با چند انتقال پیروزمندانه ی دیگر، کار باند رجوی ساخته است!

با جزئیات کاملی در خاطرمان هست که صدام درموقع شکست سنگین نیروهایش در خرمشهر، این شکست را " عقب نشینی پیروز مندانه " خواند وامام خمینی در جوابش گفت که " چندتا ازاین عقب نشینی پیروزمندانه هم بکنی، کارت ساخته است "!
گرچه گفته میشود تاریخ تکرار نمیشود ولی قدر مسلم اینکه شباهت هایی ازآن باقی میماند که فرار ازسر ناچاری باند رجوی ازکمپ لیبرتی عراق، که آنرا پیروزمندانه اعلام کرده، شباهت عجیبی به سرنوشت صدام در عقب رانده شدن نیروهایش از خرمشهر دارد!
آری!
همانطور که انتظار می رفت، عزم جزم سالیان دراز خانواده های اسرای رجوی وتلاش پیگیر آنها، درب لیبرتی را هم مانند درب کمپ اشرف بست و نشان داد که سازمان رجوی، مانند دیگر جریانات دیکتاتوری، قدرت مقاومت نداشته ودرتحلیل نهائی، چاره ای جز " انتقال وعقب نشینی پیروزمندانه"! ندارد!
ما بعنوان گروهی از خانواده های مرتبط آذربایجانی، این عقب نشینی پیروزمندانه ی!! باند رجوی را به یکایک خانواده های هم درد خود درتمامی استان های تبریک گفته وبه بررسی اجمالی بیانیه ها ی فرقه ی رجوی و دوستان واربابان خارجی آنها که  دراین مورد صادر شده، می پردازیم.
رسانه های رجوی در نوشته ای بتاریخ 19/06/1395 و با نام " پایان انتقال پیروزمند مجاهدین و رزم‌آوران ارتش آزادی به آلبانی و سایر کشورهای اروپایی " نوشته است:
" امروز جمعه 19شهریور با به زمین نشستن دو هواپیمای اختصاصی حامل آخرین گروه از مجاهدان اشرفی در لیبرتی که تعداد آنها 280نفر است، پروژه بزرگ انتقال مجاهدین و رزم آوران ارتش آزادی پس از 14سال بمباران و بازداشت خانگی و محاصره و حملات زرهی و موشکی به اتمام رسید. بعد از ظهر دیروز نیز یک هواپیمای اختصاصی دیگر گروه دیگری از مجاهدین را منتقل کرده بود ".
طبیعی است که این مسئله یکی از خواسته های خانواده های گرفتار باند رجوی بود و تحقق آن درحکم پیروزی قابل توجه برای خانواده ها بوده واعتراضی برآن نیست وما دراین مورد به اعضایی ازخانواده ها که با تحمل مشقت مسافرت ها وتحصن های قهرمانانه ی خود این انتقال را بر فرقه ی رجوی تحمیل کردند،  دست مریزاد میگوییم!
همچنین خاطر نشان می سازیم که عامل تلفات مربوط به موشک باران های مورد اشاره شخص مسعود یا مریم رجوی بوده که به هشدارهای مکرر وخیر خواهانه ی خانواده ها توجهی نکرده و منتظر کشته سازی برای خود، مسلح شدن دوباره واقامت دائمی درلیبرتی بود وتا رمق داشت، برای تحقق این نیات شوم خود، پای فشرد!
دراین نوشته ی رسانه های باند رجوی آمده است:
" این بزرگترین پیروزی مجاهدین به‌رغم تمام توطئه‌ها، کارشکنیها و تهدیدهای دیکتاتوری تروریستی آخوندی به حملات موشکی و زمینی، به کوری چشم دشمن، با موفقیت به سرانجام رسید ".
البته این درماهیت فرقه هاست که تصور میکنند که هراتفاقی که برایشان افتد، خیر مطلق است وبرای هر کسی که کوچکترین زاویه ای با آنها داشته باشد، شر مطلق وبه تبع آن، لابد این عمل هم خیر مطلق برای آنها ست که تصادفا برای ماهم یک خیر نسبی است!
فقط این را میدانیم که رهبران این باند، تا آخرین نفس ورمق، تلاش کردند که نگذارند این خیر مطلق تحقق یابد ووقتی یافت، آنرا نشانه ی پیروزی خود اعلام کرد وبدین ترتیب نشان داد که علاوه براینکه اشرف بدون جنبیدن کوه ها ازجا کنده میشود، لیبرتی نیز گرفتار همان سرنوشت شد و معلوم گردید که تحلیل رجوی ها ازواقعیات، چقدر بی مایه است!
همچنین:
" استقرار مجاهدین در لیبرتی که از ابتدا مکان موقت عبور (TTL) نامگذاری شده بود و قرار بود چند هفته یا چند ماه بیشتر به طول نیانجامد، در اثر توطئه‌ها و شانتاژها و تهدیدهای رژیم و همدستان و مزدورانش، بیش از 4سال و نیم به درازا کشید ".
این ادعا، یک دروغ وقیحانه ای بیش نیست. راست آنست که رهبران شما بجای ترک لیبرتی خواستار حضور نیروهای آمریکائی در اطراف وداخل آن شده تا دست بازتری برای تردد نیروهای خاص رجوی برای ارتباط گیری با عناصر تروریستی و سرویس های مخفی متخاصم درخاک عراق مهیا شده  وهمچنین رجوی بهتر بتواند اعضای معترض را سرکوب وسر به نیست کرده و گواهی پزشکی های لازم را برای دفن مقتولین، تهیه کرده وکارهایش را قانونی نشان دهد و…
رهبران شما اسلحه هم خواستند و فشار زیادی برای تبدیل شدن لیبرتی موقت به کمپ دائمی  وحتی پادگان نظامی اختصاصی شدند که تلاش بزرگ خانواده های مربوطه و توازن قوای منطقه ای، مانع تحقق این درخواست های پلید فرقه ی رجوی شد!!
بازهم:
" اما مجاهدین و مقاومت ایران با ایستادگی و رزم بی‌امان خود و مخصوصاً با کارزار جهانی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، توانستند بر تمامی موانع غلبه کنند، توطئه‌ها را در هم بشکنند، حفاظت خود را در لیبرتی توسط خودشان تأمین کنند، و سرانجام با انتقال امن همه مجاهدین به اروپا، پیروزی بزرگ دیگری را در برابر دشمن ضدبشری که خواستار نابودی تام و تمام آنها بود، محقق کنند ".
البته که قضیه برعکس است واین رزم های بی امان درمقابل کاری که عملا انجام شده ومنجر به تخلیه ی کمپ لیبرتی شد، درتضاد وتعارض قرار داشت و اقلا دراین مقطع، این تضاد بنفع خواسته های خانواده ها، حل شد!!
یکی ازخواسته های خانواده ها، ممانعت از کشته شدن فرزندانشان از یک طرف وجلوگیری ازتبدیل شدن آنها به لشکریان ارتجاع جهانی و منطقه ای بود واز این رو بود که قهرمانانه دربرابر این جبهه های ضد مردمی ایستاده وبا دور کردن بچه هایشان از مرزهای ایران، براین جبهه ی ضد مردمی، غلبه کردند!!
مطلب قابل تامل دیگری را میخوانیم:
" یونایتدپرس بین‌المللی در مطلبی به قلم سرهنگ وسلی مارتین مسئول سابق حفاظت اشرف با عنوان ”با درک رشد مقاومت ایران باید از آنها حمایت کرد“خبر انتقال آخرین گروه از مجاهدان اشرفی از لیبرتی به آلبانی را به‌رغم تمام توطئه‌های تروریستی رژیم آخوندی را، اعلام کرد. یونایتدپرس: «روز جمعه آخرین گروه ازناراضیان ایرانی، عراق را طی یک برنامه سازماندهی شده توسط کمیسر عالی حقوق‌بشر به کمک سفارت آمریکا ترک کردند… رژیم ایران به تمامی وسایل برای ممانعت از این جابه‌جایی متوسل شده بود ولی این برای ملاها و نیروی قدس آن, نبردی شکست خورده بود که قصد نابوی این جنبش را به‌طور مشخص با دستگیری و استرداد رهبری آن در عراق را داشتند».
این سرهنگ همان است که اکثر خانواده ها که برای ملاقات به کمپ اشرف مراجعه کرده اند، با ماهیت ضد بشری او و حمایت بی دریغ اش ازباند رجوی آگاهی دارند.
زمانی که گروهی ازخانواده ها در پاییز 1382 درخواست کردند که بچه هایشان به دم در خوانده شود و خانواده ها به داخل اشرف نروند، او در مشورت با روسای کمپ این درخواست را نپذیرفت و دربرابر اصرار خانواده ها، تیربارهای مجهز دراطراف اتوبوس های خانواده ها مستقر کرده وتهدید به تیراندازی نمود!
او همان کسی است که درجریان خبر پراکنی مشکوک ترکی الفیصل درمورد سرنوشت مسعود رجوی، وارد میدان شد و سعی نمود با نشر اطلاعات گمراه کننده، نگذارد مردم بدانند که آیا این خبر ترکی الفیصل درست بوده ویا نادرست!
این کار او درخدمت جنگ روانی دشمنان خانواده ها برعلیه این ستمدیدگان بود!
" یونایتدپرس افزود: «کمپ لیبرتی قرار بود تنها یک نقطه توقف در مسیر جابه‌جایی اعضای مجاهدین خلق ایران به کشورهای خارجی باشد که در آنها تحت تهدیدات مستمر از جانب تهران نباشند ".
ما هم از اول همین حرف را میزدیم!
اما رجوی ها با پیش کشیدن ادعاهای مختلف، خواستند که دراین کمپ بیشتر بمانند وحتی این کمپ بطور دائمی ومانند یک پادگان نظامی بدانها بخشیده شود!!
با این حساب، انتقاد شما ازکیست ودرصدد کشف چه رازی هستید؟!
جواب ساده ومنطقی این سئوال آنست که میخواهند دردلجویی از باند رجوی، بگویند که این اعضای نگون بخت بدان خاطر انتقال داده شدند که این کمپ موقتی بود، تا بدینوسیله شکست بزرگ رجوی ها در این فرار زبونانه را پنهان نگهداشته ودراطاعت از قوانین بین المللی جلوه دهید!!
 سرهنگ خلبان، سناتور جان مک کین (قاتل مردم ویتنام ووفادارترین عضو هیئت حاکمه ی آمریکا به باند رجوی) هم طی انتشار بیانیه ای میگوید:
” در سال ۲۰۰۳ آمریکا متعهد شد که از هزاران عضو سازمان ایرانیان ناراضی مجاهدین خلق حفاظت کند، کسانی‌که موافقت کردند سلاح های خود را تحویل دهند در نتیجه تحت حفاظت ما قرار گرفتند… این تحولی خوشایند بود که مدتها از موعد آن گذشته بود ".
پس چرا مردم عراق که سلاح هایشان دربغداد براحتی دراختیار شما قرار گرفته بود، مورد محافظت قرار نگرفته وبرعکس، شما پای القاعده ای  را که هرگز درعراق حضور نداشت، بدان کشور باز کرده و جنگ برادرکشی راه انداختید؟!
اگر این تحول (انتقال اعضای اسیر باند رجوی) خوشایند است، چرا مدت ها برپای  بیانیه های فرقه ی رجوی که خواستار عدم ترک آنجا بود، امضاء گذاشتید؟!
مک کین جانی میگوید:
"…این ضروریست که اطمینان یافت این ساکنان در نهایت از فرصت بهره‌مندی از حقوق و امتیازاتی که مدتها از آن دریغ شده بودند در محیط جدید و دموکراتیک از آن برخوردار شوند ".
یعنی این قول را میدهید که آنها بدور از شرکت درکلاس های منظم القائات ذهنی وشستشوی روانی، زندگی خواهند کرد؟!
اگر وجود چنین کلاس هایی ضد دموکراتیک است، لطفا مخالفت صریح خود را با وجود این کلاس ها که هم اکنون هم در آلبانی برقرار است اعلام کرده وبخاطر جلوگیری افراد دراستفاده ازپنجره ها ودیدن فضای بیرون، گردانندگان این کمپ را مورد مواخذه وانتقاد قرار دهید!!!
جان مک کین بطور عجیبی ادعا دارد:
"… بازاسکان امن این ایرانیان ناراضی یک گام حیاتی در مقابله با دخالت شریرانه رژیم ایران در منطقه است و این یادآور مهمی برای متحدانمان و دشمنان است که آمریکا به تعهداتش عمل می‌کند“.
اگر فکر می کردید که حضور قانونی ایران درمنطقه، بخاطر این باند بوده، چگونه بود که تا دیروز از حضور این باند درلیبرتی حمایت میکردید؟!
آیا این سخنان شما سناتور محترم! در تعارض با اقدامات وسخنان قبلی شما نیست وآیا شما بعنوان نماینده ی جناح راست حکومت آمریکا چرا فکر میکنید که ازهزاران کیلومتر دورتر براه افتاده و در منطقه حضور غلیظ نظامی داشته باشید وایران نگاهی هم به همسایگان خود نکند؟!
این منطق، منطق سلطه گری بوده و عامل اصلی تمامی دخالت ها، ترورها و… درمنطقه ودرکل جهان است!
بنظر می رسد، شما علت را رها کرده ومعلول را چسبیده اید که هم عوامفریبانه است وهم کمکی به برقراری صلح وثبات نمیکند!
گروهی از خانواده اسرای باند رجوی در آذربایجان شرقی- ایران
 

خروج از نسخه موبایل