توهم انتظار سرنگونی

بالاخره سال ۱۳۹۴ آغاز شده است در ده روز اول آن اتفاق صدور بیانیه توافقات اتمی بین ایران و شش کشور اروپایی و امریکا، دریچه های جدیدی را برای حل این مناقشه مهم گشوده است. شاید نظر تحلیل گران منطقه درست باشد که ایالات متحده امریکا در مسیر تجربه تازه و البته ویژه ای است که با تغییر رویکرد خود در قبال مردم فهیم ایران و رعایت حقوق این مردم میتواند در تعاملاتی جدید در صحنه سیاسی منطقه حرف خود را داشته باشد. ولی بحث اصلی من این هست بالاخره مسعود رجوی ظاهرا از پناهگاه ۱۴ ساله خود پیامی برای راهبرد ساکنین وامانده! لیبرتی صادر نکرده است!؟ شاید امسال دل مشغولی های دیگری داشته است. در هر حال سوال من از ایشان این هست:
الف / درعالم توهمات ۳۴ ساله خود آیا این سرگردانی سرنگونی پایان نیافته هست؟ از سویی ماهیت ارتش به اصطلاح آزادیبخش!! هم که موجودیت خود را از دست داده، خلع سلاح تمام عیار توام با ۱۲ سال بازداشت خانگی از سوی ائتلاف و حالا کشورعراق دوران گذار سخت و شکننده ای را برایتان به ارمغان داشت. بالغ بر ۱۸۰۰ نفر از مجموع ۴۰۰۰ نفر افراد اشرف جدا شده و به اروپا و ایران مراجعت نمودند. قرارگاه اشرف تخلیه شده و کمپ موقت لیبرتی تشکیل گردید. اولین اجلاس منشعبین با سابقه به موازات فرقه مجاهدین اعلام موجودیت نمود تا اطلاع رسانی کند کژ راهه شما مقصدی جز اتاق فکرهای تل آویو و واشنگتن ندارد. گفتید هزار اشرف میسازید!!؟ عجبا؟ سراغ فریبکاری در شبکه مجازی رفتید تا با دغل و دروغ شاید بتوانید سازی بزنید باز هم تو دهنی خوردید و هرروز میخورید! بالاخره ما نفهمیدیم سازمان آزادیبخش ایرلند که حداقل برای حقوق مردم ایرلند از استعمار پیر انگلیس می جنگید ۱۵ سال پیش با صدور بیانیه ای بخاطر انفجاراتی که منجر به کشته شدن شهروندان ایرلندی و انگلیسی شده بود عذرخواهی نموده و مشی مسلحانه خود را نفی نمود. شما در دادگاه اتحادیه اروپا و یا امریکا و یا فرانسه هزار دوز و کلک بی ریشه! سرهم می کنید تا مدتی بتوانید سر محکمه قضایی کلاه حقوقی بگذارید ولی در عمل جرات شکستن درون دروغین و ناحق خود برای تبیین و مسئولیت های گذشته خود ندارید، نمی توانید دل از خشونت بردارید به دامن واقعیت های مردم برگردید یعنی و بعبارتی ماهیت فرقه ای و آن سازوکارهای پیچیده مانع این بحث میشوند. آیا تحلیلی برای سمت و سوی تازه و جهت یافته جایگاه ایران ندارید؟ فکر می کنید با دل بستن به سخنان مک کین جنگ طلب برای حمله به ایران میتوانید مریم قجر را در تهران با آماج سنگپرانی های مردم علیه خودتان مواجه سازید.
 ب / لاجرم تغییر را آقای رجوی می طلبید ولی برتری جویی و نگرانی از فروپاشی اعضای لیبرتی در صورت انتقال به اروپا شما را از انتخاب این گزینه دور میسازد از آن سو کشور عراق در بازیابی تجارب جدید خود در مقابله با تروریسم میتواند اقدامات و مشکلات عمیق و بزرگی را برایتان بزودی زود مهیا سازد. خودتان بوضوح پایان سیاه و تاریک حضور ۲۸ ساله سازمان را از زمان صدام حسین جنایتکار دیدید. به لحاظ سیاسی برای همیشه سوختید، برای همیشه بدهکار هزینه های ملی و سیاسی این ملت شدید زمانیکه صدام حسین بخش هایی از این سرزمین را در اختیار داشت. همه چیزتان را از دست دادید مجبور به القائات غیرواقعی و فکری و فرقه ای بر ساختار تشکیلاتی سازمان برای جبران ایام فریزر شدن خود در عراق شدید. بحث به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک را ساری و به اجبار جاری کردید تا مرهمی برای همه از دست رفته های خودتان شود ولی خودبینی های شما مگر مجالی برای این کار می داد. بالاخره درد شما مردم هست یا قدرت سازمان؟ انتخاب مجدد کنید که امسال آبستن حوادث است! انتخاب های مردم ایران را در این چندسال حداقل بهتر می بینید که علیرغم طرح دهها دیدگاه و سلائق سیاسی شما را در جمع خود نمی یابند.
 پ / شاید می پندارید هنوز مرحله گذار تمامی نیافته است و بعدا اتفاقات دیگر این تنگنای فعلی را رفع می کند مثلا ائتلاف العراقیه در انتخابات پیروز میشود و…… ولی تحولات اثر گذار چند سال گذشته شاید تجارب نویی برای سازمان تان در عراق بوجود آورده که اندیشه به چنین رویاهایی را از شما دور می کند. ول معطلی های فعلی در عراق برای چیست؟ یعنی باید قبول کنیم نتایج مردمی بودن حنیف نژاد و تیرباران شدن اعضا در زمان شاه، آخر به نوکری صدام حسین و جاسوسی هسته و ملی و می انجامد.
 در سه دهه‌ی گذشته چند بار «فاز» و «مرحله» و «دوران» و «فصل» سرنگونی و «ساعت سین» و «تعیین تکلیف نهایی» از طرف سازمانتان اعلام شده است. فقط بعد از سرنگونی صدام چند ده بار در داخل تشکیلات مراسم سوگند برای فریب اعضا جهت نبریدن آنها داشته اید؟ مگر نه این هست که در حال حاضر مدعی «مرحله‌ی پایانی رژیم»!!! هستید، باز هم می پرسم قرار هست این مرحله چقدر طول ب‌کشد؟‌ آیا زمان‌بندی های قبلی اشتباه بوده و یا درک واقعیات اجتماعی شما صفر؟ کدامیک؟. به هر حال نمی خواهید توضیحی ارائه دهید؟ مگر سنت و عرف سازمانهای سیاسی اینطوریه؟ فقط خیلی از این سازمانهای چپ در این بن بست های تحلیلی و گم شدگی در شعارها به بازنگری خود پرداخته و به دهها گروه سیاسی بی اثر تجزیه شده اند. شما از این اضمحلال می ترسید؟
 ت / راستی قبول دارید که حتما نه!!!، زمانیکه سیستم و دستگاه و تشکیلات شما در اشرف و حال در لیبرتی وقتی به زندان و سلول و شکنجه و بازجویی و اذیت و آزار اعضای ناراضی و بریده مشغول هست و حتی قبل ها با دست باز و با قلدری تمام بند پیوند زنان لایه ای از شورای رهبری با خودتان!!! (حریم ایدئولوژیک) را اجرا و آنها را به عقد خود درآورده و روابط غیر اخلاقی و غیر شرعی و انسانی را جاری می ساختید، خروجی که از این استبداد سازمانی بیرون می آید چه خواهد بود؟ یادتان هست چگونه با بی آبرویی و پررویی در بحث های طلاق ایدئولوژیک، فرمول آزاد شدن انرژی همگان را در صورت گرفتن طلاق از هم!! در شیپوربی عرضه گی خود می دمیدید؟
مسعود تقی پوریان – عضو سابق ارتش آزادیبخش و مجاهدین
 

خروج از نسخه موبایل