مجاهدین و بازهم بوق و کرنا برای سی خرداد

به راستی سی خرداد چه اتفاقی افتاد و چگونه بود و چه کسی بود؟

این روزها از سیمای به اصطلاح آزادی مجاهدین پشت سرهم تبلیغ است برای بزرگداشت سی خرداد. مگر سی خرداد چه شد؟

نقد نویسنده مقاله که به مدت 18سال در تشکیلات این سازمان بوده در باره سی خرداد

سی خرداد سال 60 در گرماگرم جنگ ایران وعراق اتفاق افتاد.یعنی زمانی که ارتش تا دندان مسلح عراق با پشتیبانی کامل کشورهای عربی و غربی چه ازنظر لجستیکی وچه از نظر نیروی انسانی و انبوه مزدوران از زمین و هوا و دریا هر ایرانی را هدف قرار دادند که به تازگی انقلاب کرده بودند. یعنی در کشورهیچ سازماندهی درهیچ اداره ای نبود چه برسد به ارتش و نیروهای مسلح دفاعی.

بله مزدوران صدام شهرهای مرزی را با توپخانه و هواپیما کوبیدند زنها و بچه ها را قتل عام می کردند و چه جنایت هایی که نکردند.

دقیقأ نیروهای به اصطلاح انقلابی رجوی هم همین کار را در داخل کشور انجام می دادند و چه بسا بیشترین ضربه را هم زدند چون مردم ایران به جنگ خارجی اهمیت داده بودند و فکر نمی کردند از پشت خنجر بخورند.

سازمان ادعا می کرد که تظاهرات مسالمت آمیز آنها به گلوله بسته شده است درحالیکه هر آدم سیاسی و نظامی می داند که تدارک یک راهپیمایی مسلحانه و منظم درچندین شهر همزمان می بایستی حداقل چند ماه قبل تدارک دیده شده باشد آری سی خرداد به همت مردم ایران علیرغم همه ی سختی های جنگ تحمیلی سرکوب شد و رجوی همچنان که با چادرزنانه فرار کرد و نرسیده به پاریس در صورتیکه همسرش یعنی اشرف رجوی هنوز نیمه جان بود با دختر بنی صدر ازدواج کرد و پشت پا به همه آن کشته ها زد.

البته یکی از دشمنان رجوی هم اکنون همان خانم بنی صدر است.

حرام لقمه ی رجوی که برای مزدوری گاهی به صدام و زمانی به امریکا، زمانی اردن و عربستان پناه می برد الان به وسیله مریم رجوی ژنرال بی ستاره حزب بعث سابق شروع به فراخوان کرده است بخصوص برای دانشجویان بلوک شرق سابق مثل لهستان ها و آلبانی ها و رومانی ها و با دادن پول و خورد و خوراک و پوشاک آنها را به خیابان ها می کشد به عنوان مردم ایران.

درحالیکه هم وطنان شریف خارج کشور خوب رجوی را شناخته و می دانند که دیگر از بازنشستگان سیا و پارلمانترهای بازنشسته و سابق اروپا معجزه ای برای رجوی رخ نخواهد داد/ و زمستان رفت و روسیاهی به ذغال ماند.

نوشته توسط – ج / س

خروج از نسخه موبایل