اگر اینرا میدانید، چرا تلاشی به اتخاذش نمیکنید؟!

سر سخن وبسایت ایران افشاگری باند رجوی تیتری بنام " مشی درست، بالاترین حفاظ یک جنبش " خورده است که البته اعتراضی به این تیتر نیست وحرف درستی زده شده وهمه آنرا می پذیرند.
اما تجربه ی زندگی نشان داده که مهم زیبایی ودرستی کلام نیست وآنچه که سخن را بطور ماهوی زشت وزیبا میکند، نیتی است که در طرح وبیان آن موجود است و این سرمقاله با نیت خوب وانسانی نوشته نشده، چنانکه خواهد آمد!
درابتدای این مقاله میخوانیم:
" موفقیت هفتهٴ گذشتهٴ مقاومت ایران در عرصهٴ پس زدن توطئه‌های دشمن ضدبشری و قرار دادن حفاظت رشیدترین فرزندان مردم ایران در لیبرتی، در کانون توجهات و اقدامات بین‌المللی و تبدیل آن به قانون، نشان داد، ماندگاری و موفقیت‌های سیاسی مقاومت ایران در چند دهة گذشته، قبل از هر چیز تابع مشروعیت و حقانیت مشی سیاسی آن است. چه کسی باور داشت یک جنبش مستقل که به دلیل تغییر معادلات منطقه‌ای، سلاح‌های خود رابه‌ناچار از دست‌داده بود قادر خواهد شد در شرایط جدید فرارویش، بسا بیش از گذشته، راهگشایی سیاسی داشته باشد و وزارت خارجهٴ ابرقدرت جهان تک‌قطبی را به عقب‌نشینی و پذیرش حقیقت وادارد "؟
کدام قانون برادر یا خواهر؟
شما درطول این مدت اقداماتی کرده وحرف هایی زدید که طرف مقابل هم درسطح حرف ازشما دلجویی کرد وهمین!
با گفتن اینکه حفاظت لیبرتی نشینان باید حفظ شود، فکر میکنید که کار شاقی انجام داده شده؟ مگر ما اعضای خانواده ها کمتر برروی این درخواست پافشاری کردیم وآیا نتیجه همان شد که ما میخواستیم وگزندی به اسرای رجوی نرسید؟!
کدام سیستم ضد موشکی در لیبرتی پیاده شد که خمپاره های مشکوک را قبل از رسیدن به هدف نابود کند؟ اگر حضور نیروی زمینی چاره ساز بود که درحد جلوگیری از حملات زمینی البته چاره ساز است، پلیس مستقر عراق تاکنون این وظیفه را بخوبی عهده دار شده که البته به مذاق شما خوش نیآمد که چرا این نیروها آمریکایی نیستند که هم باوجودشان درآنجا بعنوان کاتالیزور ارتباط گیری ها شما  با " عشایر انقلابی" درعراق باشد، هم تردد نیروهایتان از خارج به عراق وبالعکس را تامین کند وهم – مهمتر- منبع امیدی برای آینده ای که بطورسفیهانه ای که به خود وعده داده اید-  به ایران واردشده وشما دررکاب او وارد شوید!! (  نما وفرود آ که خانه خانه ی توست)!!
مطمئن باشید که امکان ومیزان  تحقق این هدف اخیر واصلی شما، درحول وحوش صفر است!
همچنین:
" چه کسی باور داشت که از خاکستر پرونده‌ای که به قول رئیس سرویس جاسوسی فرانسه در سال2003 برای شیطان سازی و نابودی ساختار این جنبش فراهم ‌شده بود، حکم قضاییهٴ فرانسه در مهر کردن مشروعیت اقدامات مقاومت در داخل کشور و عملیات ارتش آزادی‌بخش ملی ایران بیرون بیاید "؟
این حکم ابدا بنفع اعضای ساده و احیانا صادق باند رجوی نبود که ساده لوحانه هنوز هم خود را مجاهد میدانند. این حکم فقط اجازه داد که تردد های زیرزمینی مریم و نوکران وندیمه هایش، بیشتر ادامه داشته باشد وآنها مجبور به راه رفتن درروی زمین وخیابان نباشند. گو اینکه جذامی هستند وکسی نباید برخوردی با آنها داشته باشد و یا برعکس این مردم اورسو هستند که جذامی می باشند ونباید مجاهدک های رجوی را باین مرض مبتلا کنند!
درقسمت دیگری ازاین مقاله آمده است:
"… این‌که مجاهدین قادر باشند بیش از دوسوم سناتورهای امریکایی را «تحت‌الحمایهٴ» خود کنند و چیزی را جلویشان بگذارند که آن‌ها هم ظاهراً چشم‌بسته! امضا کنند، فقط سوزش خلیفهٴ‌زهرخوردهٴ‌ارتجاع در تهران را بازتاب ‌می‌نماید، والا تا آنجا که به جهان واقعی بر‌گردد، بر اساس قوانین آمریکا، درصورتی‌که طرحی با آرای دوسوم نمایندگان تصویب شود، حق وتو از رئیس‌جمهور در آن موضوع سلب ‌می‌شود ".
نه! این مجاهدین نیستند که قادر بانجام این کارها شده اند.  ما این موضع را باور نداریم وشما ازاین بابت نگران نباشید!
این سیاست افراطی ترین جناح حکومتی آمریکاست – که مجلسین آمریکا را دراختیار گرفته اند-  با اقداماتی که خود بصلاح خود میدانند، مصوباتی را تصویب  میکنند تا اگر شد امتیازی ازایران ودیگران بگیرند وبدبختی رجوی دراین است که مصوبات این سناتورهای عمیقا خونریز وراستگرای آمریکائی، همیشه قرار نیست که جنبه ی اجرایی داشته باشد.
حالااگر آنها تفریحی کرده ویک لایحه ی حقوق بشری؟! را بنفع رجوی  وآنهم با اما واگرها مصوب کرده اند، زیاد جدی نگیرید که مخصوصا برلزوم خروج سریع لیبرتی نشینان هم تاکید شده که بنفع رجوی نیست. ابدا!
 روزنامه های داخلی هم ازاین واقعیات آگاهند و اگر مطلبی دایر بر مهم بودن این مصوبه منتشر کرده اند، قصد مزاح سیاسی باشما داشته اند که اعتبارش را درهمین سطح ببینی (زینسان همی شمار که زینسانم آرزوست)! والبته خود رحوی میبیند و این حرف ها را صرفا بخاطر طولانی کردن اسارت بچه های ما درلیبرتی مطرح کرده است که ما نیز زینسان میشماریم وباردیگر بر انتقال سریع این اسرای خود پافشاری دوچندان میکنیم.
حالا توجه کنید که این مجاهدک های ما چه برداشت شرمکودکانه ای از مسئله ی مهم وحیاتی تضاد دارند:
" حالا هم اگر تضاد واقعی دوران معاصر و تهدید جهانی «بنیادگرایی وحشی تحت نام اسلام»، آن‌چنان‌که مقاومت ایران از سال1372 اعلام کرده بود، هست، بلافاصله «ام‌القرای این تهدید» و «راه‌حل آن» خود را نشان ‌می‌دهد، امروز جهان در برابر این پدیدهٴ شوم، مجبور به ‌تصمیم‌گیری است ".
  ازنظر کلاسیک های این نظر وتئوریسین های برجسته ی جهانی، تضاد عمده، اساسی و اصلی  حی وحاضر، تضادی است که  بین سلطه گران و ستمدیگان ازاین سلطه است وبنیاد گرایی وحشی بنام اسلام هم ازادوات نظام سلطه است!
ممکن است خواهش کنیم که قدری بیشتر خوانده وندانسته ننویسید تا اینقدر مورد انتقاد – انتقادی که مانند جام شوکرانی برای هر فرقه است – قرار نگیرید؟!
گروهی از اعضای خانواده اسرای رجوی درلیبرتی عراق
تبریز
ایران
 

خروج از نسخه موبایل