خاطره ای از نه گفتن به رجوی در نشست باصطلاح حوض

در جریان نشست های حوض قرار شد از همه اعضاء بنا بر سابقه شان امضاء رده و عضویت بگیرند در این نشست که تعیین و تکلیف اعضاء هم بوده است قصد رجوی از این کار ترساندن افراد و زمین گیر کردن آنها و نهایتا ماندن آنها در مناسبات بوده است.
در انتهای کار نیز کاغذ هایی را با مضمون سوگند ماندن پخش کردند که هر گروه به صورت جمعی با گوینده تکرار می کردند در تاریخ 24 اسفند 74 من هم به اتفاق 5 نفر دیگر برگه هواداری از سازمان را قرائت و در نهایت امضاء کردیم که در این لحظات حالت رجوی خیلی دیدنی بود چرا که از این پنج نفر فقط من از خانواده باصطلاح مجاهدین و شهدایشان بودم و همین موضوع در آن جمع حدودا 500 نفره و شخص رجوی خیلی ضربه محکمی بوده است چرا که آنها انتظار جدایی من از سازمان بلکه قرار گرفتن در موضع و مسئولیت بالاتر را داشتند که من با رد همه این مسئولیت ها به آن جمع و شخص رجوی نشان دادم که ماندنم فقط با زور و ضرب تشکیلات است و لاغیر و به همین دلیل بعد از نشست حوض همواره با اسکورت تک نفره یا دونفره و بعضا چند نفره در کارها و ماموریت ها البته (داخل تشکیلات) می فرستادند. و همواره نسبت به من با شک و تردید و موضو ع امنیتی که مبادا کار دستشان بدهم برخورد می کردند و همواره زیر ضرب و فشارهای تشکیلاتی برای دادن تناقضات که دیگر برای همه جمع با کاکل نشست های عملیات جاری استفاده می کردند. و با همین شیوه به طور عام برای کنترل اعضای خود در فرقه استفاده می کردند و تا پایان جدایی ام از این فرقه این موضوع ادامه داشت.
عبدالله افغان
 

خروج از نسخه موبایل