شیادیها و فریبکاریهای رجوی برای فریب افکار عمومی و نگه داشتن اعضای اسیر خود در جهنم عراق

با یکی از دوستانم نشسته بودم و گفتیم بد نیست برای خندیدن نگاهی به سایت های رنگارنگ فرقه رجوی بیاندازیم نکته قابل توجه که در سایت اصلی فرقه توجه ام را جلب کرد خبری بود مربوط به پیروزی انقلابیون و عشایر یمن در عدن بود واقعا با خواندن این خبر تازه به اوج شیادی و فریبکاری رجوی پی بردم.وبه دوستم گفتم همین شیادیها و کلاشی رجوی بود که توانست تمام جوانی و هست و نیست این جوانان این مرز وبوم را بگیرد و با دروغ و دغل همه را برای سالیان دراز به سر بدوند و واقعا باید گفت شخص رجوی یک شیاد بی همتاست
و گفتم بد نیست برای اشنایی خوانندگان با شیادیهای رجوی نمونه ها که دیدیم یا شنیده ام را باز گو کنم البته اضافه کنم که این ذره ای از دریای فریب و دروغ رجوی دغلکار است
دوستانی که قبلا از کمپ لیبرتی بیرون امده بودند برایم تعریف می کردن و می گفتن که مسعود رجوی در یک پیام داخلی که برای افراد اسیر در این کمپ پخش شده با نشان دادن تصویر دو نفری که با هم کشتی می گیرند و یک نفر دیگری را بر روی زمین خوابانیده می گوید ان زیری من هستم و برای نجات و غلبه بر طرف مقابل نیاز به کمک و پشتیبانی شما دارم و اگر کمکم نکنید شکست خواهم خورد و من همیشه در ان زیر خواهم ماند
البته این شیادی رجوی نکته جدیدی نبود در سالهای قبل هم که ما در اشرف بودیم رجوی دست به چنین فریبی می زد در سالهای هفتاده یک یا هفتاده دو بود که یک روز همه را صدا زدن و گفتن بدوید پیام رهبری است ما که زودتر به سالن رسیده بودیم متوجه شدم که بر روی شیشه درب ورودی سالن غذا خوری عکس دو کودک را که با هم گلاویز شده بودند را زدن و زیر ان نوشته بود ان زیری من هستم ما که از دیدن عکس این دو کودک که با لباسهای پاره با هم گلاویز شده بودن سر در نیاوریدیم تا اینکه یکی از زنان به نام مریم اکبری که سواد درست و حسابی نداشت نامه رجوی را خواند و در ان اشاره کرده بود که ان زیری من هستم که فقط با انقلاب شما رو می ایم ان موقع هم بحث های انقلاب ایدولوژیک را راه انداخته بود و چون مخالفین زیادی داشت لذا برای اینکه کسی جرات نکند جلوی این خط ننگین بایست چنین شیادی را علم کرد تا اینکه خودش را از مسئولیت تمام شکستها و بن بستهای سازمان تبرئه کرده و همه تقصیرها و مسئولیتهای این شکستها را به گردن افراد بیندازد تا همه خودشان را مقصر شمرده و اذهانشان متوجه مسئول اصلی یعنی رهبری سازمان و شخص رجوی نشود
چنانکه رجوی بعد از قیام سال۸۸ در داخل ایران طی نشستی در اشرف گفت ملت ما ویروس سبز گرفته اند و در زمان خاتمی می گفت پدر سوخته این دانشجویان را باید سینه دیوار گذاشت دانشجوی سوسول چرا شعار می دهید خاتمی استعفا استعفا چرا نمی گویی مرگ بر خاتمی
عین جملات رجوی که کاملا به یاد دارم بدون اینکه علتش و مقصرش را بگوید همه اشتباهات و شکستهای خودش را به گردن مردم می انداخت
رجوی به شکلهای مختلف اعضای اسیر خود را فریب می داد مثلا در سال ۷۳ بیش از ۷۰۰ نفر ازاعضای ناراضی که بر سر خط و خطوط رجوی به نوعی تناقض داشتن را دستگیر و زندانی کرد و سپس برای رد گم کنی و این کسی سراغ نفراتی که در طی روز ناپدید می شدن نگیرد اعلام می کرد که این نفرات به ماموریتهای داخل کشور رفتن تا اینکه بعد از چندین ماه مشخص شده که همه نفرات ماموریت رفته در همین پادگان اشرف در زندان و زیر شدیدترین شکنجه ها بودند رجوی تبدیل به جانور وحشی شده بود که حتی به نزدیک ترین نفراتش رحم و مروتی نداشت و به بهانی مختلف از میان برمیداشت و یا انها را به پایین ترین رده تشکیلاتی می برد
ادامه دارد…
غفور فتاحیان
 

خروج از نسخه موبایل