وجه تشابه اربابان فرقه رجوی

از زمانی که فرقه رجوی به عراق رفت و رسما مزدوری صدام را بر عهده گرفت، تا به امروز، آنها به مزدوری رسمی ادامه داده اند. تا زمانی که صدام دیکتاتور بر مسند قدرت بود، مزدور او بودند و برای منافع وی، به ایران و سربازان و مردم و شهرهای ایران حمله می کردند. بعد از سقوط صدام، حیات خفیف خود را در مزدوری برای جنگ طلبان آمریکایی و در نهایتا همسویی با نتانیاهو برای جاسوسی علیه برنامه هسته ای ایران و صاف کردن جاده تحریم علیه ملت ایران یافتند. وقتی هم دیدند با توافق هسته ای بین ایران و 1+5، راه جاسوسی بسته شده است، با سرعتی عجیب به طور رسمی همراه با کسانی شدند که زمانی برای فریب جوانان، آنها را شاهان مرتجع عرب و ارتجاع منطقه می خواندند. بخصوص بعد از مرگ شاه عربستان و سر کار آمدن ملک سلمان، رجوی ها ارتباط خود را علنی تر کرده و با قساوت، از تمام اقدامات ضد انسانی سعودی ها حمایت کردند. برای سرکوب مردم بحرین دست زدند، بخاطر تجاوز به یمن و کشتار مردم بی دفاع آن با سلاح های غیر متعارف و بطور مشخص با بمب های خوشه ای، که اعتراض بسیاری از مجامع بین المللی و دولت ها را نیز برانگیخت، به سعودی ها تبریک گفته و آن را نقطه عطف خواندند. تلاش کردند تا کشتار هزاران زائر در مراسم منا را بر گردن ایران بیاندازند و دست سران سعودی را بشویند. برای خوشایند شاه عربستان، داعشی ها را «انقلابیون و عشایر عراقی» خواندند و برای کشته شدن تروریست‌های مزدور عربستان در سوریه و منجمله «زهران علوش» عزا گرفتند و در نهایت نیز با حمایت از اعدام آیت الله نمر، حمایت خود را از اعدام با شیوه گردن زدن اعلام نمودند.
نکته قابل توجه اشتراکاتی است که اربابان رجوی دارند:
1- همه آنها خوی تجاوزگری دارند. صدام به ایران و کویت تجاوز کرد. نتانیاهو به غزه و لبنان تجاوز کرد. شاه عربستان نیز به بحرین و یمن تجاوز نمود.
2- از سلاح های غیر متعارف استفاده می کنند. صدام از سلاح شیمیایی استفاده کرد. نتانیاهو از سلاح غنی شده با رادیو اکتیو و بمب های خوشه ای استفاده نمود. شاه عربستان هم از بمب های خوشه ای استفاده می کند.
3- همه آنها قصاب کودکان و زنان محسوب می شوند و از کشتار مردم بی دفاع ابایی ندارند.
4- همه آنها دشمن ایران و ایرانی بودند.
5-  و البته تاریخ نشان خواهد داد که سرنوشت همه آنها نیز مانند صدام دیکتاتور خواهد شد.
صالحی
 

خروج از نسخه موبایل