بن بست سیاسی نظامی فرقه تروریستی رجوی

رجوی که روزهای پایانی متلاشی شدن ارتش به اصطلاح آزادی بخش و پادگان های نظامی در عراق را به تماشا نشسته است در اوج فلاکت و تباهی و نداشتن سوژه و برنامه نظامی سرگرم کننده، دیگر خبری از اخبار صدای مجاهد از رادیو نیست و همچنین دروغ های سایت و شبکه تلویزیون فرقه ته کشیده به ناچار به عقب بر گشته و از کشته و اعدام شدن افراد فرقه به دست نظام جمهوری اسلامی در سال 67 سایت خبری اش را پُر کرده و مدتی این چنین می خواهد اعلام موجودیت و حضور نماید.
رجوی در سال 67 در بن بست نظامی قرار گرفته بود و با پایان گرفتن جنگ تحمیلی، دیگر کاری نداشت برای اربابش صدام حسین انجام دهد، تصمیم گرفت که نیروهای نگون بخت گوشت دم توپش را به کارناول مرگ فرستاد و با حرف های رنگی صد من یه غازش سر آن ها را شیره مالید و وعده سخنرانی بعدش در میدان آزادی داد و فقط هدفش آسمان سوت و کورش را پر از ستاره کند که کرد.
حالا دست و پا می زند و از کشته و اعدام شدن 30 هزار هوادار صحبت می کند که وجود خارجی ندارد و آمار نجومی دیگری را تحویل جامعه جهانی و ارگان های ضد حقوق بشری می دهد و حسودان و دشمنان جمهوری اسلامی آن را دست به دست می چرخانند.
چه سرگذشت شومی و چه پایان غم انگیزی، مگر می شود عاقبت خیانت و جنایت سرافرازی و موفقیت باشد، مگر می شود خون های به ناحق ریخته توسط رجوی خونریز هدر رود و دست طبیعت انتقام نگیرد، مگر می شود رجوی در مقابل هزاران خانواده ی از هم پاشیده حساب پس ندهد، اگر غیر از این باشد، یعنی دنیا بی حساب و کتاب است و صاحب ندارد و جنایت کاران هر طور دلشان خواست جنایت کنند و بازخواستی نباشد.
ذلت و خواری و دربدری و مرگ تدریجی سزای اعمال ننگین است که گوارای مسعود رجوی باد.
 

خروج از نسخه موبایل