رجوی با دیدن این عکسها سکته می کند

بعد از پیروزی انقلاب و بعد از اینکه رجوی در جامعه ایران نتوانست افکار التقاطی خودش را پیش ببرد و رو به ترور آورد و هزاران بیگناه را کشت و هزاران خانواده را آواره کرد شاید اصلا فکرش را نمیکرد که روزی برسد که همه دروغهایش برملا شود و گمان عقب مانده خودش در ابتدا این بود که قبل از اینکه همه چیزش برملا شود به قدرت رسیده و بعد از آنهم به بهانه انقلابی بودن بقیه کارهایش را پیش ببرد ولی نه نشد خداوند همه چیزش را دارد برملا میکند و الان که روز به روز با افرادی که دهها سال با این فرقه بودند که اکثر آنها هم فریب خورده بودند روبرو میشویم یا خاطراتشان را بیان میکنند به گوشه ای از جنایات این مرد پلید علیه نیروهای خودش هم پی میبریم البته این را هم گفته باشم خاطراتی که میشنویم یا میخوانیم گوشه ای از جنایات این مرد کثیف است که در این سالیان علیه نیروهایش میباشد که خیلی از خاطرات و ناگفته ها با از بین بردن افرادش شاید برای همیشه از بین رفته اند خیلی جنایات با اسیر نگه داشتن سایر افراد در اشرف و در لیبرتی و در جاههای دیگر هنوز کسی از آنها خبر ندارد از بین رفته اند.
ولی همین اندازه که در دنیای ارتباطات امروز میخوانیم متوجه میشویم که چقدر این مرد دیوانه وار به دنبال قدرت بوده و هست که هیچ رحمی حتی به نیروهایش نکرده و نمیکند و نمیتواند به غیر از این نیروهایش را در بردگی خودش نگه دارد این واقعیت است که اگر رجوی میتوانست که نیروهایش را با قوانین امروز بشری در بردگی خودش قرار دهد اینکار را میکرد و نیازی هم به پیشنهاد نبود و به قول خودش وبعد تاکید مریم اگر میشد تشکیلات را با قوانین امروز بشری پیش ببرد که اینهمه هزینه برای مسعود بر نداشت ولی افسوس که نمیتواند این کار را بکند و تقصیر او هم نیست تقصیر دنیاست که دارد پیشرفت میکند و علم بشری است که دارد پیشرفت میکند و مانع از پیشبرد خط و خطوط رجوی به عنوان جلودار تکامل است که خودش و افراد را سالیان سال از همه چیز عقب و دور نگه داشته است.
امروز در کجای دنیا ما شاهد این هستیم که افراد را داخل پادگانی بکنند و دهها سال مانع از ارتباط وی با خانواده اش بشوند بعد هم بگویند این افراد به میل خودشان اینجا مانده اند  آخر کدام میل کدام انتخاب به اراده و انتخاب انسان هم اینها دارند خیانت میکنند و اجبار را انتخاب و دستور را اختیار معنی میکنند.
در بضعی از سایتها عکسهای از چند تا از دوستانم که در اشرف با هم بودیم و آنها را به اصطلاح میلیشیا میگفتند یا همان بچه های سازمان را دیدم و درجا ناخود آگاه داد زدم رجوی بدبخت با دیدن این عکسها سکته میکنه چون سالیان سال به اینها هم خیانت کرد و در این سالها نتوانستند فرم مو و ریش و سبیلی که دوست دارند را داشته باشند بچه های که نه ایران را دیده بودند و نه از ایران خبری دارند و با همین سازمان بزرگ شدند و همه خاطراتشان هم مربوط به همین فرقه است و همه اطلاعاتشان هم از ایران آن چیزی است که در این سالیان در سازمان به دروغ به همه میگفتند و هرگز واقعیت ایران را ندیده بودند این گواه بر این است که اصلا افرادی که در سازمان بودند کاری به این ندارند که در ایران چی میگذره یا نمیگذره بلکه با فشارهای که در سازمان به افراد آورده اند همه از این فرقه نفرت دارند این به این هم ربط نداره که بخوای به ایران بیای یا به هرجای دیگری ولی کسانی که واقعیت فرقه را دیده اند از رجوی و افکارش متنفر هستند حتی افرادی که همین الان در فرقه هستند چون خود آنها هم با فریب نگه داشته شده اند و روزی خود آنها هم که بیرون میکشند این حرفها را میگویند شاید طول بکشد ولی این فرقه و افکارش رو به تباهی است چون تاریخ مصرفش تمام شده.
شاید خیلی سوالشان بشود مگر چه عکسهای گرفته اند جوابشان این است که عکسهای دسته جمعی یا فردی بسیار معمولی که هر کسی دارد وبا ظاهری معمولی ولی همین ظاهر معمولی و همین عکسها برای رجوی از هزار شمشیر تیز تر بر گلویش هستند چون در سالیان اسارت در اشرف حتی اجازه یک لحظه با هم بودن و خندیدن و عکس گرفتن را نداشتند چه رسد به اینکه بخواهند هر مدل مو و ریشی داشته باشند و در جمعی خوش باشند و عکس بگیرند.
خدابخش میریان
 

خروج از نسخه موبایل