صحبت های خانواده ها و اعضای بازگشتی درمراسم افطاری انجمن ماهشهر – قسمت دوم

علی سرخیان: ازاینکه دریکی ازشب های ماه مبارک رمضان وبرسر سفره افطاری خودم را درکناردوستانم می بینم خیلی خوشحالم وازانجمن ماهشهرهم که بانی این مراسم است نهایت تشکر را دارم.
همانطورکه دوستان دیگرهم به آن اشاره کردند هرکدام ازما گذشته واحدی داریم گذشته ای که جزتلخی چیز دیگری نداشت.متاسفانه من هم فریب تبلیغات فریبنده فرقه که ازطریق تلویزیون آنها پخش می شد را خوردم ودرسال 70به منظور پیوستن به فرقه که درآن زمان کعبه آمال و آرزوهای من بود راهی کشورعراق شدم اما با ورود به کشور عراق توسط نیروهای امنیتی آن کشور دستگیر وراهی زندان استخبارات وبعد  زندان ابوغریب شدم.مدت سه سال را درآن زندان سپری کردم.رهبران سازمان برای جذب نیروبه این زندان رفت وآمد داشتند شرایط سخت زندان وبرخورد خشن ماموران عراقی بهانه ایی بود که رهبران سازمان برای نشان دادن درب باغ سبزوجذب زندانیان به ستوه آمده ازآن سوء استفاده می کردند.من هم توسط رهبران فرقه به پادگان اشرف منتقل شدم درابتدا ازاینکه رویایم محقق شده وبه بهشت آرزوهایم وارد شدم خوشحال بودم.اما خیلی زود فهمیدم که که درسراب گرفتارشدم.تمامی آن شعارهای زیبا وفریبنده همچون آزادی،دمکراسی،عدالت اجتماعی در باورم رنگ باخت وخودم را نه دربهشت موعود بلکه درجهنم اشرف دیدم جایی که نه تنها براذهان افراد غل و زنجیر می زدند بلکه حتی چگونه خوردن،خوابیدن،فکرکردن، پوشیدن را برایت تعیین هم می کردند افراد حق داشتند فقط به مسعود ومریم فکرکنند وشک به انها گناه کبیره محسوب می شد واین کیش شخصیت تا آنجا ادامه داشت که مریم رجوی دریکی ازنشست ها گفت شک به خدا اشکال ندارد چون خدا دیده نمی شود ولی شک به مسعود که درمقابل چشمان شماست غیرقابل اغماض است!! با راه اندازی بحث های انقلاب ایدئولوژیک وطلاق اجباری تمامی مناسبات خانوادگی ازهم پاشید وعواطف به خانواده به نفع مسعود ومریم مصادره شد هرگونه شک به خطوط استراتژی وسیاسی فرقه جرم محسوب می شد،تماس تلفنی وفکر کردن به خانواده وکسب اطلاع ازآنها ممنوع شد،زندان های گروهی وانفرادی برای بستن دهان مخالفان وافراد خواهان جدایی دراشرف درست شد خیلی ها ازشدت فشارهای سران فرقه دست به خودکشی زدند برخی را نیز سربه نیست کردند وکلا فضای خفقان آوری را ایجاد کرده بودند.دیگر تحمل چنین مناسباتی را نداشتم تا اینکه سال 80 درخواست جدایی ازفرقه را دادم.رجوی درآن سال درجریان نشست های طعمه تهدید کرده بود که افراد خواهان جدایی را به زندان ابوغریب می فرستد اما من با وجود اینکه تجربه فشارهای روحی وجسمی درزندان ابوغریب را داشتم ولی آنقدر مناسبات فرقه برایم غیرقابل تحمل شده بود که رفتن به زندان ابوغریب را برماندن درفرقه ترجیح دادم.مدت 6 ماه را درزندان سازمان سپری کردم وبعد مسئولین مرا به زندان ابوغریب فرستادند اما روزی که رفتم رجوی را بخاطرعمری که ازمن تلف ویا بخاطر خیانتی که به اعتماد وامیدم کرده بود دردلم لعن ونفرین کردم.نکته دیگررا اضافه کنم ظاهرا سران فرقه بازقصد دارند درفرانسه مراسمی البته با حضور پناهندگان وآواره های خیابانی کشورهای اروپایی وبا سردادن یک سری شعارهای دروغ برپاکنند که بنظرمن بیشتر باعث بی آبروتر شدن آنها خواهد شد.

رستم آلبوغبیش:
من هم به نوبه خودم ازانجمن ماهشهر که میزبان این مراسم است تشکر می کنم.من قبل ازاین خاطراتم را درمورد نحوه پیوستنم به فرقه را درمقاله های مختلف بیان کردم.ولی ذکراین نکته خالی ازلطف نیست که بگویم که  ابزار رجوی برای جذب نیرودروغ است وفریبکاری. وقتی گفته می شود که دروغ وفریب ماهیت ذاتی رجوی است بی جا نگفتند.متاسفانه خیلی ها مثل من که اسیر جنگی بودند نتوانستند درمقابل پیشنهادهای وسوسه برانگیزسران فرقه دراردوگاه مقاومت کنند وبه خیال اینکه زودتر به ایران برسند به آنها پیوستیم.اما مدتی بعد که ما وارد کمپ اشرف شدیم رهبران فرقه نقاب ازچهره خود برداشته وماهیت فریبکارانه خودشان را به ما نشان دادند.حرکات وبرخوردهای آنها قبل وبعد ازجذب نفرات به  بهترین وجه نفاق ودوگانگی وتناقض ماهیت وعملکرد آنها را بروز می داد والحق مردم ایران چه خوب اینها را شناخته بودند که من فکر نمی کنم درتاریخ گروه ها وسازمانهای معاصربتوان دردروغ گویی،فریب،نیرنگ،حقه بازی وشارلاتان گری مصداق سازمان رجوی را یافت.آنها به راحتی خیانت را خدمت،وطن پرستی را خیانت،بدی را نیکی، خفقان ودیکتاتوری را آزادی دراذهان جلوه می دادند بدون اینکه درمقابل قاضی وجدان پاسخگو باشند وبنظر من  برای تعریف ماهیت فرقه رجوی فرهنگ دیگری را باید ابداع کرد. بی شک تاریخ روزی ازآنچه که درجهنم اشرف وفرقه رجوی برجوانان این میهن گذشت سخن خواهد گفت داستان خودکشی ها،خودسوزی ها،متلاشی شدن کانون خانواده،آوارگی کودکان دراقصی نقاط جهان،خیانت وجنایت ها،فراق ودوری ازخانواده،مرگ احساس وعاطفه ها،انتقال اعضای ناراضی به زندان های انفرادی وبعد ابوغریب ووووو.آری این است کارنامه مدعیان حقوق خلق که این روزها باز کارنوال 9 ژوئیه را راه انداخته ومی خواهند با بکارگیری توریست های  خارجی وآوارگان کمپ های پناهندگی البته با وعده پول وسیاحت سالگرد شروع اقدامات تروریستی خود و وعده ساختن 1000جهنم اشرف را جشن بگیرند آنها نمی خواهند این واقعیت را قبول کنند که دیگردوران عوامفریبی به پایان رسیده.بهرحال من ازاینکه توانستم ازجهنم فرقه نجات وبعد ازسالیان برای خودم زندگی جدیدی تشکیل بدهم خوشحالم والبته برای اسیرانی که هنوز دربند این فرقه هستند  هم دعا می کنم که هرچه زودترآنها هم  ازشراین فرقه نجات یابند.

داریوش قنواتی:
من هم به سهم خودم ازانجمن ماهشهر تشکر می کنم.لابد همه دوستان جداشده ایام ماه مبارک رمضان دراسارتگاه فرقه را به یاد دارند دوستان به جنبه های مختلف مناسبات تشکیلاتی وبحث ماهیت دوگانه فرقه رجوی بخصوص درزمینه حقوق بشر ودفاع ازآزادی ها وهمچنین گوشه هایی ازشیوه های فریب این فرقه برای جذب افراد اشاره کردند .اجازه می خواهم من هم درمورد یکی دیگرازترفندهای این فرقه اشاره کنم بحث استفاده ابزاری رجوی ازشعائر و اعتقادات ومناسک مذهبی..البته رجوی به مقولاتی مثل شعر،موسیقی وهنرهم بصورت ابزاری نگاه می کرد وآنها را درجهت منافع قدرت طلبانه خود بکار می گرفت. بعنوان مثال همین ماه مبارک رمضان وفریضه روزه گرفتن هروقت به روزهای مانورهای نظامی وعملیات می خوردیم روزه گرفتن تعطیل می شد وافراد به راحتی با فتوای رجوی روزه خودرا می خوردند گاه عمیلات کنسل می شد ولی روزه خواری ادامه داشت این موضوع آنقدرلوث شده بود که ازطرف دیگران جدی گرفته نمی شد وهفته دوم ماه رمضان یک مرتبه آمارنفرات روزه بگیر آب می رفت جالب بود که حتی فرماندهان دسته وگروه هم فتوای خوردن روزه را صادرمی کردند بازار بیماریهای ساختگی اوره ایی،معده ایی،کمری ودست وپایی داغ می شد.این موضوع حتی درمورد نمازهم صدق می کرد ومسئولین رده بالا اکثرا به بهانه اینکه تا دیر وقت بیداربودند نمازصبح نمی خواندند.خلاصه رمضان وروزه ونمازدرفرقه  وسیله ایی بیش نبود.درمورد نقض حقوق اعضا من خودم بارها زندانی ومورد شکنجه قرارگرفتم به من مارک نفوذی وزارت اطلاعات زدند وازمن خواستند که اعتراف کنم که نفوذی هستم وزیرش امضاء کنم! چون تنها جرم من درخواست جدایی ازاین سازمان بود همین سازمانی که درمجامع بین المللی به هرقدرت استعماری برای محکوم کردن ایران متوسل می شود به راحتی دردرون مناسباتش حقوق اعضایش را به بدترین شکل ممکن نقض می کند وازاین بابت کارنامه سیاهی دارد درمورد شوی تکراری هم که قراراست درفرانسه برپا کنند فقط به این خاطراست که قیمت خودفروشی خودشان را برای سازمان های جاسوسی غربی ها بالا ببرند وغیرازاین حرفی برای گفتن ندارند……ادامه دارد

خروج از نسخه موبایل