چرا رجوی از خانواده ها می ترسد؟

باز فرقه رجوی ترس و وحشت خود را از حضور خانواده ها این بار در مقابل اسارتگاه لیبرتی با دادن اطلاعیه بلند بالایی نشان داد. در این اطلاعیه که خطاب به صلیب سرخ جهانی است با سر هم بندی دروغ و تهمت، خانواده های اسیران را مأموران جمهوری اسلامی ایران معرفی کرده و به صلیب سرخ جهانی گفته شما گول اینها را نخورید کسانی که می خواهند بیایند خانواده نیستند. راستی چرا رجوی از حضور خانواده ها در مقابل لیبرتی می ترسد؟
رجوی همیشه مدعی بوده و هست که ما به سازمان های بین اللملی احترام می گذاریم و از گفتگو و تبادل نظر با آنها استقبال می کنیم و ترسی از بیان واقیعت های اشرف و لیبرتی نداریم حالا چه شده که دارید به این سازمان هایی که خودتان قبولشان دارید هشدار می دهید! سازمان هایی که تمام تبلیغاتتان با استناد به بیانیه ها و اطلاعیه های همین سازمان های حقوق بشری است هشدار می دهید گول جمهوری اسلامی را نخورید. واقعیت امر چیست و کجاست؟ چرا سازمانی که این قدر دم از مردمی بودن می زند از خانواده های اعضای خودش می ترسد. رجوی که می خواهد در فردای پیروزی موهوم خودش همه کرده و نکرده اش را برای خلق قهرمان بگوید چرا از گفتن واقعیت های فرقه اش حتی برای خانواده های اعضای گرفتار و دربند خودش این قدر وحشت دارد؟ خانواده ها برای آمدن به عراق معلوم است که از جمهوری اسلامی ایران وارد عراق می شوند و باید ویزا و گذرنامه ایران را داشته باشند و همه خانواده ها به این افتخار می کنند و مثل تو بی وطن و وطن فروش نیستند؛ تویی که مزدوری برای صدام و عرب های مرتجع، اسرائیل و امریکا جزء افتخاراتت بوده و هست. مگر این خانواده ها در یک دیدار چند ساعته با عزیزانشان که تو آنها را سال ها مغزشویی کردی چه می گویند که دستگاه پنجاه ساله ات را دچار بحران و تلاطم می کند؟ آخر مگر تو مجاهد برگشت ناپذیر تربیت نکردی؟ مگر تو گوهران بی بدیل نساختی؟ پس ترس و وحشت تو از حضور خانواده برای دیدار جگرگوشه هایشان چیست؟ مگر صلیب سرخ جهانی چشم و گوش بسته است که نداند این افرادی که می آیند کسی در لیبرتی دارند یا نه؟ و مگرها و سوال های زیادی که تو هیچ زمان پاسخ ندادی و توان پاسخ گفتن هم نداری چرا که این یکی از خصلت های رهبران فرقه هاست که به کسی پاسخ گو نیستند، چه رسد به تو که رهبر یک فرقه تروریستی مخوف و جنایت کار هستی. پس از تو توقع هیچ خیری نیست چرا که خودم سال ها در انتظار یکبار قبول حتی یک اشتباه تاکتیکی در تشکیلات فرقه ای ات عمرم را تلف کردم. اما بگذارید در رابطه با اولین گروه از خانواده ها که به داخل پادگان اشرف آمدند و به ترس و وحشت رجوی از آمدن خانواده ها اشاره کنم که فرقه آن را «بمباران خانواده ها نامید». یادم هست وقتی اولین گروه از خانواده ها بعد از سقوط صدام به اشرف آمدند فرماندهان فرقه چگونه به هم ریخته و عصبانی بودند.
ما نمی دانستیم خانواده ها به مقابل درب اشرف آمدند، اما وقتی وسط گرمای روز ما را برای نشست خواستند فهمیدیم باید خبر مهمی اتفاق افتاده باشد. وارد نشست که شدیم فرمانده زن از چهره اش ترس و وحشت می بارید همه تعجب کرده بودند که مگر چه اتفاقی افتاده جنگ که تمام شده، بمبارانی هم در کار نیست پس چرا این به اصطلاح «خواهر» این قدر به هم ریخته است؟ وقتی شروع به حرف زدن کرد فهمیدیم خانواده ها به داخل اشرف آمدند به محض گفتن این خبر یک لحظه انگار همه از روی صندلی ها بلند شدند و همه به همدیگر نگاه کردند. خودم در آن لحظه دچار احساس متناقضی شدم از یک طرف احساس کردم راهی به بیرون اشرف باز شد و ما وصل به دنیای خارج از اشرف شدیم که از این اتفاق ته دلم خیلی خوشحال بودم ولی از طرفی این احساس هرچند ضعیف را داشتم که این خود باعث فشاری مضاعف بر ما می شود و هم به خانواده ها. در حالی که نشست به سکوت معناداری فرو رفته بود او ادامه داد: برادر گفته(رجوی) ما از بمباران امریکا جان سالم بدر بردیم ولی از آمدن خانواده ها اگر شما خوب از آن عبور نکنید دچار مشکل خواهیم شد. در حالی که ما ته دلمان خوشحال بودیم، فرماندهان به خصوص زنان شورای رهبری می گفتند، بروید لحظه هایتان را در این رابطه دستگیر کنید و بنویسید و بیاورید که چرا از آمدن خانواده ها خوشحالید و اینگونه استقبال می کنید؟!
پس می بینید که رجوی با همان شمه ضد خانواده اش به خوبی فهمیده بود که حضور خانواده از بمباران امریکا برایش خطرناکتر است،  و امروز به روشنی میتوان دید که تنها جایی که سلاح تزویر و ریا و لابی های گوناگون جهانی فرقه رجوی اثرش کمرنگ و می توان گفت اثر چندانی نداشته و ندارد، در رابطه با خانواده ها و حضورشان در مقابل لیبرتی است. چرا که رجوی ملعون در موضع گیری جدیدش در 11آبان 93 اوج درماندگی و بیچاره‌گی اش را در برابر حضور خانواده ها به نمایش گذاشته است. پس باید برای تحقق این مهم و در جهت هرچه کاراتر کردن این حضور که انشالله در این ایامی که به نام امام حسین(ع) هم است دعا کنیم که با حضور خانواده ها در مقابل لیبرتی برای همیشه این لکه ننگ و خیانت را از سرزمین امام حسین(ع) پاک کنیم. بدون تردید با برچیده شدن زندان لیبرتی که باعث آن رجوی خائن است عراق و ایران از خطرناکترین فرقه در سطح منطقه و جهان نجات پیدا خواهد کرد. اگرچه این فرقه خطرناک تا همین جا هم علاوه بر خسارتهای جانی و مالی فراوان باعث ضربه بزرگی به فرهنگ و تمدن این سرزمین  شده است. و این از دست هیچ گروه و سازمانی بر نمی آمد الا فرقه رجوی که بدون شک یک فرقه وابسته به خارج است. اما در آخر یکبار در این ایام گرانقدر و والا و در آستانه اربعین حسینی بار دیگر خداوند را شاکرم که مرا از باتلاق متعفن این فرقه نجات داد، و این مّیسر نمی شد الا بخاطر عشق به امام حسین(ع) و اولاد او. در این روزها که مزین به نام امام حسین(ع) است دعا می کنیم که: خدایا، تو را به آبروی امام حسین(ع) اسیران در بند را ازچنگال رجوی پلید و مزدور نجات بده و چشم خانواده ها را به دیدن عزیزانشان روشن بگردان.
رضا بهروزی
 

خروج از نسخه موبایل