چند روز قبل خبری منتشر شد مبنی بر اینکه "گاوشگر جونو در مدار سیاره مشتری قرار گرفت. این گاوشگر پس از پنج سال سفر با عبور از میان تشعشات شدید و اجرام شناور با موفقیت در مدار سیاره مشتری قرار گرفت این کاوشگرکه سه میلیارد کیلومتر مسافت تارسیدن به مدار مشتری را طی کرده است، بخش اعظم انرژی خود را از نور خورشید تهیه می‌کند"
بعد از شنیدن این خبر ناخودآگاه یاد عکسی از مقر فرقه در آلبانی افتادم که چند روز پیشتر در سایت ایران اینترلینک دیده بودم. تصویر مربوط به ساختمانی بود که اعضای فرقه در آلبانی در آن قرار دارند، ساختمانی که تمام پنجره های آن پوشانده شده بود (تصویر زیر)!!
با توجه به اینکه از فرقه تجربه کافی داشتم می دانستم که هدف سران فرقه از اینکار این است که مانع از ارتباط اعضا با دیگران شده و حتی ارتباط بصری آنها را نیز قطع نمایند تا از این طریق راحت تر اذهان اعضایی که از دنیا بی خبر نگه داشته می شوند را کنترل نموده و آنها را سهل تر مغزشویی بدهند.
بعد با خودم گفتم:
در قرن بیست و یکم که ارتباطات آن چنان گسترده شده که در زمانی بسیار کوتاه آخرین خبرها از این سوی کره زمین به آن سوی کره زمین می رسد.
در زمانی که انسان آن قدر پیشرفت کرده که می تواند تا سیاره مشتری، سفینه بفرستد و در پی گسترش حضور در جهان هستی است.
در زمانی که حتی کودکان کمتر از ده سال به راحتی از طریق اینترنت و دستگاه مجازی با دوستان و همبازی ها ی خود در ارتباط هستند.
بستن پنجره ها و ممانعت از دید و گذاشتن نگهبان برای جلوگیری از خروج نفرات از ساختمان را باید چه نامید؟
به نظر من اگر داعش مرز جدیدی در جنایت را در نوردیده و با کلمات معمول نمی توان آن را توصیف کرد، رجوی ها هم مرز جدیدی از محدودیت و کنترل جسم و ذهن را در نوردیدند که دیگر حتی کلماتی مانند «فرقه» و «سکت» هم نمی تواند به تمام و کمال عمق فاجعه را بیان کند.
آیا این کار ترویج بنیادگرایی نیست؟ و آیا رجوی ها به عصر حجر تعلق ندارند؟
صالحی
