پیروزی خانواده ها بر زندانبانان لیبرتی

همانطور که در خبرها شنیدیم٬ خروج اسرای لیبرتی از عراق٬ سرعت بیشتری بخود گرفته است. هم در کمیت و هم در زود به زود بودن این اعزامها. واقعا جا دارد که این پیروزی بزرگ را به خانواده ها٬ به پدران و مادران سالخورده٬ به خواهران  و برادرانی که علیرغم تمامی مشکلاتی که وجود داشت٬از کار و زندگی خودگذشتند و برای رهایی عزیزانشان به عراق رفتند و آنقدر به مجامع تصمیم گیرنده فشار وارد کردند تا نهایتا تلاششان به ثمر نشست و امروز شاهد آن هستیم که باقی مانده نیروهای سازمان درعراق٬ با سرعت خیلی بیشتر از قبل از این کشور خارج میشوند٬ صمیمانه تبریک و خسته نباشید گفت! همین که از عراق٬ عراقی که هرگز جای امنی برای این افراد نبوده و نخواهد بود خارج میشوند و بطور نسبی میتوان مطمئن بود که خطری لااقل از بابت اصابت گلوله خمپاره و کاتیوشا آنها را تهدید نمیکند٬جای شکر دارد! وقتی مادر یا پدری خبر خروج فرزندش از عراق را میشنوند آنچنان با شور و هیجانی وصف ناشدنی خدارا شکر میکنند و اشک شوق در چشمانشان حلقه میزند٬ که حقیقتا آدمی حس میکند که  به بالاترین آرزوی قلبی شان رسیده اند! در داستان مجاهدین و اسرای آنها٬ شاید ما خیلی کم به دردی که پدران و مادران این افراد کشیدند اشاره کرده ایم و این عزیزان در طول سالیان سال٬ بغض خود را در گلو خفه کردند و سهمشان از فرزندانشان در این دنیا٬ حسرت دیدارشان و گریه پنهانی و آه در گلو بوده است و قطعا که اگر امروز میبینیم که سران فرقه مجاهدین اینگونه جرات نشان دادن خودشان را هم ندارند و در بین مردم کوچه و بازار این گونه منفور گشته اند ٬قطعا که ربط مستقیم باین داستان دارد! خدا جای حق نشسته است! این جمله ایست که ما از کودکی در صحبتهای بزرگترهایمان میشنیدیم! اگر امروز مشاهده میکنیم که فرقه مجاهدین کوچکترین جایگاهی در بین مردم ایران ندارد٬ اگر امروز میشنویم که در میتینگی که خود مجاهدین آنرا برپا کرده اند٬ یکی از مهمانان، مسعود رجوی را مرحوم خطاب میکند و نه خود او اگر که زنده باشد  و نه هیچ کدام از مسئولین سازمان جرات حرف زدن در این رابطه راندارند، اگر امروز مشاهده میکنیم که مجاهدین برای بدست آوردن کمی حمایت حاضر به کرنش در برابر سعودی های منفور در دنیا شده اند٬اگر امروز مشاهده میکنیم که فرقه مجاهدین حتی حاضر به نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی شده است٬ بایستی که قبول کرد این اقدامات مجاهدین دقیقا از ضعف مطلق آنهاست! برای کسانی که چند صباحی با مجاهدین زندگی کرده باشند پر واضح است که این اقدامات از سر رغبت آنها نیست. آنها خود میدانند که سعودی ها یا اسراییلی ها و یا حتی خودامریکایی ها جایگاهی در بین مردم ندارند و آنها بهایی سنگین در نزدیک شدن به آنها میپردازند٬ اما چه کنند که بقول معروف خانه نشینی بی بی از بی چادریست! دار و دسته رجوی مجبورند که برای مطرح کردن خود در مجامع بین المللی وبرای اینکه دوباره خودشان را بر سر زبان ها بیندازند٬ دست به چنین حرکاتی هرچند خفت بار بزنند! روزی رجوی در نشستی گفت که روزانه  اسم صاحب خانه ما در اخبار سراسر جهان شنیده میشود واز نگاه او  بمعنی قدرت  و بالا بودن صدام در صحنه بین المللی بود! او اکنون همین تاکتیک را اتخاذ کرده است غافل از اینکه داعش هم روزانه در جهان خبر ساز میشود ٬ولی آیا آنها از کوچکترین جایگاهی یا قدرتی در صحنه بین المللی برخوردارند؟!
واقعیت اینست که مجاهدین چه در صحنه بین المللی و چه حتی در تشکیلات خودشان٬تمام شده اند!حرکات آنها کاملا ایذاییست و هیچ بردی ندارد. خود کسانی هم که از آنها استفاده میکنند بخوبی میدانند که آنها مهره سوخته هستند ولی بدلیل خالی بودن دستشان در مقابله با مردم ایران٬ ناگزیر از برگ سوخته ای بنام مجاهدین چندباره استفاده میکنند!
مراد
 

خروج از نسخه موبایل