نخندید! لطفاً به حال مریم رجوی و مجاهدین گریه کنید!

روباه به داخل سوراخ نمیرفت جاروی درازی هم به دمش بسته بود.
درخواست جدید و مضحک مجاهدین برای باز پس گیری ده درصد از سلاح هایشان قبل از اینکه یک جوک و مضحکه باشد از چند منظر قابل تامل است:
1- ابتدا از حول حلیم در دیگ افتادند و به مصداق "تاکتیک ملا نصرالدین" روزی میرود نانوایی نان بخرد ملاحظه می کند صف طویلی جلوی نانوایی هست که اگر در صف بایستد ساعاتی طول می کشد تا موفق به خرید نان بشود لذا به فکر افتاد تا با زرنگی تمام کلکی سوار کند و تاکتیکی را بکار ببرد.
رفت و جلوی نانوایی با صدای بلند گفت: آی مردم کوچه بغلی هم نان مجانی میدهند و هم کاسه ای حلیم تا تمام نشده هرچه سریعتر بروید! ناگهان همه مردمی که در صف نانوایی بودند به سمت کوچه بغلی رفتند تا نان مجانی و کاسه ای حلیم بگیرند و نانوایی خلوت شد تا ملا براحتی نان دریافت کند، اما بلافاصله به فکر افتاد و با خودش گفت: نکند راست گفته باشم و لذا خودش هم به دنبال دروغش رفت و نان را هم از دست داد.
حال مجاهدین نیز در دقایقی بعد از طرح درخواستشان برای ده درصد از سلاح هایشان خودشان به فکر افتادند که نکند راست باشد و اکنون سلاح در دستشان باشد! سریع در چند سایت ورشکسته شان نوشتند و داد سخن سر دادند که آی دنیا ببینید سپاه پاسداران به وحشت افتاد!
لذا به قلم فرسایی روی آوردند که: وحشت پاسداران و مزدوران رژیم از مسلح شدن مجاهدین و…!
و دم خروس از اینجا بیرون زد و یکی از اهداف کاربردی این درخواست خودبخود مشخص شد که فقط مصرف تبلیغاتی دارد و بس.
2- در این وانفسا که مرغ پخته نیز از این درخواست خنده اش میگیرد حتما مجاهدین هم حداقل به اندازه مرغ پخته می فهمند!
در شرایطی که امریکا در مرداب عراق و سوریه و افغانستان گیر افتاده و مدام و مستمر از کانالهای مختلف و به زبانهای مختلف دست به دامان نظام ایران شده است تا با کمک ایران مفر و راه نجاتی برای برون رفت از این بحران بیابد.
ضمناً آمریکا خودش در ساختن آش شله قلم کارش که ابتدا ملغمه ای از تروریست ها را به کمک اسرائیل بوجود آوردند بعداً از عده ای حمایت کردند و عده ای دیگر برای خود آمریکا شاخ شدند.
و این کلاف سردرگمی را که در حال حاضر از داعش گرفته تا جبهه النصره و القاعده و… سایر گروههای تکفیری در منطقه می بینید.
و بر همگان واضح است که چگونه با نام مبارزه با داعش با چه "اشتباه دقیق و صحیحی" هواپیماهای ائتلاف تسلیحات و کمک ها را روی سر داعش فرو می ریزند و چگونه "دقیقا اشتباهی" بمب ها توسط هواپیماهای امریکایی بر سر اکراد و شیعیان عراق فرو می ریزند! حال امریکا مجاهدین را کجای دلش بگذارد و در این دنیای بلبشو مجاهدین! شما چه محلی از اعراب دارید؟! راستی خودتان هم از این درخواست خنده تان نمی گیرد؟ و حتماً خودتان هم آنرا جدی نمی گیرید.
3- یادتان هست وقتی بعد از سرنگونی صدام صاحب خانه عزیزتان و ورود امریکا به عراق و خلع سلاح بعد از جمع آوری در پادگان اشرف چطور یک شبه از اعمال خشونت و جنگ مسلحانه اعلام انزجار کرده و خواهان فعالیت مسالمت آمیز شدید و در یک انتخاب آزادانه و زیر چکمه ژنرال اودیرنو در اوج اعتقاد دموکراتیسم سلاح ها را تحویل دادید و صاحب سلاح را برگزیدید و به فعالیت سیاسی مسالمت آمیز روی آوردید؟! حالا دم خروس بیرون زد و همان خوی خشونت طلبی و خونریزی و تروریستی آق مسعود بیرون زد و حتی در سوراخ موش هم نتوانست آرام بماند و بمیرد.
خانه نشینی بی بی از بی چادری است!
شما: آزمودید در این شهر بخت خویش… بیرون باید کشید از این ورطه رخت خویش
4- راستی با چه رویی به دنبال ده درصد از سلاح های خویش مانور میدهید و بلافاصله از زبان دیگران حرف میزنید که سپاه پاسداران رژیم از تسلیح مجاهدین به وحشت افتاد؟! شما با داشتن صدها تانک و توپ اهدایی صدام و با هلی کوپترهای نمایشی و هزاران تیربار و ضد هوایی و… چه کردید؟ زمانی که مریم بادهای شرق و غرب در دماغ فریاد آتش به پیش میداد و شعارهای امروز مهران فردا تهران چکار کردید و کجا را گرفتید و چه کسی از شما وحشت کرد؟ ‌که حالا با درخواست تمسخر آمیز ده درصد از سلاح ها کسی از شما وحشت کند؟
تا کی می خواهید شمشیرهای سامورایی را در میان ابرها بچرخانید؟! بیاید کمی به واقعیت فکر کنید. " شما را به هیچ ده کوره ای راه نمی دهند آنگاه سراغ خانه کدخدا می گردید؟‌
به شما توصیه می شود شیطان وار از خر خود پیاده شوید و هم چوب را خورده و هم پیاز را و به دنبال کشوری باشید تا آخر عمری مامن و پناهگاهی را برای آخرت خویش بیابید.
 

خروج از نسخه موبایل