آلبرتو نیسمان:”شهید” مشترک اتحاد اسراییل و مجاهدین

هفته ی گذشته مریم رجوی بار دیگر فرصتی پیدا کرد تا به جمهوری اسلامی حمله ور شود و فریبکارانه خود و شورای به اصطلاح مقاومتش را با عنوان " مردم ایران" به غربی ها بفروشد. پس از حمله ی تروریستی در پاریس – که مریم رجوی با قربانیان حادثه شارلی ابدو ابراز همدردی کرد – وی به تبعیت از الگوی اسرائیلی خود، دادستان ویژه ی آرژانتین آلبرتو نیسمان را " شهید صلح و انسانیت" خواند!
به گزارش بلن فرناندز از الجزیره، مقرر بود که نیسمان روز پس از مرگش درکنگره حاضر شود و درباره ی ادعاهای اخیرش درباره ی آن چه توطئه رئیس جمهور آرژانتین کریستینا فرناندز و دیگر مقامات این کشور برای لاپوشانی نقش  – بازهم بنا به گفته ی وی مقامات ایران در بمب گزاری مرکز یهودیان بئونس آیرس درسال 1994 می خواند – سخنرانی کند.
دادستان ویژه ی  آرژانتین هم از سوی اسرائیل و هم مجاهدین خلق بزرگ داشته می شود چرا که موفق شد تبلیغات نه چندان معتبر خود علیه جمهوری اسلامی را پیش ببرد و این تأثیر غلط را بر بخشی از جامعه جهانی بگذارد که مقامات ایران در پس حادثه تروریستی آمیا بوده اند. به نوشته ی بلن فرناندز، " پرونده ی علیه ایران – که چنان  بلا توقف تکرار شده است که غالب گفته ها و شنیده ها به عنوان حقایق جا زده شده اند – چیزی شبیه این است: ایران که به زعم امریکا  " دولت حامی تروریسم " است به عنوان بخشی از سرگرمی همیشگی اش، با حزب ا.. لبنان همدست شد و مقر جامعه ی یهودیان آرژانتین را منفجر کرد."
از سال 2005، نیسمان به عنوان دادستانی ویژه پرونده آمیا، باقیمانده ی عمرش را صرف دفاع از  "نسخه ی خودش از حوادث" پرونده کرد. چنانچه پیش بینی می شد، برخی در رسانه های اسرائیلی از فرصت پیش آمده در پی مرگ مشکوک نیسمان استفاده کردند و افتخار " شهید راه مبارزه برای عدالت" را به وی دادند.
چرا در واکنش مجاهدین خلق و اسرائیل چنین هم گرایی و تقارنی دیده می شود؟
ممکن است فکر کنید به دلیل خصومت مشترک این دو با جمهوری اسلامی است اما موضوع پیچیده تر از این ها به نظر می رسد وظاهرا  رابطه ی مجاهدین و اسرائیل هم دوستانه تر از این ها است.
در آگوست 2013، مورخ و محقق امریکایی گرث پورتر در مقاله ای که در اینترپرس سرویس منتشر کرد، نقش عوامل مجاهدین در پرونده ی آمیان را افشا کرد. آلبرتو نیسمان دادخواست دستگیری مقامات جمهوری اسلامی برای پرونده آمیا را، در سال 2006، بر ادعاهای نمایندگان مجاهدین خلق بنا کرده بود.
گرث پورتر به عنوان روزنامه نگار محقق از سوابق تروریستی مجاهدین خلق درمقاله اش می نویسد و اذعان می کند:" سند { دادخواست دستگیری } که به تازگی برای اولین بار به زبان انگلیسی منتشر شده است، نشان می دهد که تنها منابع ادعای نیسمان نمایندگان سازمان مجاهدین خلق ایران هستند." پورتر هم به مانند نویسنده ی الجزیره معتقد است که ادعاهای تکراری و شواهد بی اساس شاهدهای مرتبط با مجاهدین خلق در حکم دستگیری مقامات ایران تنها به ادامه ی پروپاگاندایی که علیه حکومت ایران به راه افتاده است، کمک میکند. به نوشته ی پورتر، " گزارش پر از یاوه گویی و تکراری نیسمان، نقل قول هایی از چهار عنصر شورای ملی مقاومت، شاخه ی سیاسی مجاهدین خلق، به عنوان منشاء اتهامات علیه ایران، آورده است."
هر چند که نیسمان شاهدهای مجاهدین خلقی اش را " کاملاً راستگو " میخواند، گرث پورتر به حکم دستگیری صادره ی وی انتقاد می کند چراکه برای اثبات نقش اعضای مجاهدین خلق برای اطلاع از آن ملاقات کذایی میان مقامات رده بالای جمهوری اسلامی برای توطئه آمیا، هیچ دلیل و گواهی ارائه نمی دهد.
پورتر که نیسمان را چهره ی سیاسی " حامی اسرائیل و ضد ایران" می داند، معتقد است که " آمادگی دادستان ویژه برای مبتنی کردن اتهامات علیه ایران در پرونده ی آمیا تنها بر منابع مجاهدین و انکار عدم اعتبار آشکار منابعش، نمایان گر این واقعیت است که وی همواره به جای آن که به حقایق بپردازد برای نقش پیگیری منافع و مواضع برخی قدرت ها را ایفا میکرده است."
این موضوع شدیداً با گزارش ها درباره ی همکاری های مجاهدین و اسرائیل در جنگ تبلیغاتی علیه برنامه هسته ای ایران و عملیات های مشترک شان برای ترور دانشمندان هسته ای ایران تأیید می شود. موضع گیری اخیر مریم رجوی تنها نشان می دهد که اتحاد شوم مجاهدین خلق و اسرائیل روز به روز ظهور بیرونی بیشتری پیدا می کند.
مزدا پارسی
 

خروج از نسخه موبایل