رجوی و نیازش به فوت بیماران در لیبرتی و آلبانی

رهبری سازمان مجاهدین در سلسله اطلاعیه ها و بیانیه ها و نوشته ها به نامهای داخلی و خارجی و عرب و عجم ادعا می کند که دولت عراق کمپ لیبرتی را محاصرۀ پزشکی کرده و هیچ مریضی را نمی گذارد از کمپ به بغداد برای معالجه ببرند و در همان حال ادعا می کند که مشکل همراه کردن مترجم با مریض می باشد و عراقیها می گویند ما خودمان مترجم داریم و نیاز به همراهی مترجم نیست. و از سوی دیگر هم خودشان می نویسند: “چند شب پیش یک بیمار اورژانس را که آپاندیسش عود کرده بود به کلینیک عراقی بردیم، دکتر عراقی تجویز کرد که سریع باید به بیمارستان برود، بیمار را در حالیکه از درد بی قرار بود و هر آن احتمال ترکیدن آپاندیسیت داشت، چهار ساعت پشت درب نگه داشتند تا نهایتا اجازه خروج داده شد و به بیمارستانی در بغداد منتقل شد” (از مقالۀ اکرم شیر نژاد ساکن کمپ لیبرتی در سایت ایران افشاگر وابسته به سازمان مجاهدین با عنوان بی ربط و تکراری بیش از سی سال “روز نزدیک پیروزی”!!). بالاخره خوانندۀ این نوشته ها و اطلاعیه های سازمان نمی فهمد اگر عراقیها کلینیک در لیبرتی گذاشته اند و دکتر عراقی به آنجا می فرستند و موقع اورژانس هم هر چند با تأخیر که جای اعتراض دارد بالاخره به بیمارستانهای بغداد منتقل می کنند دیگر فریاد محاصرۀ پزشکی چه معنی دارد جز مشغول کردن اذهان افراد لیبرتی و هواداران خارج تا با تعقل و خرد به شکست تمام عیار ایدئولوژیک تشکیلاتی و استراتژیک نیندیشند بلکه با احساسات و عواطف مشغول شعار دادن و شعار شنیدن گردند تا جای آن اندیشیدن و تعقل پر شود.
رهبری سازمان مجاهدین با انتقال برخی بیماران و افراد مشخصی که اطمینان کامل به وفاداری آنها دارد از لیبرتی و آلبانی به کشورهای پیشرفتۀ اروپایی مانند فرانسه و آلمان نشان داده که می تواند اگر بخواهد هر کس را با امکانات مادی و وکلایی که دارد بویژه آنها که از قبل پناهندگی و اقامت کشورها را دارند به هر جا که بخواهد و مناسب منافع و اهدافش باشد منتقل کند. ولی موضوع این است که رهبری سازمان مجاهدین به افرادش اعتماد ندارد و به همین علت بیماران را حاضر نیست بدون همراهی افراد مورد اعتماد و وفادارش تحت عنوان مترجم به بیرون از تشکیلات بفرستد زیرا حتی اگر جرأت فرار یا جدا شدن به خودشان ندهند احتمال حرف زدنشان با افراد بیرونی مانند دکتر یا پرستار عراقی در مورد آنچه بر آنها در داخل تشکیلات جهنمی و فرقه ای سازمان مجاهدین می گذرد وجود دارد.
وقتی ما در داخل تشکیلات بویژه این ده سال در اشرف بودیم شاهد بودم که بیمارانی در نتیجۀ عدم امکان یا تأخیر در انتقال آنها به بغداد در نتیجۀ اصرار مسئولان سازمان مجاهدین به همراه شدن مترجم و پرستار از افراد وفادار به رهبری با بیمار فوت می کردند در حالیکه مسئولان عراقی می گفتند ما هم پرستار داریم و هم مترجم و نیازی به نفر همراه از سازمان نیست و وقتی بیمار فوت می کرد سازمان دولت عراق را مسئول فوت می دانست در حالیکه در اینگونه موارد حتی اگر شرط گذاشتن دولت یا طرف مقابل نادرست و نابجا و قابل انتقاد باشد اصرار طرف و صاحب بیمار بر عدم مراعات شروط دولت بیشترین مسئولیت را در صورت فوت بیمار متوجه خود او می سازد و برای همین من خودم آن موقع می دیدم که بسیاری از افراد در داخل تشکیلات در گفتگوهایی محرمانه بین خودشان مخالفت خودشان با این اصرار مسئولان بر همراه کردن مترجم و پرستار از خود سازمان با بیمار که موجب فوت بیمار می شد ابراز می کردند و می گفتند معلوم می شود که سازمان به مردۀ ما بیش از زنده مان نیاز دارد!
بله امروز هم رهبری سازمان مجاهدین چه در لیبرتی و چه در آلبانی به مرگ افراد بیش از زنده بودنشان نیاز دارد تا با مظلوم نمایی بتواند افراد را که دیوار گوشتی دور رهبران هستند بیشتر در عراق و آلبانی نگه دارد و از انتقال آنها به دنیای پیشرفته و آزاد مخصوصا از عراق جلوگیری کند چنانکه اخیرا هم با پیام ۱۱ آبان مسعود رجوی و نیز خط و شعار اخیر رهبری سازمان مبنی بر مسلح کردن افراد لیبرتی بیشترین تلاش را برای ایجاد درگیری در لیبرتی و به کشتن دادن افرادی دیگر انجام می دهد.
تا کنون دهها نفر در نتیجۀ بیماری در کمپ لیبرتی و نیز در آلبانی و بعد از انتقال به این کشور فوت کرده اند. اگر سازمان مجاهدین در لیبرتی و عراق دولت عراق را به ادعای وابستگی آن دولت به رژیم ایران به محاصرۀ پزشکی لیبرتی متهم می کند و آن دولت را مسئول فوت بیماران می داند باید پرسید پس بفرمایید مسئول فوت بیماران در آلبانی چه کسی است؟ چرا بعد از اینکه بیماران از محاصرۀ پزشکی ادعایی و از زیر حاکمیت دولت وابسته به رژیم ایران بیرون می روند سازمان مجاهدین تلاشی برای انتقال آنان به کشورهای پیشرفتۀ اروپایی نمی کند؟ اگر امکانش را ندارد پس چگونه برخی افراد را به بهانۀ بیماری در حالیکه بیماریشان اصلا حاد نبوده به کشورهای اروپایی منتقل کرده یا می خواهد منتقل بکند؟ و نیز علت و مسئول فوت یعقوب ترابی در اور سور اواز فرانسه مقر مریم رجوی چه بوده و چه کسی بوده است؟
آیا در آلبانی و فرانسه هم دولت دست نشانده و وابسته به رژیم ایران حاکم است؟ آیا در آلبانی و فرانسه هم محاصرۀ پزشکی علیه ساکنان کمپهای سازمان در آنجاها جریان دارد؟ پاسخ این است که هرگز؛ بلکه هدف رهبری سازمان مجاهدین جز مرگ و میر درست کردن و به کشتن دادن هرچه بیشتر افرادش در عراق و آلبانی نیست تا ضمن استفاده از مرگ آنان برای مظلوم نمایی و گرفتن امتیازات برای حفظ تشکیلات خود و جان رهبرانش و جلوگیری از فروپاشی دستگاه و تشکیلاتش از بی آبرویی بیشتر خود و افشای هر چه بیشتر نهانی ترین سرکوبها و خیانتها و جنایتهایش در عراق در طول نزدیک سه دهۀ گذشته نیز جلوگیری کند و در عین حال با استفاده از امکانات دلسوزانۀ بین المللی علاوه بر امکانات خودش بتواند راحت تر و بیشتر افرادی انگشت شمار از مسئولان بالا و یا آنانی را که خودش به علل مختلف از جمله تخصص زبانی این افراد و سابقۀ اقامتشان و تحصیلشان در کشورهای پیشرفته و برای برآوردن اهدافش از جمله کنترل تشکیلات خارجه و تقویت لابی سازیها و فعالیتهایش در خارجه می خواهد؛ تحت عنوان بیمار به کشورهای پیشرفته انتقال دهد ولی افراد دیگر را که قابل اعتماد نیستند و یا به درد فعالیتهای خارجی سازمان نمی خورند بویژه آنانکه یک یا چند نفر از افراد خانواده شان مخالف یا منتقد سازمان و مقیم خارجه هستند (به جز فردی که بتواند علیه خانواده اش و نثار کردن بدترین دشنامها به آنان مقاله بنویسد و مصاحبه کند و خواهرش را “فاحشه” و “ماماچۀ پلیدک” نام نهد!) حتی اگر از قبل پناهندگی و اقامت این کشورها را داشته باشد از بیم جدا شدن و آگاه شدن در نتیجۀ قدم گذاشتنش به دنیای آزاد همچنان در زندان لیبرتی و جهنم عراق نگهدارد.
 

خروج از نسخه موبایل