با وجود تلاش های مذبوحانه ی رجوی، عامل اصلی قهقرا روشن است!

برای عقب نماندن ازقافله، احمد وفایی که گماشته ای از گماشتگان رجوی است، دست به قلم برده تا مثلا دلایل نارساییهای کشور را تبیین؟؟!! نموده ومارا مستفیض کرده و اصول مبارزاتی وبرخورد با تطورات تاریخی را که خود بهمراه مرادش از درک آن بی بهره است- بما بیآموزد.
نام نوشته ی او که دررسانه های رجوی منتشر شده " از قضا سرکنگبین صفرا فزود " میباشد که طولانی است ومن تنها  نگاهی به نکات کلیدی آن میاندازم.
او مینویسد:
"… اولاً ناامنی در کشورهای به اصطلاح غرب آسیا  عامل و عنصر اصلیش – به گواهی تمامی مردم زجر کشیده منطقه و نمایندگان واقعی آن‌‌ها – فقط و فقط دخالت‌‌های گستردة رژیم آخوندی و سیاست صدور ارتجاع و تروریزم این رژیم بوده و هست ".
یعنی این ایران بود که درافغانستان دست بن لادن ها را گرفت وبرای مردم بدشانس این کشور مجاهد و جنگ سالار ساخت و آنها را دراقصی نقاط جهان و بخصوص غرب آسیا منتشر ساخت تا "عشایر انقلابی " رجوی را درعراق  و… بوجود آورند؟؟!!
طالبان بدست پاکستان وبا پول عربستان سوگلی شما  وحمایت آمریکا وشرکایش بوجود نیآمد؟!
کافی است که به دوسئوال فوق صادقانه جواب دهید تا بگویم خیلی بیشرمانه دروغ میگویید!!
آقای احمد وفایی ادعا دارد:
"… اما آنچه را که آخوندها مثل هر دیکتاتور خون آشام دیگری نمی‌توانند ببینندو بفهمند، همان چیزی است که نه تنها در منطقه خاورمیانه طی سالیان اخیر محقق شده است، بلکه در تاریخ نوین سراسر جهان به‌عنوان واقعیتی اثبات شده خود را نشان داده است وآن این است که: «در نهایت این توده‌‌های مردم هستند که تاریخ و سرنوشت خودشان را می‌سازند ".
آیا حالا متوجه شده اید که انقلاب کار توده هاست ودرگذشته نمیدانستید و از سر این نادانی بود که دست به ماجراجویی وانتحار زدید؟!
اگر این مسئله را به تازگی کشف کرده والتزام عملی؟! بدان پیدا کرده اید، گروهی عاشق تفنگ را دور خود جمع نمیکردید وخود را " مقاومت وآنهم ازنوع بی همتایش) معرفی نمیکردید واگر خود را روشنفکر میدانستید – که نیستید- تنها گامی جلوتر ازمردم برمی داشتید وبه تعیین رهبر ورئیس جمهور نمی کشید کارتان!!
فکر میکنم که بازهم متوجه کنه قضیه نشده و اعتقاد قلبی باین تئوری درخشان – که زندگی بارها صحت آنرا به ثبوت رسانیده- انقلاب کار…- ندارید وگرنه این حرف ها را نمیزدید!!
 درجواب ادعای دیگر شما با قاطعیت میگویم که ایران هرچقدرهم قدرتمند باشد،با وجود توازن قوای موجود جهانی، موقعیتی درحد صدور تروریزم- شبیه آنچه غرب تجاوزگر ومرتجعین منطقه ای متحد آنها انجام داده وکماکان مشغول آنست- نخواهد داشت!!
ونیز:
"… اما داستان زمانی فکاهی تر می‌شود که این رژیم با تقلید ناشیانه از ارگان‌‌های مقاومت ایران، پیرامون دجالگری مبارزه با تروریزم دست به اقدامات به اصطلاح تبلیغی و قانونی دنیاپسند می‌زند، برای اینکه مثلاً خودش را یک دولت متعارف، امروزی و اهل حساب و کتاب جا بزند…".
دقت کنید: ارگان های مقاومت!!!
یعنی رژیم ایران به تقلید از مجاهدین رجوی که کارشان ازتروریزم به جاسوسی درخدمت تروریزم گسترده تر وجهانی تر ارتقا یافته، تروریزم را محکوم میکند!
یعنی قبلا نمیکرد وحالا در حسادت و رقابت با رجوی، برعلیه تروریزم موضعگیری میکند!!!
یعنی اینطور نبوده که رئیس جمهور منتخب فعلی با طرح این برنامه ها – دوری ازخشونت وتعامل با جهان – نظر مثبت مردم را بخود جلب کرده وبه ریاست جمهوری ایران برگزیده شده وموضوع چیز دیگری بوده وما بعنوان رای دهندگان به دکتر روحانی، برای تحقق هدفی دیگر باو رای داده ایم!!
اینگونه برخورد وقیحانه با مسائل، تنها ازباند رجوی برمیآید!!!
همچنین:
"… می‌بینیدکه جرثومه‌‌های پلیدی و قساوت، دستاوردهای انسانیت را چگونه به لوث وجود خودشان آلوده می‌کنند. به‌قول ژنرال جیاپ فقید (پس از تسخیر آخرین مقرات فرماندهی دشمن، وقتی دید در آنجا در و دیوار‌‌هارا پر از شعار‌‌های میهن پرستانه کردند)، گفت: «دشمن آنچه را که ندارد با صدایی هرچه گوش خراش تر فریاد می‌زند".
خوشبختانه این قاعده بیشتر ازهمه شامل حال رجوی است و او با نداشتن پایگاه اجتماعی درکنارمیل ورغبت شدیدش به ضربه زدن به مردمی که دست رد بر سینه اش زده اند، با طرح مخالفت با ترور و… – که اعتقادی بدان ندارد-  باصدایی هرچه گوش خراش تر فریاد میزند!!!
حمید
 

خروج از نسخه موبایل