فرصتی مناسب برای اسرای لیبرتی

از روی سایت انجمن نجات خواندم که گروهی از اعضاء خانواده ها برای ملاقات با عزیزانشان به عراق رفته و خواهان آنند که بتوانند با بچه ها دیداری داشته باشند. واقعیت اینست که دوری راه٬ خطرات مختلف در این سفر مانند حوادث رانندگی یا نا امنی حاکم بر عراق٬ این سفر را به سفرهای سیاحتی یا زیارتی دیگر متمایز میکند. اما پدران و مادران سالخورده به تنها چیزی که میاندیشند دیدار عزیزانشان بعد از سالیان سال است! این سفر میتواند به قیمت جان اعضاء خانواده ها تمام شود.چراکه پر واضح است که این سفر با سفر در جنگلهای زیبای شمال ایران و در اوج امنیت و امکانات بسیار متفاوت است!
اکنون روی صحبتم با اسرای لیبرتی است. واقعیت اینست که داشتن پدر٬مادر٬خواهر٬برادر و بطور کلی خانواده برای هر انسانی در کره زمین٬موهبتی بسیار ارزشمند است که انسانها میتوانند در شرایط سخت زندگی به تکیه برآنها از پس مشکلات و اتفاقات تلخ و شیرین بر آید و راه زندگی را ادامه دهد! اکنون این سوال مطرح است که شما در طی این سالیان چند بار چنین فداکاری از سوی" برادر مسعود یا خواهر مریم" مشاهده کردید که حاضر باشند برای شما٬مشخصا خود شما٬ جان خودشان را به خطر بیندازند و حرکتی بکنند؟! واقعیت همیشه در سازمان این بود که نیروها٬ سپر بلای رهبران فرقه بودند و آنها بودند که همواره جلوی تیر و ترکش و بمب و موشک قرار میگرفتند و این رهبران سازمان بودند که با فرصت طلبی هرچه تمامتر همیشه قبل از این که کوچکترین خطری متوجه آنها باشد خودشان را به امن ترین و دورترین نقطه ممکن میرساندند و با دجالگری تمام و با وارونه نشان دادن صحنه٬ خودشان را در خط مقدم و در سخت ترین شرایط نشان میدادند! شما با مقایسه این دو پدیده میتوانید کمی به خودتان بیایید و یا لااقل کمی به فکر فرو روید که واقعا چرا؟ اصلا من از زاویه دیگر به داستان نگاه میکنم. شما که بعضا 25 تا 30 سال است که در جامعه نبودید. نه سرمایه ای دارید٬ نه کاری دارید٬ نه شغلی بلدید ٬ چرا پدران و مادرانتان این همه بخودشان سختی میدهند که شما را با خودشان ببرند؟! شما اگر هم بآنها بروید تا مدتها فقط و فقط سربار آنها هستید تا اینکه بتوانید خودتان را پیدا کنید و اینکه بتوانید کاری برای خودتان دست و پا کنید و درآمدی داشته باشید و به جامعه بازگردید. پس باز این خانواده شما هستندکه در موضع فدای حداکثر هستند نه رهبران همیشه در صندوقتان!لطفا این را بفهمید و تشخیص دهید!
اکنون که تعداد زیادی از اعضاء خانواده ها به کنار محل استقرار شما آمده اند بهترین فرصت است که برای خود تصمیم بگیرید و خودتان را نجات بدهید! آنها برخلاف سازمان چیزی جز خوبی شما و خیر شما و اینکه بتوانند بدون کوچکترین چشم داشتی بشما کمک کنند هیچ قصد دیگری ندارند! بیخود و بی جهت به مزخرفاتی که سازمان در گوش شما فرو کرده اند که فرستاده اطلاعات هستند و دشمن هستند و… گوش ندهید! شاید فردا خیلی دیر باشد!
حسین
 

خروج از نسخه موبایل