رجوی و قمپز در کردن با شورا

مریم قجر و مسعود خان این دو مهره جذامی که اینقدر اطلاعیه های رنگ و وا رنگ به نام شورای باسمه ای خود بیرون می دهند چه کسانی هستند و آیا اصلا شورایی در کار هست یا خیر؟!

این شورای خود ساخته رجوی که شامل چند دکتر پوشالی خارجه نشین می باشند، بیشتر جنبه تبلیغی و سیاسی دارد. چون رجوی می خواست خودش را در اروپا و آمریکا به اربابان خود نشان دهد که از همه طیف ها دور خود جمع کرده و مشروعیت بخرد.این اشخاصی که رجوی به نام آنان اطلاعیه می دهد از کارهای همیشگی و ساختگی وی می باشد که شاید خود افراد حتی، در جریان اطلاعیه ها نباشند.

من خودم یک بار وقتی اجلاس شورا بود، در تالار شورا برای حفاظت رفته بودم و شاهد بودم نفراتی که رجوی آنها را از خارج می آورد تا جلسه سالانه  برگزار کند بیشتر جنبه یک هواخوری و تغییر هوا دارند و خوش گذرانی که در عراق داشتند حتی برایشان مهم هم نبود که رجوی چی دارد وراجی می کند و چه چیزی تصویب و یا تائید می شود. چون رجوی حرف حرف خودش بود و به کسی هم کاری نداشت. آنقدر حرف می زد تا طرف مقابل را قانع کند. حال اگر مخالفتی هم بوجود می آمد فرد باید دور آمدن به این سفرها و هزینه هایی که سازمان به آنها می داد را خط می کشید. تعداد افراد غیر سازمانی این شورا شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد. بیشتر اعضا از کادرهای خود سازمان می باشند که عهده دار مثلا کمیسیون های مختلف در شورا می باشند.  افراد باید قانع شوند و در اقلیت قرار می گیرند.

به طور مثال مسئول امنیت فردی بود به نام "ابراهیم ذاکری" معروف به گکاک صالح " که خودش در عملیات های زیادی شرکت کرده بود و از فرماندهان بالای این سازمان و فرقه بود. اودستور به قتل رساندن افراد زیادی را صادر نمود و سر آخر هم خودش به جهنم رفت. و یا کمیسیون صلح پکه مسئولش پاچه خواری به نام مهدی ابریشمچی که دست راست رجوی می باشد و جرمش از خود رجوی هم کمتر نیست. سایر افراد هم به همین ترتیب.  

پس شورایی در کار نیست و فرمان فقط از رجوی رذل داده می شود و به نام شورای ملی مقاومت صادر می گردد.این شورا حتی کمترین مخالفت با خود و داشتن عقاید و اعتقاد ات خارج از دستگاه مجاهدین را نمی پذیرد و انگ خائن و بریده و در دامان رژیم ایران خزیده می خواند.  برای مثال هدایت متین دفتری از جبهه دمکراتیک ملی ایران که ذره ای با سازمان و شورا زاویه داشت. چنان وی را لجن مال کردند که هر کسی خبر را می شنید به طنز می گفت مگر کم داشتی که خواستی با رجوی در بیفتی.  رجوی نظر مخالف را نمی پذیرد چون فکر می کند فقط او هست که از سایرین متمایز و دارای درک و فهم بالایی می باشد. رجوی همان رویه و روش درون سازمانی را در شورا هم پیاده می کرد. افراد سازمان که همگی باید چاکر و چاپلوسی رجوی را بکنند و مطیع اوامر او باشند. در سازمان و در شورا، "نه" نداریم.  "بحث" هم  بر سر موضوعات مورد نظر رجوی نداریم. همه باید مطیع و فرمانبردار مطلق باشند.

پس شورایی به به معنای واقعی کلمه وجود ندارد، بلکه سمبلیک می باشد. جالب تر اینکه چندان استقبالی هم نشد و اتفاقا افرادی که از این شورا جدا شدند، همگی بر روح حاکم بر این شورا گواهی دادند که فقط باید تن به خواسته های رجوی می دادند و در همین جمع کوچک استبداد رجوی بر آنان واضح بود.

باید از رجوی زن ستیز و مریم خانم قجر پرسید: کدام شورا و کدام جمع مخالف؟! هیچ کدام چنگی به دل نزدند و برایتان راهگشا نبوده و نیستند. با هر رنگ و لعاب و تغییر نامی ماهیت فرقه ای شما عوض نخواهد شد.

خروج از نسخه موبایل