کلاهبرداری رجوی با نام خانواده

مسعود رجوی آنقدر خیانت کرده که هر گوشه ای از آنرا کاوش می کنی رد پای وی را می بینی زمانی در مناسبات رجوی بودم و یک موضوع خیلی سازمان را بهم ریخته بود آنهم بحث رو شدن دست سازمان از پول شوئی و جمع آوری کمک های مردمی یا همان گدائی که کشور انگلیس مکان های مربوط به خیریه های سازمان را بسته بود و کلی مدرک از آن جمع آوری نموده بودند.رجوی از این موضوع آشفته شده بود و آنموقع در قرارگاه باقرزاده بودیم که ما را صدا زدند و گفتن بیائید چندین نامه نقل قول از بستگانتان در ایران برای جامعه حقوق بشر و مسئولین وقت انگلیس بنویسید.مضمون آن این باشد ما خانواده x بخاطر نگهداری بچه هایی که پدر و مادرشان کشته شده بودند و در حال حاضر داریم در ایران  از آنها نگهداری می کنیم سازمان بابت آن هر ماه مبلغی را به ما می دهد.در صورتی که نه اسامی درست بود و نه سازمان رجوی یک چنین کاری را می کرد ولی چون می خواست پرونده سازی کند این عمل شنیع را انجام می داد و این خاصه را از نیروها داشت.در ضمن توسط خودکارهای بی رنگ این کار انجام می شد که یعنی از داخل ایران برای رجوی و سازمانش ارسال گردیده.و یا زمانی که نماینده حقوق بشر گالیندوپل قرار بود برود ایران همین نامه ها را از داخل قرارگاه های این سازمان برای وی نوشته می شد.در صورتیکه هیچکدام واقعی نبود.
رجوی همواره می گفت ما داریم با زحمت مالی اجتماعی این پولها را بدست می آوریم در صورتیکه با یک محاسبه سر انگشتی هم می شد فهمید این هزینه های سر سام آور نمی تواند بدون کمک خارجی باشد.مراسم و میتینگ ها، کنسرتها و دیدارها که در خارج از کشور برگزار می شد. نمی توانست حاصل در آمد کار مالی باشد. هزینه بچه های سیاسی که مثلا بخش روابط خارجه بهش گفته می شد سر به فلک می کشید و هزینه هایی که به لابی ها داده می شد تا در یک اجتماع سازمان سخنرانی کند.این تازه در خارج از کشور بود در داخل کشور عراق هم چیزی مشابه آن برگزار میشد دعوت از اهالی روستاهای اطراف اشرف و قرارگاههای سازمان با دادن مهمانی ها و بسته های هدیه و یا رفتن به منزل مختارهای عراقی و جلب نظر آن ها و حمایت جلب کردن افراد روستاها برای سازمان اینها بدون کمک صدام به عنوان هم پیمان اصلی رجوی میسر نبود.
رجوی همواره می گفت منافع مشترک ولی اسمی از کمک آورده نمی شد.در ادامه این زد و بندها  با خانواده های افرادیکه در سازمان بودند بطور پنهانی تماس می گرفت بطوری که روح اون فرد خودش در جریان قرار بگیرد در خواست پول می کرد و اینگونه خانواده ها را تلکه می کرد با شیادی بی نظیر خودش به بهانه های کمک هزینه درسی و یا برای رفتن به کشور دیگری در خواست پول می نمود و یک ریال آن هم به خود شخص نمی رسید.رجوی در سالهای دوران صدام میلیاردها دلار از پول نفت مردم عراق رابه خودش اختصاص داده بود بخاطر همکاری و دادن اطلاعات و خواسته های که از جانب صدام به رجوی داده می شد و او هم باید بی کم و کاست اجراء می نمود.
نکته آخر باند تبهکار رجوی در جعل اسناد و مدارک تقلبی مهارت خاصی داشت و در لحظات پایانی رژیم وقت عراق یعنی صدام انبوهی از ماشین آلات با تنوع های مختلف را با تهدید اهالی از دست آنان در می آورد و با درست نمودن سند و مدارک اولیه آنها را به قرارگاه خود منتقل می نمود و جزء اموال خودش به حساب آورد دزدی رجوی شاخ و دم نداشت ویا برای سرویس خودروها می رفتیم درشهر جلولا مقر انزلی ما را توجیه می کردن دولت عراق دارد سر نگون می شود هر چه می توانید بار گیری کنید و بیاورید ما هم تمام سوله ها و فیافی ها را می کندیم و داخل آیفا بارگیری می کردیم و یا قطعات آلومینیومی از ماشین های آنها را با چکش و پتک می کندیم و در اشرف به عنوان ضایعاتی به مردم عراق میفروختیم.
اموال خودشان  رابه خودشان از این قبیل کارها را رجوی و سران این فرقه بی نهایت انجام داده و می دهد.
 

خروج از نسخه موبایل