فرازی از کتاب”خداوند اشرف از ظهور تا سقوط” – قسمت دوم

نوشته "سید حجت سید اسماعیلی"

در قسمت  اول، به معرفی کتاب که در نزدیک به 1000 صفحه توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده و نویسنده و درج بخش هائی مبادرت شد. اینک بخش های دیگری در زیر آورده میشود. این کتاب به گفته کارشناسان، جامع ترین سندی است که در ارتباط با خصوصیات فرقه ای مجاهدین خلق منتشر شده است.
دلایل پرداختن به موضوع فرقه ها: ما در زندگی شخصی مان همیشه در معرض پیشنهادات مختلفی هستیم که به ما عرضه می شود. این پیشنهادات می تواند از طریق رسانه ها، ماهواره، و یا از طریق یک تلفن و یا ایمیل و یا با مراجعه حضوری یک فرد عضوبگیر فرقه باشد. بنابراین، ما باید همیشه از خودمان بپرسیم چه کسی به ما پیشنهاد علاج تمامی مشکلات مذهبی،‌ سیاسی، اجتماعی، روانی، بهداشتی و سایر مشکلات مطرح در جامعه و زندگی را می دهد و از ما می خواهد که از آن ها پیروی کرده و یا برای کمک به حل این مشکلات به آن ها بپیوندیم.
همیشه کسانی هستند که جذب این گروه ها می شوند و وقتی به نقطه اشراف می رسند که دیگر دیر شده است و یا هرگز به نقطه اشراف هم نمی رسند. اعضای عضوبگیر فرقه ها افرادی به ظاهر متمایزی نیستند. آن ها با شگردهای مختلف و با سوء استفاده از احساسات ما و نگاه ما به مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی تلاش می کنند در ابتدا نقاط مشترک بین ما و گروهشان را برجسته کرده و اعتماد ما را نسبت به آن جلب کنند.
تشکیلات مجاهدین خلق که یک فرقه مذهبی – سیاسی است همیشه بیشترین سوء استفاده را از این ویژگی در ارتباط با جذب اعضای جدید به فرقه کرده اند ولی در اساس، مجاهدین خلق از یک جهان بینی خاصی که ترکیبی از مارکسیسم و اسلام است تبعیت می کنند که اساسا با باورهای مذهبی مردم عادی و جامعه تفاوت های ماهوی دارد و از آنجایی که مذهب در بین مردم ما جایگاه خاصی دارد بنابراین بیشتر ضررهای آن را نیز از جانب گروه مجاهدین خلق برده اند.
تعلیماتی که در گروه های فرقه ای سطح جهان داده می شود، مشابه روش هایی است  که در سازمان هم به نوعی وجود داشته و به کار گرفته می شوند. تمام این روش ها قانونمند بوده و در صحنه عمل آزمایش شده و به عنوان یک روش علمی و موثر برای فرقه ها کارآیی دارد.  به کارگیری این روش ها چه در فرقه های مذهبی و چه غیرمذهبی تقریبا  به صورت قانونمند و تحت روش های خاص هر گروه، باعث تغییر در رفتار اعضای فرقه می شوند.
اما در مجاهدین خلق به طور عام تلاش می شود اعضای فرقه در قدم اول اتوریته رهبر فرقه را بپذیرند. رهبر فرقه با سخنرانی هایش و صحبت هایش تلاش می کند موقعیت منحصر به فرد خودش را نشان داده و به اعضای فرقه فهمانده می شود که هرگونه به چالش کشیدن رهبر یک جرم غیرقابل بخشش تلقی شده و مورد سرزنش و سرکوب شدید فرقه قرار خواهند گرفت.
در نشست های به اصطلاح ایدئولوژیکی و حتی سیاسی و هر گونه نشستی که رهبری مجری آن بود، هر گونه به چالش کشیدن رهبری با پاسخ شدید جمع روبرو می شد. سوال از رهبری تا جایی ممکن بود که فرد به جوابی که داده می شد، قانع گردد. اگر با پاسخ های داده شده فرد قانع نمی شد به تدریج تهاجم جمع به او شروع می شد و اغلب در این گونه موارد بقیه اعضای فرقه با صدای بلند و تحکم آمیز مستمرا به فرد مربوطه می گفتند: «بشین، بشین، بشین و…» و هرگز به فرد اجازه داده نمی شد که مطلب خود را ادامه دهد و این تازه شروع سرکوب بود. چنین افرادی بعدا و در نشست های جمعی دیگر باید جواب کاری را که در نشست رهبری کرده بودند، می دادند و چنان سرکوب می شدند که دیگر یاد می گرفتند نباید هرگز رهبری را در مورد بحث هایی که می کند، به چالش کشید و تنها باید گوش کرد، اطاعت نمود و اجرا کرد. بنابراین، قبول اتوریته رهبری و هژمونی آن اولین شرط حضور در سازمان مجاهدین خلق است.
در قدم بعدی، اعضای فرقه باید حول بحثی که رهبر فرقه انجام می داد، متمرکز می شدند و این شروع تناقضاتی بود که بحث رهبری با اعتقادات اعضای فرقه در درونشان را به وجود می آورد.  در این مرحله، رهبری تلاش می کرد راهی را که مد نظرش بود درست و باورهای اعضای فرقه را نادرست و غلط جلوه دهد.
کلیه ی اعضای سازمان باید از بحث های انقلاب ایدئولوژیک عبورمی کردند. این فرایند روزها و ماه ها طول می کشید تا اعضای جدید مجبور به قبول قوانین سخت فرقه شوند. تشکیلات کاری می کرد که اعضای جدید به روش زندگی که تاکنون داشته اند، پشت پا زده و آن را زندگی حیوانی و پست در ذهنشان تلقی کنند و سپس وقتی اعضای فرقه به نقطه نفرت از زندگی خود می رسیدند، حال می بایستی در انقلاب ایدئولوژیک رجوی ذوب شده و ارزش های آن را کسب می کردند.
 رجوی می گفت: "شما باید تک تک تان در این انقلاب ذوب شده و تبدیل به کسان دیگری و مطابق معیارها و ارزش هایی که ما به شما می دهیم، بشوید تا لایق این رهبری شوید". در این تهاجم عقیدتی، تشکیلات تلاش می کرد تمامی باورهای مذهبی شما را مورد بی رحمانه ترین تهاجمات خود قرار بدهد، به نحوی که بعد از مدتی و بر اثر القائات دائم و مستمر، شما اعتقادات قبلی خود را ترک و مذهب جدیدی را که رجوی مبشر آن بود، به خود می گرفتید.
ایجاد ترس، گناه و عذاب وجدان در درون شما به خاطر سال هایی که از این رهبری دور بوده اید تنها بخشی از سواستفاده های احساسی تشکیلات فرقه ای مجاهدین خلق از شماها بود. آن ها کاری می کردند که تمام اعضای خانواده شما از آن لحظه به بعد دشمن شما تلقی شوند.
رجوی می گوید: "راهی که من به شما نشان می دهم شما را به رستگاری هدایت خواهد کرد". تشکیلات سعی می کند با از بین بردن تمام اعتقادات شما، انقلاب ایدئولوژیک را که هسته مرکزی آن روی رهبری بی چون و چرای رجوی به عنوان کسی که با دنیای ماورالطبیعه و امام زمان در ارتباط است، جایگزین کند.  
رجوی از تمام امکانات و ابزاری که احساس اعضا را تحریک می کند نهایت استفاده را می کند. او در حالی که تمام زندگی گذشته ی شما را به چالش می کشد و در نقطه ای که احساس می کنید که دیگر هیچ نیستید انقلاب ایدئولوژیک را بهترین راه رستگاری و خلاص شدن از زندگی گذشته به شما معرفی می کند. برخی لحظات آیات قرآنی را با تلاوتی خاص می خواند و برخی مواقع با شدت تمام فریاد برمی آورد و برخی وقت ها از مریدان خاص خود که از زنان می باشند، می خواهد تا ترانه های عرفانی و حماسی را بخوانند و از جمع می خواهد که آن ها را همراهی کنند. ایجاد چنین فضایی برای اعضای فرقه که ساعت ها با بحث های رهبری در چالش بوده اند، احساس آرامش می دهد، به نحوی که آن ها احساس می کنند که پای در دنیای جدیدی گذاشته اند که تاکنون هیچ شناختی به آن نداشتند. آن ها در چنین فضایی تمام غم های خود را فراموش کرده و برای لحظاتی خود را در دنیایی احساس می کنند که می توانند پرواز کنند و حتی برای لحظاتی هم که شده به مشکلات خودشان فکر نکنند.
رهبری مجاهدین خلق در جریان بحث های انقلاب ایدئولوژیک تلاش می کرد مشکلات افراد را چنان بزرگنمایی و گناهان آنان را چنان سنگین جلوه دهد که به جز چنگ زدن به انقلاب ایدئولوژیک راه دیگری برای گریز از آن ها نباشد. او با فریبکاری تمام از اعضای قدیمی تر اعم از زنان و مردان می خواست تا در نشست های عمومی و بزرگ از برکات انقلاب ایدئولوژیک برای جمع حاضر که رجوی بنیان گذار آن بود صحبت کرده و راهی را که خودشان طی کردند برای آن ها بیان کنند. تا بدین ترتیب اعضای قدیمی تر الگویی برای اعضای جدید در پیمودن این مسیر سخت باشند.

محمدی

خروج از نسخه موبایل