی بنده کاملا عکس این کلمات است.
چگونه میتوان انسانی را آزاد نامید زمانیکه، بیان ایده آلها، و اراده آزادش از او صلب شده، حتی حق انتخاب پوشش و یا وضعیت تاهل از او گرفته شود، به هیچ منبع خبری دسترسی نداشته باشد، و قادر نباشد خواستگاه سیاسی و یا حزب سیاسی خودش را انتخاب کند؟ و همه اینها توسط فردی بنام رهبر عقیدتی (مسعود رجوی) صورت بگیرد.
مسعود و مریم رجوی در کلام در غرب از دمکراسی دم میزنند ولی بشدت دمکراسی را در درون فرقه خود و حتی در درون شورای ملی مقاوت رد و زیرپا میگذارند.
رجوی به همه اعضاء خود اینرا القاء کرده و میآموزد که آنها ازهمه انسانهای روی کره زمین بالاترند. اگر چه در حال حاضر این امر را میتوانند در درون سازمان (فرقه) خود به اجرا بگذارند. رجوی خودش را یک پیغامبر معرفی میکند که توسط خدا فرستاده شده و نماینده خداست در زمین. عالیجناب بعنوان نمونه میتوان به این امر اشاره کنم که رجوی با همین بینش دستور داده همه اعضاء فرقه رجوی از همسرانشان جدا شوند و ادعا کرد که زنان متعلق به او هستند و نه به شوهرانشان. بعد از جدا کردن زنان از همسرانشان با آنها ازدواج نمود و به آنها قول پاک شدن از نا خالصی ها را در اثر این ازدواج داد.
اگر هم کسی اعتراض کند به شدیدترین وجه که در تصور نمیگنجد با او برخورد میشود. بعضی اعضاء معترض برای سالها زندانی، بعضی ها شکنجه و حتی کشته شدند. در گذشته اعضاء معترض بطور سیستماتیک به دیکتاتور عراق تحویل داده میشدند. مابقی اعضاء فرقه بطور سیستماتیک و روزانه در جلسات وحشتناک عمومی که توسط اعضاء دیگر و ارشدتر با حملات رکیگ کلامی و غیر کلامی مورد حمله قرار میگیرند تا مورد شستشوی مغزی قرار گرفته و به گفته های رجوی ایمان بیاورند و دم برنیاورند.
عالیجناب
مسعود و مریم رجوی هیچ انتقادی را تحمل نمیکنند. انتقاد از آنها بعنوان شوریدن علیه خدا تلقی میشود. رجویها آزادی فردی را تحمل نمیکنند. هیچ عضو فرقه اجازه دسترسی به کتاب و نوشته، اخبار، درک دنیای آزاد را ندارد. اعضاء فرقه رجوی اجازه ندارند خارج از اراده رجویها با هیچ کس تماس برقرار کنند حتی اقوام درجه اول خودشان.
رجویها احزاب سیاسی غربی را فاسد میدانند که باید از روی زمین محو شوند. هر چند این امر در سالهای اخیر زمانیکه از ایران و یا از عراق به غرب فرار کردند و طبعا در دسترس قانون هستند پنهان میشود.
خاطر نشان میکنم که رجویها هنگامیکه در یک گرد همایی عمومی در عراق حمله یازده سپتامبر را بطورمستقیم ازتلویزیون نظاره میکردند استقبال کرده و آنرا عملی انقلابی علیه امپریالیزم نامید.
عالیجناب
مسعود و مریم رجوی چهره واقعی خود را پنهان میکنند. آنها از دولت اسلامی (داعش) خطرناکتر و بیرحمترند.
ارادتمند
احسان روشن ضمیر – اسپانیا
 

خروج از نسخه موبایل