این روزها سایت های فرقه خبر از اعتراض معلمان در شهرهای مختلف ایران را انعکاس داده و در همین رابطه مریم رجوی به معلمان درود فرستاد و پایداری آنها را برای احقاق حقوقشان ستود. وی عموم مردم به‌ویژه جوانان، دانش‌آموزان و دانشجویان را به گسترش اعتراضات و همبستگی با معلمان فراخواند. اما مریم قجر باید بداند نقش معلم، چه به لحاظ آموزشی وچه تربیتی در جامعه اهمیت به سزائی دارد، زیرا این معلم است که به دانش آموز و دانشجو جهت سیاسی و فرهنگی می دهد و افراد مورد نیاز جامعه را تربیت می‌کند چنانچه در سی و شش سال بعد از انقلاب 1357 همین رسالت را به جا آوردند. باید رهبران فرقه بدانند که در نظام اسلامی ایران آنان مطرود و جایگاهی ندارند بی جهت در بلندگوهای خویش روده درازی نکنند زیرا مردم هوشیار ایران به فراخوان شما پشیزی هم ارزش قائل نیستند منجمله معلم و دانشجو در بستر تحولات جامعه حضور مستقیم داشتند و دارند هرگز گول شعر و شعارهای پوشالی فرقه را نمی خورند. معلمان به دلیل جایگاهشان خیلی خوب رهبران جریان نفاق را می شناسند بنابراین هرگز تحت تاثیر القائات پوچ و توخالی آنان قرار نمی گیرند.
معلمان ممکن است مطالباتی از دولت ایران داشته باشند اما با منافقین و ضد انقلاب مرز دارند حاضر نیستند رهبران فرقه اسمی از آنان را ببرند و از حرکت آنها در جهت امیال پلید خویش سوء استفاده کنند.
رهبران فرقه همواره گفته اند که در ایران اختناق حاکم است مردم جرات ندارند خواسته هایشان را بیان کنند، اولا واقعیت ایران را باید از انعکاسات شما دریافت زیرا شما مظهر دروغ و دروغگوئید واقعیت خبرهای ایران را باید 180 درجه عکس خبرهای که فرقه در تلویزیونش انعکاس می دهد شناخت، دوما اگر حرکات اعتراضی هم وجود داشته باشد ناقض خبرهای شماست زیرا همواره در بلندگوهایتان خبر از اختناق داده اید، در نتیجه اگر در یک جامعه ای تعدادی صدای اعتراض را سر می دهند نشان از آزادی آن جامعه است نه اختناق و سرکوب.لازم است بدانید مردم ایران با فرقه مرز دارند از آنجائی که می دانند فرقه رجوی در دروغ گفتن ید طولایی دارد دست گوبلز را از پشت بسته اند، همواره در سایت ها و سیمای نفاق دروغ تحویل می دهند به همین دلیل اعتنائی نمی کنند و نسبت به آنها ارزشی قائل نمی شوند. برای روشن شدن لازم است یادآور شوم فرقه در درون مناسبات تشکیلاتی اش چنان جو بسته و دگمی را حاکم کرده است افراد حق ندارند به رجوی انتقاد کنند اگر مسئولین بفهمند حتی یک عضوی به لحاظ ذهنی با رهبری زاویه دارد آن فرد را توبیخ و به شدت زیر ضرب جمع کثیری می برند شخصیت فرد مورد نظر را له می کنند ما جدا شده ها معنی آزادی در تشکیلات را با پوست و گوشت لمس کرده ایم و منش دیکتاتوری فرقه را خیلی خوب چشیده ایم در درون تشکیلات شاهد بودیم فرقه با معلمان و سایرین عین برده تنظیم می کنند از دید فرقه معلم جایگاهی ندارد چون معلمان از آگاهی سیاسی بالاتری برخور دارند تشکیلات فرقه نسبت به آنان حساس و همواره آنها را تحقیر و تحت اذیت و آزار قرار می دهند.
محمد رضا گلی
بنام معلم بی جهت در بلندگوهای خویش روده درازی نکنید!!
