وقاحتی به این صراحت سراغ دارید؟

یکی ازاصول دیپلماسی شیطنت بار این است  که طرف مقابل را به مرگ تهدید میکنند تا به تب کردن راضی باشد وتا آخرین لحظه نتایج مذاکرات معین، کاملا روشن نمیشود ومعمولا حرف دل نهائی طرف مذاکره تا آخرین دقایق مذاکرات وارزیابی کارت های بازی شده از جانب طرف دیگر قضیه، مبهم مانده وحتی گاهی موجب گمراهی و تحلیل غلط ناظر و پیگیر این مذاکرات میگردد.
موضوع مذاکرات اتمی ایران با 1+5 نیز بدرجات معینی  ازهمین خواص برخوردار بوده وطرف اصلی ما- هیئت آمریکائی- برخورد های بشدت محیلانه ای با ما داشته و حرف حساب اصلی شان را مطرح نمیکنند تا با تحلیل سخنان ما، مسائل درخور منافع ملی ویا جناحی خود مطرح کرده وامتیازات لازم والبته ممکن را اخذ کنند!
واقعیات آنست که هیچ کدام ازما وحتی طرفین مذاکره کننده ازنتایج نهائی این مذاکرات، بلحاظ مسائلی که مطرح شد وپیچید گی های خاص خود، اطلاع درستی نداریم وتنها دردقیقه ی 90 بازی است که نتایج معلوم میشود.
تمامی این ننه غریبم درآوردن های آژانس و…، درخدمت دستآورد هایی است که انتظار دارند دردقیقه ی 90 بدست آورند وخود با وضوح تمام  نمیدانند که این نتایج دقیقا چه خواهد شد.
قدر مسلم اینکه هرطرف خواهد کوشید که حداکثر نتایج ممکن را دردقیقه ی 90 بدست آورد که اساسا ازهمین حالا بدرستی نمیداند این نتایج چه خواهد شد!
اما به مجاهدین کم عقل و نحوه ی نگرش اسیر در تفکر هیچ یا همه چیز آنها که میرسیم، متوجه میشویم که آنها درتعارض با حکم عقل سلیم، تمامی این حرف های مطرح شده وشعارهای قبل ازمذاکرات را نتیجه ی غائی نشست ها دانسته وطی آن حکم بر میل نهائی خود که برضررمردم ایران است، صادر میکنند.
آنها ظرفیت خاکستری دیدن امور  را نداشته وتارپود مغزشان  خالی بوده وتنها درگوشه ی کوچکی ازآن که مسائل را توسط آن به محک میزنند، تفکر " هیچ " یا " همه " چیز جای دارد ولاغیر! بنابراین وبراثر این نظام کوچک وتک بعدی مغزی خاص خود، ازمذاکرات آتی هسته ای ایران با عنوان: " سیلی دوم "! یاد کرده وبروفق خواسته های خبیثانه ی خود، پیش بینی های نحسی را برعلیه مردم ایران میکنند!
این گرفتار تفکر فرقه گرایی، درک نمیکند که ایران نیز بادرک قواعد بازی مواضعی را  درمطبوعات بنمایش خواهد گذاشت که در دقیقه ی 90 استفاده هایی از آن ببرد وهر مخالفت خوانی  مطبوعاتی درمورد مسائل هسته ای را بدون لحاظ نسبیت موجود دراین مذاکرات پیچیده و صلاح بینی های مرسوم، بحساب اختلافات داخلی که گویا سبب شکست حکومت خواهد شد، گذاشته و رویاهای خود را به دلخواه خود تفسیر میکند و اسرای لیبرتی را گرفتار توهم بیشتر مینماید!
چه کند بینوا همین دارد!
این وقاحت و بیشرمی که دردشمنی با مردم ایران وسوء نیتی که منافع ملی کشور را هدف قرار گرفته، ازلوازم وادوات این یکسویه نگری ازیکطرف وخواص فرقوی این جریان که همواره خود را پیروز هرمیدانی میداند، ازطرف دیگر است!
 بحث اینکه این پیروزی فرقه ی رجوی چرا  مانند سی سال گذشته، مترادف با ضربه دیدن منافع ملی وگرفتاری بیشتر " خلق قهرمان" است، به بررسی های بعدی میماند!
فرید
 

خروج از نسخه موبایل