چرا سازمان مجاهدین در مقابل این افتضاح بزرگ سیاسی (گلدان دزدی) سکوت پیشه کرده است؟

روز دوشنبه به علت شکایت یک شهروند فرانسوی، ژاندارم های شهرک اورسوراواز به مقر رهبری سازمان مجاهدین مراجعه کرده، علت آن را دزدیدن گلدان های گورستان آن شهرک اعلام می کنند. در لحظه اول مسئولین سازمان مجاهدین منکر این موضوع میشوند. زمانی که خانم فرانسوی رد یاب های انفورماتیک که در زیر گلدان ها جاسازی کرده بود را نشان می دهد مسئول مجاهدین برای پایان دادن مسله پیشنهاد غرامت می دهند، خانم فرانسوی نمی پذیرد وپیگیر شکایت خود میشود.
آقای افشین علوی سخنگوی مجاهدین می گوید: این یک توطئه از سوی جمهوری اسلامی ایران برای بدنام کردن این سازمان است. به قول معروف آمد ابرو را درست کند زد چشم را هم کور کرد. با این ادعائی که این آقای سخنگو کرده است پس مشخص می شود که مسئول تهیه گل های مقر رهبری سازمان مجاهدین هم نفر جمهوری اسلامی است. سوال این است که پس این چه اپوزسیونی است که رژیم جمهوری اسلامی تا قلب مقر رهبری ان نفوذ دارد وهر کاری هم میخواهد انجام می دهد برای بد نام کردن سازمان مجاهدین.
اما اگر این توطئه ای بود بر علیه سازمان مجاهدین، چرا سازمان مجاهدین تا امروز در این رابطه سکوت کرده و کنفرانس مطبوعاتی تشکیل نداد که مسله را روشن کند. موضوع کوچکی نیست که از روی آن ساده بخواهند بگذرند. روز چهارشنبه دو روزنامه از معروفترین و بزرگترین روزنامه فرانسه، یعنی روزنامه فیگارو که یک روزنامه بین المللی است، روزنامه لوپاریزین، این مسله گلدان دزدی را پوشش خبری دادند. سوال این است وقتی که دراین رابطه سکوت می کنند تائید این گلدان دزدی نیست! سوال دیگر این است اگر مشابه این دزدی توسط یکی از مسئولین جمهوری اسلامی یا…. اتفاق افتاده بود تا الان سازمان مجاهدین بیش از صد بار انعکاس و انواع تحلیل های را پوش خبری داده بودند. اما در رابطه این گلدان دزدی هیچ یک از رسانه های رسمی و غیر رسمی و عوامل آنها اشاره ای نکرده اند. اینگونه دزدی ها ایا در سازمان مجاهدین خلق سابقه دارد؟ یا اصلا اینگونه تهمت ها به سازمان مجاهدین خلق می چسبد؟ اگر به سابقه سازمان مجاهدین خلق چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران نگاهی بیندازیم سابقه طولانی دارد. دزدی های اوایل انقلاب که از طلا و جواهر فروشی های تهران بود که سعید متحدین را دستگیر کردند، دزدی دستگاه های چاپ اتوماتیک که تازه وارد ایران شده بود که با آنها انتشارات خود را راه اندازی کردند، ……بعد ازسال ۱۳۶۰د ر اروپا انجمن های دانشجویان مسلمان درتمام کشور ها وجود داشت. کار یک آنها تامین کردن نیاز مندی های سازمان بود که به طور سازمان یافته می رفتند از فروشگاه های بزرگ دزدی می کردند. به گفته خود مسعود رجوی در یکی از ملاقات ها که با زنده یاد فرانسوا میتران رئیس جمهور فقید فرانسه داشت، وی پرونده دزدی های نفرات سازمان را روی میز ملاقات مسعود رجوی نهاده بود. از مسعود رجوی در خواست کرده بود که نفرات سازمان به این کار خاتمه بدهند.در سال ۱۳۶۳ مسعود رجوی دستور تشکیلاتی داد، از فروشگاه ها دیگر دزدی نکنند. در اکثر کشورهای اروپائی نفرات سازمان به خاطر دزدی از فروشگاه ها دستگیر شدند و در اداره پلیس پرونده دارند. یا دزدیدن کارت های طلائی بانک امریکائی ها یا اروپائی ها تحت عنوان پارگینگ دار و نگهبان و… روند دزدی های سازمان در عراق خیلی شدید بود که به ملاقات های مسعود رجوی با صدام حسین و رئیس ستاد ارتش صدام حسین کشیده شده بود. به چند نمونه آن اشاره می کنم.
در جنگ ۱۹۹۱ عراق که به کویت حمله کرده بودند، ارتش عراق غنائم زیادی از کویت آورده بودند. در یک عملیات پیچیده سازمان مجاهدین چندین دستگاه تریلی ها کمر شکن ۷۰ تنی ارتش کویت را از انبار ادوات ارتش صدام دزدیدند.پس از یک سال جستجو ارتش صدام متوجه شد که کمرشکن ها گم شده در قرارگاه سابق اشرف است که با دخالت صدام حسین پس دادند. در همین رابطه چند ده دستگاه خودرو تعمیراتی و مخابراتی هم دزدیده بودند، گند کارکه درامد با تغییر رنگ دادن انها مسله را ماست مالی کردند. در همان سال زمانی که سازمان مجاهدین در مرکز لشکر ۲ برای سرکوب کردها مستقر بود، در حال جنگ با کرد ها بود یک سری از یکان ها را مامور دزدی از انبار ادوات لشگر کرده بودند. انواع و اقسام موتورهای تانک و نفربر و دیگر قطعات را دزدیدند. سطع دزدی آنقدر زیاد بود برای جمع آوری آن اقلام از مراکز و ستادها یک یگانی را تشکیل داده بودند. اگر بخواهیم در رابطه با دزدی های سازمان مجاهدین و شیوه های عمل کرد آنان در ایران و امریکا و اروپا کتاب بنویسیم، دو کتاب قطور می شود.
ضرب المثل معروف پارسی است می گوید: تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود در رابطه با سازمان مجاهدین کسی که کمر شکن دزد و یک کامیون اجناس دزد است. بعداّ چی می شود این را مریم رجوی باید بگوید چی می شود
محمد کرمی
 

خروج از نسخه موبایل