عضو با شرف باند رجوی! زندگی پیشنهادی شما نباتی بوده ودرخور انسان نیست!

نام نوشته ی حسین فرشید (پویا) که رسانه های تحت امر رجوی منتشرش کرده، بوی تمام وکمال ادبیات رجوی را میدهد و " بی‌شرف‌ها ما هنوز زنده‌ایم " نامگذاری اش کرده اند!
اوکه ادعا دارد عضو شورای ملی؟! مقاومت است ودخترانش را برای حفظ این عنوان که لابد نان وآبی دارد، بدست رجوی سپرده تا اعتماد هرچه بیشتر اورا داشته باشد(1)، نوشته است:
" درود بر رهبران و اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در هرکجای جهان که هستند و بخصوص درود و دست‌مریزاد به رزمندگان رهایی خلق ایران در زندان لیبرتی عراق… خطاب به مزدوران و همدستان وزارت اطلاعات آخوندی؛ همان‌ها که اعضای شورای ملی مقاومت را بی‌شرف خوانده‌اند بگویم که شماها خود نمونه بارز و عینی بی‌شرافتی و خیانت به مردم ایران هستید ".
این رهبران واعضای سازمانی واقعا بنام مجاهدین خلق، یا زیر خاک اند ویا درفرقه ی رجوی استحاله شده اند! منظورتان کدام دسته ازاینهاست؟
ازطرز نوشتن این برادر هموطن چنین برمیآید که بلعندگان سازمان مجاهدین خلق ایران طرف احترام ودرود او هستند!
اعضای مجاهدین مورد نظر شما هم علاوه براینکه استحاله شده ونشانی از آگاهی وهمت حنیف نژادها درآنها نیست، طی یک پروسه ی وحشتناک وواقعا کم نظیر تاریخی، شعور انسانی را که لازمه ی تفاوت زندگی انسانی ازنوع زندگی نباتی است، ازدست داده اند و هیچ انسان عاقلی به نباتات و… درود نمی فرستد ومثلا نمیگوید درود براین درخت تنومند وکهنسال تبریزی که از پنجره ی اتاق من دیده میشود!
برای تشریح مطلب وبا دست زدن به قدری تسامح ومقداری تجرید وانتزاع، باید گفت که زندگی جانداران بردوقسمت عمومی تقسیم شده است:
1- آن دسته که دارای عقل وشعور هستند و با تکامل هرچه بیشتر مغز بی همتایشان، بر غرایزی که دروجودشان هست، تاثیر میگذارند و انسان نامیده میشوند.
2- دسته ی دوم نباتات و… هستند که با غریزه عمل میکنند وراه بسوی تکاملی که نوع بشر دراختیار دارد، ندارند واین نوع زندگی عاری ازعقل وشعور ومتکی برغریزه ی صرف را زندگی نباتی میگویند.
 به ساکنان لیبرتی وازنظر آقای فرشید اعضای سازمان که برسیم، مسلم است خواهیم گفت که انسان های هستند که  بطور یقین افراد بسیار باهوش و با حسن نیت هم درمیان آنها وجود داشته است.
اما بواسطه ی سیستمی که رجوی از ستمکاران وحقه بازان تاریخ و روانشناسان غیر مردمی کسب کرد، راه ورویه ای انتخاب نمود که درشرایط تقریبا غیر قابل تکرار – عراقی با حاکمیت آنگونه ی صدام-  این استعداد انسانی را ازاعضا سلب نموده وآنها را تبدیل به روبوت هایی کرد که طبق برنامه عمل کنند والبته غرایض مشترک انسانی- حیوانی را هم داشته باشند!
روشنتر اینکه، این مفلوکین تاریخ که اینک ساکنین لیبرتی هستند  ناچارند که عمدتا ازشعورشان برای تنازع بقا ورها شدن ازحذف فیزیکی استفاده کنند و اگر دربراین پاشنه بچرخد،منبع خیر دیگری برای خود، خانواده وبشریت نمیتوانند باشند که البته با جدا شدن ازاین مناسبات و زندگی دردنیای واقعی، میتوانند خصایل انسانی خود را بادرجات مختلف بدست آورند که نگارنده این نوع زندگی را ازصمیم قلب برای آنها آرزو میکند!
پس این ساکنین لیبرتی که به اندازه ی یک زندانی هم صاحب اراده ومالک جان ومال خود نیستند، طبعا قادر به  مبارزه کردن وآزادنمودن کشور ومردم خود نیستند وبطوری که گفته شد،  در شرایط موجود، تنها میتوانند از هوش واستعداد انسانی خود برای حفظ نفس استفاده کنند و بدبختانه درباند رجوی، اوضاع بگونه ایست که برای این حفظ نفس، تملق وچاپلوسی بنفع رجوی، کارسازتر است!!
بنابراین آقای فرشید!
اگر واقعا مایلی که این اسرای لیبرتی به سطحی برسند که بشود برای آنها درود فرستاد، بجای تملق گویی رجوی، دست بکار جدی بزن تا با خلاص کردن این افراد ازاین مناسبات ضدانسانی، نام نیکی ازخود به یادگار بگذاری و پیشنهاد من این است که دردرجه ی اول فکری به رهائی دختران خود کن تا بتوانند با خروج ازاین دنیای نباتی- غریزی، صلاحیت مبارزه ومجاهده را بدست آورند!
صابر
(1) درگذشته امرای شکست خورده، افرادی از اعضای خانواده خود رادراختیار حاکم غالب میگذاشتند تا وسیله ی اطمینانی به اوبدهند که برعلیه اش کاری نخواهند کرد!
 

خروج از نسخه موبایل