متئو رنزی برای هشدارهای رجوی، تره هم خرد نکرد!

آقای اسماعیل محدث بعنوان یکی از نوچه های آقای مسعود رجوی، تاب رد درخواست های باند رجوی دایر بر جلوگیری ازسفر نخست وزیر ایتالیا به ایران را نیآورده، دست بقلم شده تا عقده گشائی کند وچنانکه قاعده ی متداول دراین گروه مافیایی است،  با استعمال ادبیات خاص چاله میدانی،به این نخست وزیر ایتالیا توهین هم بکند!
نوشته س او " ایتالیا بندر آخوندها "؟ نام دارد که من قسمتی از حرف های این بچه مرشد رجوی را نقل کرده وبه نقدش می پردازم:
" با یک اطلاعیهٔ بسیار مختصر، شاید محض احتیاط، دفتر نخست وزیری ایتالیا خبر دیدار دو روزهٔ،۱۲ و ۱۳ آوریل، نخست وزیر این کشور از ایران را منتشر کرد. رنزی اولین دولتمرد با این رده است که پس از توافق هسته ای از ایران دیدار می کند…".
احتیاط برای چه؟! یعنی از شما ترسیده اند ویا  یک عمل خلاف عرف بیتن المللی مرتکب شده وحق این سفر را نداشتند؟!
"…آیا رئیس دولت کشوری که از دیرباز در خط اول مبارزه با اعدام فعال بوده است می تواند به این سادگی در مقابل نقض شدید و مستمر حقوق بشر و قوانین بین المللی بی تفاوت بماند؟ آیا نخست وزیر یک کشور دمکراتیک می تواند این امر را که رژیم آخوندی فعالترین حامی تروریسم می باشد را نادیده بگیرد؟ آیا سیاستمداران ایتالیائی می خواهند نه گفتن را یاد بگیرند "؟
ما این توضیح را برای شما وآنهم کرارا داده ایم که این دیدارها بخاطر جلب رضایت خدا انجام نمیگیرد و اگر منافعی درکار نباشد، بدون لحاظ نظر منفی یا مثبت شما، این سفرها هم انجام نخواهد شد!
قطع مطلق این سفرها با هر بهانه ی منطقی وغیر منطقی، کشورها را مجبور به قطع رابطه باهم کرده و بدون برقراری روابط تجاری و…، امورشان هم نخواهد گذشت!
روسای اینگونه کشورهای دموکراتیک؟! ماهرتر ازشما میتوانند درموارد لازم بلی ویا نه بگویند والبته نوع آنرا اساسا منافع ملی ویا قشری وطبقاتی شان معین میکند!
اگر قرار برقطع رابطه با کشورهایی باشد که درآنها صدور احکام اعدام جاری است، باید با بیش از نصف کشورهای جهان قطع رابطه کرد که امری غیر ممکن بنظر می رسد.
شما مطمئن باشید که سران ایتالیا وهرکشور دیگر، دلشان برای اعدام آن قاچاقچی یا قاتل آنقدر تنگ نمیشود که بخواهند صرفا بخاطر این کار، با ایران و… قطع رابطه کنند!
مثال عربستان، نمونه ی بارز نقض حقوق بشر درمورد زنان است که صرفا مورد استفاده ی جنسی وآشپزخانه ای قرار گرفته اند و ازحق انتخاب کردن و انتخاب شدن، رانندگی و… محرومند ودرمقام مقایسه، درحالی که زنان ایران ده ها بار بیشتر ازآنها ازحقوق شهروندی خود استفاده میکنند!!
آیا کسی- وخود شما- به این شیوخ ناقض شدید حقوق انسان ها-  میگوید بالای چشم ات ابروست؟!
مسلما که نه!
این کشور بعنوان گاو شیرده قدرت های جهانی وتامین کننده ی پول های توجیبی تروریست های رنگارنگ، ازاین تعرضات حقوق بشری محروم است!
متاسفانه ایران درمسیر بزرگترین قاچاق مواد مخدر جهان واقع شده واین مسئله بر ازدیاد آمار اعدام کمک میکند که ای کاش با بازگشت امنیت به افغانستان – که این امنیت زمانی کم وبیش وجود داشت و اربابان شما آنرا بهم زدند – ازمیزان این اعدام ها اینقدر کم شود که رفته رفته بسوی صفر میل کند!
آقای محدث مینویسد:
"… بسیاری از زندانیان سیاسی از زندانهای مخوف ایران برای نخست وزیر ایتالیا نامه نوشته اند و در آن گفته اند که دیگر نمی خواهند فقط از سیاست کثیف مماشات در قبال قاتلین مردم ایران تعجب کرده و اظهار ناخرسندی کنند، بلکه از آن و از اعمال کنندگان این سیاست، که تحت فشار لابی رژیم پا روی ارزشهای خود گذاشته و به ضرر منافع مردم ایران عمل می کنند، بسیار خشمگین می باشند و آن را با شجاعت ابراز می دارند ".
اگر واقعا نویسندگان این نامه ها، زندانیان سیاسی وآنهم ازنوع رجوی گونه هایش هستند، باید دراین مورد به جمهوری اسلامی مدال صلح نوبل داد که چنین امکاناتی برای نوچه های یک فرد مستبد، جاسوس و برانداز فراهم کرده است تا بتوانند چنین نامه های تند وتیزی را به خارج بفرستند و سریعا هم در رسانه های رجوی منعکس گردد!!
خوف من ازآنست که این زندانیان سیاسی وجود خارجی نداشته و یا نامه ها دربخش تبلیغات سازمان وبنام آنها نوشته میشود!!!
اسماعیل خان محدث چنین ادامه میدهد:
" به جز نان به نرخ روز خواران طرفدار رژیم آخوندی هر فردی با اطلاعات متوسط هم می داند که رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران سرمنشاء اصلی بحران خاور میانه می باشد و می داند که رژیم آدمخوار آخوندی مشکل محوری منطقه می باشد نه راه حل آن. برای فهم این امر کافی است به مراکز بحران در خاور میانه، یعنی به سوریه و عراق و یمن نگاهی بیندازیم، جائی که حضور رژیم آخوندی و دخالتهای نحسش به بالاترین مقدار می رسد ".
یعنی این ایران بود که دولت صدام را تحریک کرد که به ایران حمله کند ویا این تحریکات ازجانب اسرائیل و آمریکا وبمنظور درهم کوبیدن انقلاب ایران وجلوگیری از رشد صنعتی کم وبیش عراق صورت گرفت؟!
حمله ی 2001 به افغانستان کار ایران بود که این کشور هزار طایفه ای را به سرمنشآ تروریزم تبدیل کرد یا کار دیگران؟!
آیا این ایران بوده که به بهانه ی سلاح های هسته ای نداشته ی عراق به آن کشور حمله کرده وتخم نفاق کاشت و جنگ فرقه ای و عشیرتی را که ابدا درآن کشور وجود نداشت، بدان سطح غیر قابل کنترلی درآورد؟!
با این سئوالات که جوابش روشن است، آیا بازهم میتوانی مظلوم را بجای ظالم نشانده وبرای تجاوزگران حکم برائت بگیرید؟!
حالا به ادبیات رجوی درمورد نخست وزیر کشوری که ازنظر آنها دموکراتیک است، توجه فرمائید:
"… بسیار روشن است که دیدار رنزی از ایران در این شرایط محصول فشار لابی رژیم دیکتاتوری آخوندی می باشد و هدف چنگ زدن به ثروت مردم ایران را دنبال می کند. این جماعت میمون صفت که خود را به کوری و کری می زنند خیلی خوب می دانند که در ایران شرایط برای ایجاد روابط سالم و ادامه دار اقتصادی وجود ندارد، اما شاید دقیقاً به همین خاطر است که بازار بزن و در رو ایران برایشان جذاب می باشد ".
خواننده باید به فراخوان این جماعت و درخواست هایی که برای لغو این سفر او کرده بودند، توجه فرموده وبه خصلت فرقوی این باند رجوی که قادر است درعرض چند روز، اوضاع تغییر نکرده را طبق منافع خود سیاه یاسفید ببیند، توجه فرماید!!
نهایتا میخوانیم:
" افتخار و زحمت سرنگونی رژیم منحوس آخوندی تنها به مردم ایران بر می گردد، اما شاید لازم باشد به نخست وزیر ایتالیا که از ایران دیدار می کند چند نکته را یادآوری کرد: در دیدارت با رجال رژیم آزادی کش حاکم بر ایران آرام باش! جائی برای خوش رقصی در برابر قاتلین مردم ایران وجود ندارد. شرایط خاور میانه تغییر کرده و هوا برای رژیم آخوندی پس است… ".
اگر این افتخار به مردم ایران برمیگردد،  بطوری که مختصرا دربالا آمد، با برهان خلف میتوان گفت که بشما برنمیگردد!!
دیگر اینکه سران کشور نسبتا مطرحی مانند ایتالیا بهتر ازشما میتوانند اوضاع خاورمیانه را تحلیل کرده ومطابق منافع خود عمل کنند وبشما اکابر خوانان سیاسی احتیاج مشاوره ای ندارند!
احتیاج قدرت های خارجی برای شما در امور جاسوسی برعلیه کشورتان است و شوربختانه این کار را با جان ودل – والبته بخاطر خدا وخلق قهرمان- انجام میدهید!!
صابر
 

خروج از نسخه موبایل