سران سازمان مجاهدین در تمامی مدتی که به دشمنی با اسلام و انقلاب مشغول بودند فکر نمی کردند روزی برسد که بسیاری از عناصر آن به اهداف پوچ آن پی برده و در مورد جنایتهایی که توسط سرکرده این فرقه ضدبشری در حق انسانهای آزاده انجام می شود افشاگری نمایند و بخواهند تمامی فوت و فن های آنها را روی آب بریزند و این خائنین را بی آبروی تمام عالم کنند.
سران سازمان مجاهدین در روز گذشته اقدام به بی آبرویی فرقه کثیف خود نمودند و تا آنجا پیش رفتند که بسیاری از رشوه دادنهای خود را رو نمودند و خواستند با این روش جلوی افشاگری آنها را بگیرند ولی مطلبی که بسیار نمایان می شود در مورد امضاء گرفتنهای این جنایتکاران از عناصر خود می باشد که آنها در هر چند وقت یکبار اقدام به گرفتن تعهد از آنها می کنند و ان را وسیله ای برای تحت فشار قرار دادن آنها استفاده می کنند و با این روش فشار عصبی به راحتی زندانیان خود را در بند قرار می دهند و از آنها تا جایی که امکان دارد سوءاستفاده می نمایند که نمونه آن را بدنبال افشاگری اسماعیل یغمایی و کریم قصیم و محمدرضا روحانی در سایت عقب مانده سازمان مجاهدین مشاهده کردیم که چگونه با وقاحت تمام اقدام به منتشر نمودن پرداختی خود نموده اند که این نمونه بارز استثمار زندانیان فرقه رجوی توسط سران آن می باشد.
سران فرقه رجوی بدنبال تمام افراد رهایی یافته که افشاگری بدنبال داشته باشد اسناد و مدارکی را مثلا رو می کند تا بتواند آن افراد را سرکوب نماید ولی در اصل این افراد که قبلا مستقیما برای سازمان کار می کردند چنین نبوده و بروبیایی برای خود داشتند و البته سران فرقه نیز فکر همه جا را کرده بودند و برای اینکه بتوانند این افراد را در چنگ خود داشته باشند از آنها مدارکی حتی شده جعلی تهیه می نمودند تا مبادا آنها در آینده بر علیه آنها اقدام کنند که نمونه های بارز ان را می توان براحتی دید که البته تمامی این مزخرفات نمی تواند باعث جلوگیری از افشاگری جنایتهای آنها شود، چون افراد رها یافته با تمام توان می خواهند برای رهایی زندانیانی که سالهای مدیدی در قلعه ساخته شده ذهنی مسعود و مریم رجوی خائن گرفتار آمده اند را نجات دهند و دلیل این موضوع نیز آشکار است و آن چیزی نیست جزء لمس این بدبختی ها توسط همین زندانیان که در زندان سازمان مجاهدین گرفتار شده بودند.
این حرکت سران سازمان مجاهدین می تواند زنگ خطری برای تمامی زندانیان فرقه رجوی باشد که سران آن با تمام توان برای سوءاستفاده های بعدی از آنها و مظلوم نمایی خود آنها را به لبه تیغ می فرستند تا بتوانند به امیال و هوسهای پوچ خودشان برسند و حتی از کشته سازی آنها همچنان که قبلا نیز به آن مبادرت کردند می خواهند استفاده کنند و این می تواند بزرگترین تهدید برای زندانیان فرقه رجوی باشد.
همچنین در بیانیه ای که شورای به اصطلاح ملی در دفاع از جنایات خود نسبت به آن اظهار بی اطلاعی نموده بود، طلاق اجباری و نیز کشتن و از بین بردن افراد ناراضی فرقه توسط سران جلاد آن بوده که فکر می کنم نویسنده این محملات کور و کر بوده که تمامی این جنایات را که برای تک تک آنها شاهدین آشکار و انهم به تعداد بیشماری وجود دارد را ندیده و هیچی نشنیده و یا اینهمه جنایتها اتفاق افتاده و سران سازمان مجاهدین به راحتی آن را اراجیفی که توسط اداره اطلاعات به خورد اشخاص داده شده قلمداد نموده و خود را از انجام چنین جنایتهای خطرناکی و ضدبشری را مبرا می داند و بر عکس خود را الگوی تمامی ایرانیها معرفی کرده و در کنفرانسها شرکت می کند. ولی در اصل این جنایتکاران به خاطر انجام تمامی خیانتها و آدمکشیهایی که در طول تاریخ بر علیه بشریت انجام داده محاکمه شود و نیز انتقام خانواده هایی که فرزندان آنها توسط این سازمان مخوف زندانی و شستشوی مغزی شده اند گرفته شود.
اما چشممان آب نمی خورد در این دنیای وارونه که تمامی سازمانهای حقوق بشری و به اصطلاح حافظان انسانهای آزاده که خود را گم کرده و تمامی اعمال آنها بر اساس سیاست استوار بوده، هیچ انتظاری نیست که خانواده ها حتی برای یک لحظه دیدار با فرزندشان امیدوار باشند چرا که تمامی اعمال سران سازمان مجاهدین نشات گرفته از همین کشورهای دارای آزادی بیان می باشد و آنها هستند که از جنایات این گروه تروریستی حمایت می کنند
توهم سازمان مجاهدین در مورد افراد رها یافته از آن
