زن و آزادی ربوده شده اش در فرقه رجوی

به جرات میتوان گفت که زنان در قرن حاضر نقش تعیین کننده ای در سرنوشت حکومت ها و ملتها داشته اند. در اسلام هم بر نقش زنان بعنوان مادر و الگو تاکید شده و در قران به نقش والای زنان با مخاطب قرار دادن بهشت زیر پای مادران است اشاره شده.
هر چند در دنیای به اصطلاح مدرن امروزی به حقوق زنان اهمیت خاصی داده میشود و در بیشتر جوامع نیز به ان پرداخته میشود، ولی این مقوله در سازمان مجاهدین هیچ اهمیتی نداشته و صرفا از زنان آن فرقه بعنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف پوچ و پوشالی استفاده میشود که این حقیقت کتمان ناپذیری است و سران سازمان مجاهدین از زنان این گروه تروریستی تنها برای رسیدن به هوی و هوس خود استفاده مینمایند و از این رو رهبر خودخوانده و جنایتکار این فرقه 1000 زن بیچاره و نگون بخت را یک شبه به عقد خود در اورده و از آنها تنها برای خوشگذرانی خود استفاده مینماید و برای آنها دیگر هیچ ارزشی قائل نمیشود.
آیا جامعه جهانی اینهمه زوال و پستی را نمیبیند که سران فرقه رجوی بر سر زنان گرفتار شده در فرقه شان می اورد و این در حالی است که برخی ارگانها مانند نهادهای به اصطلاح حقوق بشری در حمایت از زنهایی که به خانواده خود خیانت نموده اند و یا قتلی مرتکب شده و به اعدام محکوم میشوند را تحت پوشش خود قرار داده و برای رهایی آنها دادو فغان براه میاندازند ولی از جنایتهایی که بر سر زنان سازمان مجاهدین توسط رهبر خونخوار آن وارد میشود مثلا بیخبر هستند؟
زنان در سازمان مجاهدین همانند مترسکهایی هستند که سرکرده خائن این گروه تروریستی برا آنکه بتواند از وجود انها برای مظلوم نمایی خود سوء استفاده نماید، آنها را به مقامهای پوشالی مانند فرماندهی و غیره میرساند تا بتواند زنان را که روح لطیفی دارند را به راحتی به سیطره خود در آورده و از ان طرف با گماشتن زنان نگون بخت اسیر خود، مردهای فرقه را به دام انداخته و با حکمرانی پوشالی زنان، فرقه ای سراسر جور و ستم را بوجود میاورد که تاکنون هیچ ارگان و دولت و فرقه ایی لنگه آن را بخود ندیده است و نخواهد دید.
زنان در سازمان مجاهدین به ظاهر همه کاره هستند ولی از طرفی آنها تنها مترسکهایی هستند که تعدادی زندانی را کنترل می نمایند و با حیله های سرکرده فرقه رجوی، با دقت تمام در دام آنها گرفتار میشوند و هیچ گونه حق آزادی و انتخابی نداشته و ندارند و تمامی برنامه ها و حرکات آنها زیر نظر سرکرده خطرناک فرقه رجوی میباشد که این جنایتکار نیز برای رسیدن به امیال و هوسهای خود که سیری ناپذیر میباشد، دست به هر جنایتی میزند و تمامی عناصر خود را نیز در این زمینه به راحتی به فنا میدهد و خود در آسایش بسر میبرد.
براستی این همه انجمنهای حمایت از زنان در دنیا وجود دارد و تمامی آنها برای زندگی ازاد زنان جامعه تلاش میکنند، پس چرا برای رهایی زنانی که چندین سال در سیاه چالهای فرقه رجوی گرفتار شده اند و امثال آلان محمدی که توسط دژخیمانی همچون مژگان پارسایی کشته شده اند، هیچ گونه کمکی نمیکنند و آنها را از منجلابی که گرفتار شده اند نجات نمیدهند.
انجمن نجات استان گلستان ضمن محکوم نمودن جنایتهای سران فرقه رجوی در حق زنان حاضر در این سازمان مخوف، از تمامی انسانهای آزاده درخواست مینماید تا برای نجات این بیچارگان که تمامی عمر خود را برای اهداف پوچ سرکرده های خیانتکار و جانی فرقه رجوی به هدر داده اند، اقدام عاجل نمایند تا باقی عمر خود را در آزادی واقعی سپری نمایند.
 

خروج از نسخه موبایل