از نظر مجاهدین جدا از خلق، حق با استرون استیونسون است!

همینقدر که خبرهای نسبتا مثبتی از پیشرفت روند مذاکرات عمان منتشر میشود، کافی است که فرقه ی رجوی را آشفته نموده و دچار بیخوابی و سرسام گویی کند!
این گروه منحط که با عملکرد ومواضع دائمی اش در این سی سال- یا بیشتر- دشمنی خود را با " خلق ایران" بنمایش گذاشته، در آشفته حالی ناشی از شنیدن این خبرهای مثبت، علاوه براینکه قلم تخریب بدست رسانه گردانان خود میدهد، درنقل سخنان اجنبی های ضد ایرانی ابدا چیزی کم نمیآورد و این بار متوسل به سخنان دادرسی! بنام " استرون استیونسون " شده است که ذیلا میخوانیم:
" استرون استیونسون رئیس بنیاد اروپایی آزادی عراق، با صدور اطلاعیه‌ای نامه‌ اوباما به خامنه‌ای را یک اشتباه بزرگ دانست و آن را استمرار سیاست ورشکسته همکاری و مماشات با رژیم آخوندی دانست و نوشت: دخالتهای رژیم ایران در سوریه و عراق و بنیادگرایی اسلامی برخاسته از رژیم آخوندی، عامل پیدایش و رشد داعش است. استرون استیونسون با یادآوری حمایتهای رژیم از نوری مالکی و شبه‌نظامیان در عراق و همچنین حمایت از بشار اسد و استمرار جنگ خونین داخلی در سوریه به قیمت صدها هزار کشته، تأکید کرد: رژیم ایران با ایجاد بی‌ثباتی و صدور بنیادگرایی و تروریزم در خاورمیانه، بخش اصلی مشکل است ".
من از ماهیت " بنیاد اروپایی آزادی عراق" که استرون استیونسون هم رئیس آن باشد، اطلاعی ندارم ولی مسلما اگرعملکرد این بنیاد توافقی با نامش داشته باشد، عملا بنیادی ضد آمریکائی ودیگرانی که ائتلاف برای نابودی عراق را بوجود آوردند، باید باشد!
اما اگر بنیادی با مشخصات فوق وجود داشته باشد، باند رجوی که در دریوزگی به آمریکا و ژاندارم منطقه ای اش اسرائیل اینهمه جانفشانی میکند، نمیتواند بنفع چنین بنیادی موضگیری نماید ودر درنامه ی منتسب باو که گویا به اوباما نوشته است، مجاهدین ازاین اتهام مخالفت با آمریکا تبرئه میشوند! مبارک است!
ادبیات ولغات وخط فکری بکار رفته دراین نامه، همگی مهر مجاهدین خلق را خورده و بدین سبب است که اگر شخصی دچار این گمان گردد که این بنیاد هم جزو دهها بنیادی است که ازطرف فرقه ی رجوی ویا اربابان او کاشته شده است، پر بیراهه نرفته است!
این واژه ی " مماشات" ساخت فرقه ی رجوی که درآن نامه ی کذائی هم بکار رفته، بدجوری یقه ی اورا گرفته است وانسان حق دارد که بگوید که این جناب استرون استیونسون بفرموده عمل کرده ویا امضای خود را پای نامه ای گذاشته که باند رجوی تهیه کننده ی آن بوده است!
این موضوع که بنیادگرایی اسلامی حاضر دست ساز ایران بوده، تنها یک ادعای خالی بوده و ساختار ایدئولوژیکی و نحوه ی تامین منابع مالی این گروه های تکفیری ابدا با وضعیت جمهوری اسلامی سازگاری ندارد!
قابل توجه اینکه بنیاد گرایی های مسیحی (فاشیزم ونژاد پرستی) و یهودی (صهیونیزم حی وحاضر)  بعنوان زواید سمی ومهلک سرمایه ی انحصاری ومتجاوز، قبل از نوع اسلامی هایش درجهان حضور داشته و بانی جنایات صدها بار مهلک تر از جنایات نوع اسلامی اش – که این یکی هم درخدمت اسلاف یهودی ومسیحی اش میباشد- بوده است که مسلما جمهوری اسلامی در آن زمان وجود نداشته و عمری بسیار کمتر از بنیادگرایی وهابی کشت شده توسط انگلستان وپرورده شده ازجانب آمریکا دارد!
سخنان استرون استیونسون در رسانه های رجوی چنین ادامه داده میشود:
" وی با تأکید بر جنایات رژیم آخوندی علیه مردم ایران از جمله اعدام 120000 زندانی سیاسی و حملات جنایتکارانه با اسید به زنان ایرانی و اعدامهای خیابانی برای ایجاد جو رعب و وحشت می‌افزاید: امتیاز دادن به چنین رژیمی، تحت بهانه جنگ با داعش، تنها باعث افزایش خشونت و وخیم‌تر شدن بحران شده و به تقویت حمایت برای داعش و سایر نیرویهای افراطی منجر می‌شود. این کار همچنین راه را برای رژیم ایران باز می‌کند تا یک قدرت اتمی و یک تهدید برای صلح جهانی بشود ".
اگر حرف استرون استیونسون اعتباری درپیش هیئت حاکمه ی آمریکا دارد، چرا ازوجود 5/3 میلیون نفر زندانی آمریکائی و 5 میلیون زندانی به مرخصی رفته ی تحت نظر و تحت تعقیب دقیق با وسائل الکترونیکی  حرفی نمیزند وبه آنها توصیه نمیکند که با اصلاح جامعه، مانع تبدیل شدن آمریکا به بزرگترین زندانبان جهان گردد؟
از سوی دیگر، این رقم 120000نفری اعدام شدگان ازکجا بدست آمده است؟ جز ازآمار غیر موثق فرقه ی رجوی!
جناب استرون استیونسون! بهتر نبود که شما اسامی این جان باختگان را از فرقه ی رجوی مطالبه میکردید وآنگاه دست به اعلام آن میزدید تا هم خدمتی بما کرده باشید وهم سخنان تان ازبار واقع نگری بیشتری برخوردار باشد؟
ظاهرا که استرون استیونسون کاربرد صحیح رقم صفر وارزش مکانی آنرا  بدرستی نمیداند که اگر میدانست یکی ازاین صفرها را در سمت چپ عدد اعلامی خود قرار میداد!
مسلما افرادی بودند که درکش وقوس های جنگ وناشی گری وکم تجربگی های اوان انقلاب اعدام شدند که دروضعیت فعلی تعدادی ازآنها نمیشدند.
این ضایعات انسانی ومادی، کم وبیش  برای تمام انقلاب های جهان اتفاق افتاده است که ما بعنوان یک انسان همگی آرزو داشتیم وداریم که حتی قطره خونی از دماغ کسی نمی ریخت و نریزد که متاسفانه واقعیات همیشه برطبق امیال ما اتفاق نمیافتد!
با وجودی که هزاران بار اعلام کرده ایم که قصد ساخت سلاح هسته ای نداریم وهیچ سند معتبری دراثبات نادرستی این حرف ما ارائه نشده، بازهم از این موضوع سوء استفاده میشود که دراین مورد توصیه ی من به استرون استیونسون و باند رجوی این است که بخاطر پوسیده شدن این ادعا، آنرا کنار بگذارد تا ما نیز ازخدا بخواهیم که روزی شم ها را ازجای دیگری برساند!
وحید
 

خروج از نسخه موبایل