داستان فرقه کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عاطفه هاست

و خداوندا دلهای ما را به نور حق و حقیقت هدایت کن
وقسم به قلم و آنچه که این روزها نگاشته شده تا دنیا بخواند و بداند و آگاه شود که من رسالت قلم را میدانم و به آن واقفم
وامروز روی سخنم به رسانه های خبری دنیاست با خبرنکاران آگاه و سیاسی دنیا با سران دولت ها و دولت مردان دنیا با سازمان ملل با حقوق بشر وووو همه ی آنانی که ادعایی برای ستاندن حق و حقوق بشری در دنیا دارند رسانه هایی که هر روز لنز دوربین هایشان متوجه جنایات داعش است و شبکه هایی که سر تیتر اخبارشان این روزها داعش و جنایات وحشتناک آن است
امروز سوالم این است چرا غافل شده اید از فرقه ای که حال جنایاتش جهانی شده و سر بریدن ها و خودسوزی ها و قتل ها و تجاوزاتش از چشم دوربین هایتان مخفی مانده ومن میدانم که این ضحاک خونخوار خود را با فریب کاری و دادن رشوه و باج پشت قدرت ها ی پوشالی پنهان نموده
چرا در عصر خبرو خبر رسانی پیام من و پدران و مادران معترض به گوش دنیا و دولت مردان نمیرسد
چرا فریاد اعتراض مان را دنیا نمیشنود و اگر میشنوند چرا سکوت؟
صدهاتن از خانواده های عزیزان اسیر فرقه ی مجاهدین هم چنان بلا تکلیف و سرگردان و پریشان پشت درهای بسته زندان های رجوی خائن منتظر گرفتن حق یک ملاقات ساده هستند و ناامید از بازگشت عزیزان شان به خانه و خانواده
فیلمی ناتمام برای دخترم سمیه یک فیلم وداستان و تراژدی ساخته گی نیست داستان واقعی از زندگی من و خانواده های بسیاری ست خانواده هایی که عزیزان شان اسیر یک سیاست کثیف و یک فرقه و سازمان تروریستی هستند که برای رسیدن به اهداف کثیف فرقه گرایانه ی شان عده ای بی گناه را قربانی اهداف کثیف خویش نموده اند و امروز دنیا وظیفه دارد که پیام محمدی و محمدی ها را به گوش همه برساند و این رسالت به دوش رسانه ها و شبکه های خبری ست و این دینی ست بر گردن تمام رسانه های دنیا داستان فرقه ی کثیف مجاهدین داستان سر بریدن عاطفه است داستان نابودی عشق است داستان به آتش کشیدن و از بین بردن خانه و خانواده است و داستان خودسوزی عشاق است برای حفاظت از عشق
داستان قربانی شدن دختران و پسرانی که با پای خویش به قربانگاه قدم گذاشتند تا بتوانند خانواده هاشان را از شر و گزند رجوی ضحاک و فرقه ی تروریست شیطانی مجاهدین نجات دهند داستان موسی و فرعون است داستان مصطفی رجوی و داستان دختری ست که عشقش را و عاشقی اش را نه تنها به پدرش بلکه به دنیا اعلام و ثابت کرد داستان مصطفی محمدی داستان من که هدفی جز آزادی دخترم سمیه و دیگر اسیران ندارم مصطفی محمدی را دیگر دنیا میشناسد عشقش را و شجاعت و شهامت و جسارتش را در مقابل رجوی و رجویان…..
و تنها تهمت و برچسب شیاطین نه به من به هرکس که ساز مخالف بزند نسبت دادن به رژیم است که شاید بدین وسیله بتوانند دنیا را فریب دهند و سوال من از دنیا این است در عصر پیام و پیام رسانی در عصر اینترنت و ماهواره که حتی پرزدن یک پرنده در دورترین جنگل های دور افتاده ی افریقا روی انتن های دنیا ست و حیات انسانی در دیگر کرات آسمانی مورد تحقیق و مشاهده و مطالعه است آیا دانستن و باور مصطفی محمدی کار سختی ست و کسب اطلاعات از زندگی و بینش و تفکر محمدی کار دشواری ست یا آسان تر از آب خوردن برای دست اندرکاران خبرهای سیاسی دنیاست
امروز حق و باطل به هم پیچیده شده اما خورشید حقیقت نمایان است دنیا باید نظرش را اعلام کند دنیا باید صدای دادخواهیم را بشنود و دولت مردان و رسانه ها و شبکه های خبر رسانی باید صدای مرا به گوش دنیا برسانند به سوالم پاسخ دهید برای نجات دخترم سمیه باید به چه کس شکایت برم و به کجا؟
من خواهان رسید گی به این شکوه نامه هستم دوربین های تمام دنیا خاموشند؟ چرا؟
پس چه وقت حرف هایم را در دنیا منعکس خواهید کرد؟ من حرف های نگفته را گفته ام و تنها پاسخ این بوده دست نشانده ی رژیم
برای خبرگزاری های دنیا سخت است که پرونده ی جنایات این فرقه ی تروریستی را که ام الفساد است و مادر تمام فرقه های مطرود و منفور در سراسر دنیا را باز کند و دست این شیاطین را برای دنیا رو کند
یا این که باور کنم این مسئله ی انسانی برای دولت مردان جهان نفعی ندارد پس سکوت را جایز دانسته اند که میدانم و یقین دارم که این چنین نیست و نخواهد بود که بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
به زودی انتظارم بر آورده خواهد شد و تمام ساپورت های مالی و زد و بند های کثیف رجوی تیتر اول روزنامه های دنیا خوهد شد
چرا که میدانم هنوز هم وجدان های بیداری هست که برای انسان و انسانیت و حقوق انسانی تلاش میکنند و این تلاش مقدس را هدف خویش در دنیا قرار داده اند
دنیا و رسانه هایش چه وقت پرده از اسرار کثیف رجوی بر خواهید داشت؟
به نام و یاد خدا
مصطفی محمدی

خروج از نسخه موبایل