دیدار اعضای انجمن نجات با خانواده غلامعلی ساجدی فر از اسیران دربند فرقه رجوی

پنجشنبه مورخه 2/11/93 اعضای انجمن نجات شاخه خوزستان به همراه رستم آلبوغبیش با خانواده غلامعلی ساجدی فر از اسیران دربند فرقه رجوی در منزل شخصی آنها واقع درشهر دزفول دیدارکردند.
خانواده محترم ساجدی فر که ازمدتی پیش منتظر چنین دیداری بودند ابتدا به اعضای انجمن خیر مقدم گفته وبه رستم هم بخاطر نجاتش ازجهنم رجوی تبریک وبرایش آرزوی موفقیت درزندگی کردند.
مادر غلامعلی که اشک درچشمانش حلقه زده بود گفت یعنی روزی می رسد که  من هم فرزند اسیرم را دوباره درکنار خودم ببینم؟! وی ضمن بیان خاطراتی ازغلامعلی گفت من و پسرم احمد سال 82 رفتیم اشرف برای دیدن غلامعلی خدا لعنت کند رجوی که دونفررا گذاشته بودند بالای سر ما واصلا نمی گذاشتند من راحت با پسرم صحبت کنم آخرش هم دست خالی برگشتیم وازآن موقع من درپایان هرنمازبه درگاه خداوند دعا می کنم که فرجی حاصل کند تا من هم بتوانم قبل ازپایان عمرم یکباردیگر فرزندعزیزم غلامعلی را ببینم وغیرازاین چیزدیگری ازخدا نمی خواهم ومرتب هم رجوی را لعنت می کنم که پسرم را گرفتارکرده.
بهزاد برادرغلامعلی ادامه داد وقتی صدام ملعون درسال 59 به کشورتجاوزکرد غلامعلی برای دفاع ازوطنش به جبهه رفت اما متاسفانه مدتی بعد در21/7 همان سال اسیرعراق می شود.وی گفت که ازسال 88 تا قبل ازانتقال افراد اسیربه لیبرتی چندین باروهربارهم به مدت زیادی به همراه تعدادی دیگر ازخانواده ها درپشت کمپ اشرف به امید اینکه شاید مسئولین سازمان به ما اجازه ی یک ساعت ملاقات با عزیزانمان بدهند تحصن کردیم،اما دریغ ازیک ذره انسانیت که من درآنها یافت نکردم،متاسفانه دراین چندباری که به عراق سفرکردم هربار من دست خالی برمی گشتم وقتی هم می رسیدم ایران نمی دانستم به مادرم که امیدواربود من غلامعلی را ببینم چه بگویم چون وقتی می گفتم نگذاشتند اورا ببینم می نشست وگریه می کرد که این بدترین عذاب برای من بود! وی ادامه داد وقتی سیاج ها وسیم خاردارهای کمپ اشرف وازطرف دیگر برخوردهای زشت وبدورازادب وانسانیت مسئولین آنجا را دیدم خیلی چیزها را درمورد مجاهدین فهمیدم وبا خودم گفتم وقتی اینها با ما که خانواده نفرات کمپ هستیم چنین برخوردی هایی دارند پس خدا را شکرکه اینها موقعیتی درصحنه سیاسی ایران پیدا نکردند وگرنه دورتادور ایران را سیم خارداروموانع مختلف ایجاد می کردند وارتباط ایران را با کل دنیا همینطور که دراشرف پیاده کردند قطع می کردند! بهزاد ادامه داد می دانم که اکثرافراد کمپ به زوردرآنجا نگه داشته شدند ومسئولین سازمان هم آنها را مجبوربه کارهایی می کنند که بیشتروبدتردرمناسبات پابندشان کنند! بنظرم بعضا چنین نفراتی فکر می کنند که به همین خاطر نمی توانند ازسازمان جدا شوند ازجمله برادرمن غلامعلی چون وقتی دراطراف کمپ اشرف بودیم فیلمی ازتلویزیون سازمان بدستم رسید که درآن غلامعلی موقع شروع یک مسابقه دوومیدانی درکمپ شعارهایی درحمایت ازفرقه سرمی داد؟!! ومن ازاین بابت ناراحت بودم که به همین دلیل او دیگر نمی تواند ازآنها جدا شود؟! حالا می خواستم دراین مورد ازشما سئوال کنم که چگونه است وهم اینکه درباره آخرین وضعیت وی برایمان تعریف کنید؟
رستم آلبوغبیش گفت قبل ازهرچیز این نکته را یادآور شوم که فکر نمی کردم روزی برسد که من درمنزل شما حاضرشوم وکنارتان بشینم وصحبت ازغلامعلی کنم والان هم خیلی خوشحالم که درکنارشما هستم  ولی درپاسخ به سئوال شما اول باید بگویم  که اساس کارفرقه رجوی روی دروغ وفریبکاری بنا شده اما اینکه چرا برادرشما اینکار را کرده باید بگویم،رجوی محدودیت های زیادی برای اعضای خود ایجاد کرده آنها را ازنعمت ارتباط با خانواده محروم ودربی خبری مطلق ازدنیای بیرون نگه داشتند، به همین دلیل آنها احساس می کنند که هیچ راهی برای ارتباط خود با خانواده ودنیای بیرون ازمناسبات فرقه نمی بینند! باورکنید که هرکدام ازآنها آرزودارند خانواده خود را ببینند ویا اینکه شما به طریقی آنها را ببینید به همین دلیل بعضا برادرشما وبقیه نفرات اسیرهم تنها راه رساندن پیام دوست داشتن خانواده های خود را اتفاقا با استفاده از پخش برنامه های تلویزیونی فرقه می دانند! چون معمولا درمناسبت های مختلفی که فرقه دارد  دوربین های فرقه به عمد روی نفراتی که مثلا با حرارت درآن شعار می دهند زوم کرده ودربرنامه های خود آن را پخش می کنند.باورکنید که چندین مورد بوده که خودم ازنفراتی که بعضا جلوی دوربین های تلویزیون فرقه شعار می دادند ویا حرف هایی درجهت حمایت ازرجوی سرمی دادند به نحوی ازآنها درباره علت اینکارشان سئوال می کردم،چون می دانستم که آنها ازنفرات مخالف وجزء افراد مسئله داربودند، که اکثرا جواب می دادند چون می دانیم چنین برنامه ای را پخش می کنند گفتیم شاید ازاین طریق خانواده هایمان ماراببینند! یعنی بدانید که برادرشما فقط وفقط بخاطراینکه خودش را به شما نشان دهد جلوی دوربین های فرقه اقدام به شعار دادن کرده ومطمئن باشید که نه تنها غلامعلی بلکه هیچکس درفرقه رجوی نیست که ازماندن درآن راضی باشد،منتها چاره ای ندارند رجوی اذهان همه آنها را همراه با ایجاد رعب ووحشت اسیر کرده وازطرفی دیگر دائما درباره فضای بیرون ازمناسبات جوسازی می کند ودرمجموع آنها را با استفاده ازابزارهای سرکوب تاکنون درمناسبات فرقه خود نگه داشته است!.اما درمورد وضعیت فعلی برادرتان باید بگویم که بدلیل سیاست های خائنانه واقدامات ضدانسانی رجوی او وبقیه نفرات اسیر درفرقه به نقطه ای رسیدند که فکر می کنند باید معجزه ای برای نجاتشان ازجهنم رجوی اتفاق بیفتد که به اعتقاد من شما وبقیه خانواده ها با تلاش های خود می توانید این معجزه را برای آنها رقم بزنید.
درپایان این دیدارمادرواعضای خانواده غلامعلی اضافه گفتند قطعا ما برای نجات او هرکاری که لازم باشد انجام می دهیم وازشما هم بسیار ممنون هستیم که تشریف آورده وخبرهایی ازوضعیت عزیزاسیرمان به ما دادید.
اعضای انجمن نجات ضمن تشکر ازمهمان نوازی خانواده ساجدی فر یکبار دیگردرباره تلاش های صورت گرفته ازطرف انجمن نجات درجهت نجات همه اسیران دربند فرقه رجوی توضیحاتی را به این خانواده محترم ارائه نموده وابراز امیدواری کردند که قطعا چنین تلاش هایی نتیجه خواهد داد وبزودی همه اسیران فرقه رجوی نجات پیدا خواهندکرد وهدف ما این است که آنها بتوانند آزادانه مسیر آینده زندگی شان را خود انتخاب کنند نه اینکه سران فرقه برای آنها تصمیم بگیرند.

خروج از نسخه موبایل