اروپا و معضل برپایی کمپهای شبکه‌های تروریستی

انتقال هدفمند نفرات تحت امر سازمان مجاهدین خلق به آلبانی در خاموشی کامل سرویس‌های اطلاعاتی اروپا در حال انجام است.خاموشی مطلقی که با چراغ سبز برای شبکه‌های تروریستی از سوی حامیان تروریسم همراه بوده است.عجیب است دولتهایی که مدعی مبارزه با تروریسم بوده و داعیه سروری بر دیگران را دارند و نسخه امنیتی و حقوق بشری برای دیگران می پیچند خود در پیچ اول به بن بست خورده و اسیر مهمانان تروریست خود شده اند.!؟ کمکهای مالی و تسلیحاتی این حامیان به گروه های افراطی،و سکوت معنادار برخی دیگر از این کشورها در برابر این اقدامات باعث شد تا این شبکه‌ها حرکت آزاد تری پیدا کرده و دامنه فعالیت خود را تا ماوراء محل های بحران پیش برده و هدفهای جدید را در دل کشورهای حامیان خود جستجو کنند.؟! سازمان مجاهدین خلق با سابقه طولانی در انجام عملیات های خرابکارانه و تروریستی در ایران و عراق و برپایی مشعلهای انسانی توسط افراد مغز شویی شده آماده ترین و قدیمی ترین گروه تروریستی حال حاضر در اروپاست که رهبران این فرقه تروریستی اقامت دائمی و گرین کارت دمکراتیک ترین کشور اروپا یعنی فرانسه را دارا میباشند.؟! کشوری که با ورود اولین تروریست های برگشتی از مناطق جنگی، تن مردمانش با تیغ آنان آشنا شد. و اینک کشور آلمان که بیشترین آمار فعالیت نیروهای سازمان مجاهدین خلق بعد از فرانسه را از آن خود کرده است وارد شوک ضربه تروریسم میشود. دو گانگی در برخورد با تروریسم و سیاست یک بام و دو هوا باعث شده است تا مخفی کارترین شبکه تروریستی (سازمان مجاهدین خلق ایران) و رهبران آن به راحتی در اروپا فعالیت کرده و بالاتر از قانون قرار بگیرند و عملا لابی های قدرت و حامیان تروریسم دست باز و حرکت آزاد را به این فرقه تروریستی اعطا نموده است.سازمانی تروریستی که هنوز اسامی واقعی خیلی از پرسنل آن فاش نشده و این سازمان به طور مستمر از اسامی مستعار در جابجایی نیروهای خود استفاده می‌کند.
اعلام دلخوری های مداوم رهبری کینه توز سازمان مجاهدین خلق و عدم پذیرش نیروهای سازمان در قالب تشکیلات از سوی کشورهای عضو اتحادیه اروپا میتواند این کشورها را وارد یک چالش امنیتی از سوی رهبران این سازمان بنماید.نیروهای وفادار مغزشویی شده ای که از هر بمب نامتعارفی خطرناکتر به شمار میروند؟!
برپایی کمپ اختصاصی و جدید در حیاط خلوت مردم اروپا زنگ خطری است که هوشیاری دولت مردان و مردم اروپا را برای انحلال آن در کشور آلبانی می‌طلبد.
ورود مهاجرین به اروپا و ادامه فعالیت نیروهای سازمان مجاهدین خلق در کشورهای اروپایی و درمسیر حرکت آوارگان این امکان را برای سران فرصت طلب این سازمان مهیا می کند تا به راحتی جهت جذب نیروی تهلیل رفته خود از نفرات جویای کار عضو گیری مجدد کرده و این نفرات نگون بخت را با اسامی مستعار و یا بی نام نشان در کمپهای خارج از کنترل و اختصاصی خود نگهداری و در صورت لزوم به قاچاقچیان اعضای انسان فروخته و در صورت سربه نیست کردن توسط این سازمان، هیچ ردی از این افراد در دسترس سازمانهای بین المللی نبوده و کسی نیز پاسخگوی مفقود شدن این افراد نخواهد بود؟!.همانگونه که هنوز ازسرنوشت هزاران مهاجر و کاریاب ایرانی که در ترکیه به دام قاچاقچیان سازمان مجاهدین خلق گرفتار شده اند اطلاعی در دست نیست و هیچکدام هیچگاه پایشان به کشورهای مورد نظر نرسید.؟!و شهود این ادعا در هر دادگاهی حاضر به شهادت هستند.
بر پایی این چنین کمپهایی باعث خواهد شد که سیل حرکت هم کیشان سازمان مجاهدین خلق به سمت آلبانی سرازیر شده و در مرحله نخست امنیت این کشور را با چالش جدی روبرو کرده و پایگاهی از تروریستهای چند ملیتی را در پشت دروازه‌های اتحادیه اروپا برپاکند.
کمپهایی که خوشایند هیچ دولتی نخواهد بود.جا دارد با به صدا در آمدن هشدار های امنیتی در قاره اروپا و سریع تر شدن رشد و حرکت شبکه‌های تروریستی در این منطقه، دولت و ملت آلبانی با کمک دیگر کشورهای اروپایی دست بکار شده و از برپایی و جان گرفتن این چنین کمپهایی خارج از کنترل دولتهای مستقل جلوگیری کرده و نسبت به جمع آوری این محلها اقدام فوری را انجام دهند.سازمانی که مردمش را ترور کرد،سازمانی که مردم میزبانش (عراق) را به گلوله بست و بر تن بی جانشان ارابه مرگ راند و مرزبانان کشورش را سربرید و قتل عام کرد و دیپلمات‌ها و وابستگان نظامی و شرکتهای اروپایی را به بهانه مبارزه با حکومت شاه هدف قرار داد؟! آیا دیگر جایی برای اطمینان به رهبری سازمان و سران و سیاسی بودن این گروه باقی می‌ماند؟ سازمانی که به طور تمام و کمال در تحقیقات انستیتو دفاع ملی آمریکا RAND شرح و توصیف شده است.
چرا در این سازمان به اصطلاح دمکراتیک هیچ عضوی حق انتخاب آزاد در ماندن و جدا شدن نداشته و اکثر اعضا میبایست جدایی خود را با فرار از تشکیلات اعلام کنند؟ چه کسی پاسخگوی افرادی است که در این تشکیلات، بی نام و نشان سربه نیست شدند و هیچکس از اسم واقعی آنها با خبر نیست؟ مگر با دسترسی به اسناد محرمانه این تشکیلات و شناسایی تصاویر افراد گمشده توسط افراد جدا شده از تشکیلات بتوان گره از این معمای کور باز کرد.آیا با معرفی ماهیت سازمانی با تشکیلات مخوف داخلی میتوان مانع از شناخت مردم آلبانی نسبت به رهبری این سازمان و تشکیلات آن شد؟ا آیا مردم میزبان حق ندارند به خوبی از سیاست داخلی و خارجی میهمان ویژه خود با خبر شوند تا خود در بودن و یا نبودنش آگاهانه و خارج از هر فشاری تصمیم بگیرند؟.تصمیمی که میتواند بود و نبود امنیت را در کشور آلبانی رقم بزند.
با تشکر:احمدهاجری
رونوشت:
ریاست جمهوری آلبانی
اتحادیه اروپا
سازمان ملل متحد
شورای امنیت سازمان ملل متحد
کمیساریای عالی پناهندگان ژنو
کمیساریای عالی پناهندگان در آلبانی
کمیته صلیب سرخ جهانی
دیدبان حقوق بشر
 

خروج از نسخه موبایل