خروج از عراق به منزله فروپاشی یا بازگشت به مبارزه سیاسی – قسمت اول

انتقال تمامیت اعضاء فرقه از خاک عراق به کشورهای ثالث، به منزله شکست قطعی خطی و استراتژیک سازمان است به این دلیل که رجوی اعتقاد داشت تنها راه مقابله با ایران نبرد مسلحانه، آن هم در جوار خاک میهن می باشد، در این رابطه با تلاش مذبوحانه خود و با سر سپردگی به صدام از سال 1365 تا پایان جنگ و حتی تا قبل از سقوط صدام همچنان در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی توسط ارتش باصطلاح آزادیبخش تلاش می کرد.
تا آن که صدام توسط آمریکا ساقط شد و نیروهای ائتلاف این فرقه را به عنوان یک گروه تروریستی خلع سلاح کردند یعنی درب ارتش آزادیبخش در عمل گل گرفته شد اما رجویها تحت این عنوان که تضاد میان آمریکا و ایران در مورد عراق تا جایی بالا می گیرد که آمریکا مجبور می شود ارتش فرقه را مجددا مسلح کند تا با کمک آمریکا نظام جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنند، در واقع اعضای خود را در این زمینه فریب دادند. آنها عمدا این امید واهی را در اذهان اعضاء زنده نگه داشته بودند تا بتوانند آنها را سرپا نگه دارند و مانع از پاشیدن تشکیلات گردند، اما با انتقال افراد به خارج عراق، تمامی تحلیل های فرقه در رابطه با سرنگونی پوچ و بی معنی می‌شود، حتی ذهن های آن تعداد اندک که به این امید دل بسته بودند برای همیشه پاک می شود و در نتیجهً شکست استراتژیک، فرقه باید تاوان سنگینی را در قبال اعضاء بپردازد.
به همین دلیل انجمن نجات مازندران تصمیم گرفته است در این مورد نشستی با اعضای جدا شده از فرقه رجوی برگزار نماید.

در ابتدای جلسه آقای ایرج صالحی مسئول نشست، بعد از عرض تسلیت به مناسبت در گذشت پدر آقای دوست محمد فرحی ضمن خوشآمد گویی به دوستان حاضر درجلسه اظهار داشت:
با توجه به خبری که وزارت خارجه عراق در مورد انتقال قریب الوقوع افراد لیبرتی به کشور های ثالث در اختیار رسانه ها قرار داد بر آن شدیم تا برای بررسی آخرین وضعیت فرقه در عراق و اتفاقات احتمالی و وضعیت افراد بعد از انتقال به کشور ثالث نشستی را برگزار نماییم و امروز شما را دعوت کردیم تا این موضوع را در اینجا دنبال کنیم
آقای ایرج صالحی در ادامه به محور های نشست پرداخت و گفت:
همان طوری که مطلع هستید 20 خرداد امسال داعش به موصل حمله کرد که با برنامه ریزی از پیش تعیین شده استاندار و ایضا بعضی از فرماندهان ارتش و بعثی های این استان، موصل دو دستی تقدیم نیروهای داعش گردید. در روزهای نخست داعش چهره واقعی خودش را هنوز نشان نداده بود اما بعد از این که کنترل اوضاع را به دست گرفت ماهیت تروریستی و حیوانی خود را بر ملا کرد و بی محابا دست به کشت و کشتار زده و آن چهره بربریتش را بارز کرد و دست به قتل عام های جمعی زد. داعشی ها زنان و حتی دختران خردسال را به اسارت گرفته و به اجبار به نکاح نیروهای خود در آوردند و هم چنین تعدادی را هم مثل برده به فروش گذاشتند.
پس از موصل بلافاصله با یک حمله تکریت را هم به تصرف در آوردند و درادامه پیشروی ها بخشی از شهرهای استان دیالی را هم به اشغال در آوردند، تا این که آیت الله سیستانی فتوا صادر کردند و شیعیان بسیج شدند و با کمک ارتش جلوی پیشروی داعش را گرفتند.
آقای صالحی درباره موضع منافقانه رجوی ها در رابطه با حمله و جنایات داعش بیان داشت:
موضع سازمان در روزهای نخست که به خیال خام خویش فکر می کرد کار دولت مالکی تمام است این بود که در سیمای باصطلاح آزادی عملیات داعشی ها را به انقلابیون و عشایر عراق نسبت می داد اصلا اسم داعش را به میان نمی آورد و می گفت داعشی وجود ندارد و این ساخته و پرداخته جمهوری اسلامی ایران است و ایران فیلم های ساختگی را به اسم داعش در اینترنت و در دسترس همه قرار می دهد تا انقلابیون و عشایر عراق را بدنام کند!!
رهبران سازمان باز هم اشتباه کرده از حول حلیم به دیگ افتاده و در حالیکه تمام جهان قتل و عام های سبوعانه داعش را محکوم می کردند فرقه کماکان در بیانیه های خود آنها را انقلابیون و عشائر عراق می نامید، که نسبت به عملکردهای دولت مرکزی معترض و شورش نمودند. رجوی فکر می‌کرد به زودی دولت مرکزی عراق سقوط نموده و اوضاع همانند سابق به دست بعثی ها می افتد و بعد در قدم اول خودشان را در عراق تثبیت کنند و سپس راهی را برای پیشبرد مقاصد خود باز نمایند.
برای روشنتر نمودن مواضع فرقه در رابطه با داعش مسئول جلسه ادامه داد:
داعش وقتی دید نمی تواند به سادگی بغداد را به تصرف خویش در آورد به سمت کردستان حمله کرد و بخشی از مناطق کردی را به تصرف در آورد و به قتل عام ایزدی ها و مسیحیان مبادرت نمود، مردم در مناطق کردی از ترس داعش پا به فرار گذاشتند و به کوهستان ها پناه بردند این جنایت‌کاران هم بسیاری از زنان ایزدی را به اسارت در آورده به خرید و فروش آنها متوسل شدند.
حمله داعش به این مناطق برای رهبران کردی و آمریکا غیر مترقبه بود، آمریکا منافع خویش را در خطر دید و با نیروی هوائی خود نیروهای کردی و ارتش عراق را حمایت کرد و جلوی پیشروی داعش به سمت اربیل را گرفتند. ایران هم جهت پیشگیری و جلوگیری از پیشروی داعش تا حد ممکن به دولت عراق کمک کرد تا مبادا موجودیت دولت مرکزی مشروع عراق به خطر بیفتد.
رهبران سازمان وقتی دیدند تمام دنیا جنایت داعش در عراق را محکوم کردند مجبور شدند با موضع گیری دو پهلو تحرکات داعش را محکوم کنند.
با توقف پیشروی های داعش و تعیین نخست وزیر جدید از حزب الدعوه یعنی آقای حیدر العبادی، تمامی تحلیل های رهبران فرقه در رابطه با حمله داعش و سقوط قریب الوقوع دولت مرکزی عراق نقش بر آب شد.
رهبران فرقه تا آن زمان می گفتند عامل همه مشکلات عراق شخص مالکی است و اگر او کنار برود همه مشکلات حل خواهد شد. رجوی فکر می کرد کنار رفتن آقای مالکی به ضد نظام ایران تمام می‌شود اما شاهد بودیم که با درایت مرجعیت شعیه عراق و هوشمندی مقامات ایران، نه تنها مشکلات در عراق کم شد و گروه های مختلف به هم نزدیک شدند بلکه حتی اکثر این گروه ها مثل گروه آقای بارزانی از ایران بدلیل کمک به عراق و کردستان تشکر کردند و مشخص شد که ایران برنده بوده و نکات گفته شده از سوی رجوی در مورد آقای مالکی و ایران مثل بقیه تحلیل هایش کشک بوده است.
آقای صالحی افزود: حالا که تهدید داعش جهانی شد و حتی دولتهای غربی برای محافظت از منافع خود مجبور به مبارزه با داعش شدند، فرقه مجبور شده در پس همه جریان ها موضع ضد داعش بگیرد که البته شرایط آنها را مجبور کرد.
آقای مجید محمدی یکی از اعضای بازگشته که در سال 1391 از تشکیلات فرقه ای لیبرتی فرار کرد در همین زمینه سئوال نمود: این موضع گیری های ضد و نقیض چه تاثیری روی اعضاء در لیبرتی به جا می گذارد؟
در پاسخ این سئوال یکی دیگر از اعضای با سابقه جداشده از تشکیلات اشرف آقای محمد رضا گلی اسکاردی بیان داشت: در سیستم فرقه ای افراد نقشی ندارند فقط رهبران هستند که خط شان را با جبر هم شده پیش می برند البته در رابطه با سئوال شما این گونه تناقضات سبب می شود فاصله های بین افراد و مسئولین بیشتر شود و هم چنین بی اعتمادی شکل گیرد مخصوصا در این شرایط که دست سازمان حتی برای نیروهای نزدیک و ایدئولوژیکش هم رو شده است تاثیر این تناقضات اثر بلافصل دارد که نهایتا باعث جدائی اعضاء می شود.
ادامه دارد
 

خروج از نسخه موبایل