مصاحبه با سیروس غضنفری عضو منشعب و منتقد فرقه رجوی

س- با عرض تشکر از زحمتی که  درمراسم آزادی برادران بهادری متقبل شده و در شهر جلفا حاضر شدید.
ج- من هم سلام عرض میکنم به تمامی بچه هایی که درراستای آزادی اسرای رجوی تلاش میکنند و وظیفه ی خود دانستم که دراین مراسم مبارک شرکت کنم.
س- قبل ازهرچیز، احساس خود ازاین جلسه را بیان کنید.
ج-  من از دیروز که شنیدم این برادران به ایران آمده و امروز تحویل خانواده ی شان داده خواهند شد، بی نهایت خوشحال شدم. خاطره ی آزادی خود ودوستانم را در11سال پیش بیاد آوردم. اینها هم مانند کبوترانی بودند که ازقفس رها شده اند.
کسی که درمناسبات رجوی حضور نداشته باشد، متوجه این حالت معنوی نمیشود. من جزو کسانی بودم که آن قسمت از صحبت های شهروز را که میگفت 8سال اجازه نداشته برادر دیگرش شهرام را ببیند، خوب هضم کردم.
روزی من از شهرام عالی بند که بهمراه برادرش بهرام درمناسبات رجوی درکمپ اشرف بودند وپدر ومادرشان عضو رهبری وخارج ازکشور که برای شرکت درجلسه به عراق آمده بودند، پرسیدم که مادرت چند روز پیش شما ماند وچه سوغاتی هایی برای شما آوردند که او باخنده جواب داد که منهم مانند تو حضور والدینم را ازسیمای آزادی دیدم واگر سوغاتی هم بوده، پرکشیده و رفته است!!
مسعود رجوی بما گفته بود که طلاق را قبول داشته باشیم اما حالا میبینید که مشکل این دوبرادر طلاق نبوده و این چنین بیرحمانه 8 سال موفق به دیدن هم نشده اند. درجایی که شاید چند صد متری هم با هم فاصله نداشتند!!
سخنان این برادران جلفایی نشان داد که رجوی با وجود هرگونه عاطفه ی انسانی- حتی بین دوبرادر حاضر درزیر دست اش- مخالف بوده است!
اما رجوی اعمال این هژمونی ضدانسانی را ازدست داده وباوجود تلاش زیادش درلیبرتی وآلبانی، دیگر قادر نیست مانع خروج افرادی باشند که دراشرف ومخصوصا زمان صدام، ازچنین امکاناتی برخوردار نبودند.
درسایتها خواندم که رجوی دسته های ” شعبان بی مخی ” دراروپا براه انداخته که وارد منزل جدا شده ها شده وآنها را مورد ضرب وشتم وتهدید قرارمیدهد. غافل ازاینکه فروپاشی تشکیلات باصطلاح آهنین رجوی، با ازبین رفتن صدام وارد فروپاشی فزاینده ای شده واین لمپن بازی ها، چاره ی درد اونیست!!
س- چه پیامی به افراد اسیر درسازمان دارید؟
ج- مسلم است که نباید  به حرف های مسعود ومریم را که گذشت زمان همواره دروغ وشیادانه بودن آنها را ثابت کرده، توجهی داشته باشند.
همانطور که برادران بهادری گفتند، این زوج، وعده ی اقامت دراروپا را به آنها میدهد که نمایندگان کمیساریای عالی پناهندگان آنرا تکذیب میکنند. آنها میگویند که شما به کشور دیگری میروید وآنگاه دست خودتان است که درخواست پناهندگی کنید.
این برادران با اطلاع ازاین حقه بازی، اقدام به دیدار همدیگر کرده و توانسته اند نقشه ی آزادی خود را بریزند.
بدین ترتیب، دوستان اسیر باید  سررشته ی زندگی خود را راسا بدست گرفته وبدانند که کارهای رجوی درخدمت منافع حقیر و بیشرمانه ی خود خواهد بود که با منافع تک تک این اسرا درتضاد است.
س- مراسم امروز را چگونه ارزیابی میکنید؟
ج- بار عاطفی غلیظی داشت وهمه ی حضار را به ریختن اشک شوق مجبور کرد. درآغوش گرفتن ها وابراز عالیترین عواطف انسانی دراین مراسم موج میزد ومن مدت ها تحت تاثیر روحی آن خواهم بود.
البته به روز آزادی خود برگشتم ودیدار خانواده ها بامن که سئوالات مختلفی درمورد بچه هایشان می پرسیدند.
خانواده کرم خیری ازجمله دیدار کنندگان با من بودند که پدرش گفت که مریضم ومیترسم تا موقع آمدن او درقید حیات نباشم که متاسفانه چنین نیز شد!
خانواده های دیگری مانند باغبان باشی، خوب زمانی ودیگران هم  به دیدار من آمده بودند که همه ی آنها سئوالاتی مطرح کرده و دچار هیجانم میکردند. همگی بدون استثنا میخواستند که فرزندانشان را درآغوش بکشند.
س- آینده ی این افراد باقیمانده در لیبرتی را چگونه میبینید.
ج ازاخبار دریافتی چنان برمیآید که رجوی یک ماهی است که راه آلبانی را بسته وبنظر می رسد که اگر این روند ادامه داشته باشد، ساکنان لیبرتی دچار یاس شده ومجددا به فرارهای بیشتر روخواهند آورد.
تحلیل کلی من این است که رجوی نخواهد توانست تشکیلات را بطوری که دردوره ی صدام نگه میداشت، حفظ کند.
اوکه به شکست خوردن برجام و… دل خوش کرده بود، حالا درموقعیت دشوارتری برای حفظ نیرو قراردارد و میبینیم که بطور سفیهانه ای روی اقدامات نابخردانه ی عربستان و… حساب باز کرده است!
س- بار دیگر بخاطر گذاشتن وقت برای حضور درمراسم و انجام این مصاحبه، متشکریم.
ج- من نیز بنوبه ی خود، اززحمات شما قدردانی کرده ودرشادی بزرگ خانواده بهادری شریک میشوم.
مصاحبه کننده:
فرید

خروج از نسخه موبایل