بهره برداری سیاسی مجاهدین از خون اسرای در بند

خبر موشکباران لیبرتی چند روزیست در محافل و رسانه های مرتبط پیچیده و هر ارگان و مطبوعات و رسانه و تشکل و فرد متناسب با نوع ارتباطش با این موضوع را به موضعگیری وا داشته.
اما براستی نوع نگاهها، موضعگیری ها، دلسوزی ها و چاره جویی ها چقدر در افشای حقایق، علل حوادث و راههای جلوگیری از تکرار این جنایات تاثیر دارد؟!!
همانطور که میدانیم از آغاز سرنگونی صدام دیکتاتور حاکم بر عراق دیگر بقای مجاهدین در عراق نه قانونی بود و نه توجیهی داشت زیرا اساس استراتژی مجاهدین نیز زیر علامت سوال رفت و با شکست و بن بست مطلق روبرو شد و همپیمان و ارباب اصلی یعنی صدام سقوط کرد و امنیت عراق در دست امریکا قرار گرفت و در مملکت دولت جدید حاکم شد که از همان ابتدا به صراحت خواستار خروج مجاهدین از خاک عراق شدند و لذا باید به این مهمان ناخوانده گفت وقتی میزبان تو را نمیخواهد چرا ترک محل نمیکنی؟
اما سران جنایتکار سازمان مجاهدین که همواره با خیانت به وطن و هموطن و حتی اعضای خودشان سعی در پیشبرد اهداف واغراض سیاسی خود داشتند، بعد از صدام به دامن آمریکا آویزان شدند و با زد و بند های پشت پرده به آلت دست فعلی امریکا و اسرائیل و آل سعود تبدیل شده اند که راه پیشبرد اهداف را در ایجاد بحران، جنگ و خونریزی، قربانی کردن اسرای تشکیلات و مظلوم نمایی یافته اند.
راستی از مسعود رجوی باید پرسید چطور حفظ جان برای خودت اینقدر مهم است که بیش از دوازده سال است در سوراخ خزیده ای و از آنهمه شعار و ادعای  پرچمداری عاشورا و پیشقراول مبارزه به غلط کردن افتادی و به یکباره همه را کنار گذاشتی، در حالی که سایر نیروهای اسیر و بی اختیار باید همواره گوشت دم توپ شوند؟
چرا با تجربه چندین باره این تهاجمات و درگیری ها نیروهایت را به جای امن یعنی خارج از عراق انتقال نمیدهی؟‌ مگر در تعهد با امریکا اعلام نکردید به مبارزه سیاسی روی آوردید و از غلط کرده خود در گذشته و عملیات مسلحانه پشیمانی؟ پس مبارزه سیاسی در هرکجای جهان باشی ربطی به هم مرز بودن با ایران ندارد.
چرا با اولین احساس خطر در آغاز جنگ امریکا با صدام بلافاصله مریم قجر و سران نورچشمی از منطقه خطر خارج میشوند و حتی در حین جنگ هم پسر خودت و دختر مریم وچند تن از نورچشمی ها به خارج از عراق اعزام میشوند اما فرزندان سایر خانواده های درد کشیده باید قربانی اهداف شوم شما شوند؟
اگر این نیروها برایتان مهم هستند چرا برای حفظ جان و امنیت شان یک هزارم خودتان ارزش قائل نیستی؟؟؟
چرا بعد از تهاجمات پادگان اشرف بفکر و چاره جویی نیافتادید؟‌
البته همینقدر هم میتوان به گروه های مهاجم گفت که چرا عملیات نظامی علیه افراد بی دفاع انجام میدهید و کارشان را محکوم و تقبیح کرد اما براستی در این وانفسای نا امنی در عراق که نه دولت و نه ملت عراق و نه داعش و نه القاعده و نه جیش المختار و سایر گروهها امنیت ندارند و هرگروه گروه دیگر را مورد تهاجم قرار میدهد شما چه توقع بی جا و غیر منطقی دارید که میخواهید در جزیره امن باشید. در عراق حتی حرمین شریفین نیز امنیت ندارند شما گروه تروریست غیر عراقی ضد عراق میخواهید در امن و امان بمانید؟؟؟ واقعا وقاحت بی حد و حصر هم یعنی همین!!!!
آقا میزبان خودش امنیت ندارد که امنیت مهمان را تامین نماید و چند ساله خواهان اخراج این مهمان است.
پس خطاب به افراد جدا شده، خانواده های داغدار که در این تهاجم فرزندانشان را از دست داده اند، افکار عمومی و سایر خانواده ها. همه باید به این واقعیت پی ببریم و برای رهایی افراد اسیر در چنگال فرقه رجوی تلاش کنیم. راه نجات انحلال تشکیلات و اعزام نیروها به خارج از عراق است و حق تعیین سرنوشت و تصمیم گیری برای آینده از ابتدایی ترین حقوق این افراد است که باید در اصرع وقت به آنها داده شود تا پس از آن خودشان تاوان تصمیم خودشان را بپردازند و نه قربانی تصمیمات غلط سران خیانت کار سازمان مجاهدین شوند.
همه با هم برای نجات افراد اسیر در لیبرتی تلاش کنیم و تا رهایی آنان از چنگال تشکیلات رجوی آرام ننشینیم.
علی مرادی
 

خروج از نسخه موبایل