تلاش فرقه ی رجوی برای رد گم کردن درمورد خاورمیانه ی بزرگ!

آقای هادی محسنی در مثلا درتفسیر خود با عنوان "  خامنه ای و دوران تغییر" منتشره در رسانه های رجویه چنین می گوید:
"… طبق اسناد اینترنتی, خاورمیانه بزرگ یک اصطلاح سیاسی است که توسط دولت بوش ابداع گردید. خاورمیانه بزرگ گاهی اوقات "خاورمیانه جدید" یا "طرح خاورمیانه بزرگ" خوانده می‌شود. برای پیشبرد همین سیاست کلان امریکا, طرح اشغال عراق و برکناری حکومت وقت عراق در دستور کار نظامی متحدین آن دوران به رهبری امریکا و در دوره بوش, قرار گرفت. اما هنوز تحویل رژیم ایران نشد چون سینی مناسب برای این هدیه به ولایت فقیه مهیا نبود. تا اینکه اوباما به ریاست جمهوری رسید و سینی طلایی مناسب تحویلدهی به حکومت ایران را آماده کرد و زمینه های اشغال پنهان عراق توسط بنیادگرایان حاکم بر ایران را فراهم ساخت ".
اگر این آقای محسنی،  درباره ی مسئله ی " خاورمیانه بزرگ " مطلبی خوانده، حتما باین موضوع هم برخورد کرده که هدف ازطرح این نقشه ی جنایتکارانه، تقسیم کشورهای مسلمان به کشورهای ضعیف ومدام درحال نزاع باهم است تا ازدستآورد آن، دولت صهیونیستی اسرائیل بعنوان یک ماشین وکشتی جنگی آمریکا واروپا، با خیالی آسوده تر به اجرای نقشه های تجاوزکارانه ی خود مشغول شده ودراصل منافع این سلطه گران اصلی را درخاورمیانه تامین کند.
اما این هموطن ما به این موضوع مهم نپرداخته ونشان داده که گفتن این جمله به اسرائیل وبزرگتر هایش که " بالای چشم ات ابروست "، در مجموعه ی خطوط قرمز رجویه قرار دارد!!
دیگر اینکه، اجرای طرح " خاورمیانه ی بزرگ "  دراشغال عراق خلاصه نمیشود واتفاقا ایران هم در چهارچوب این طرح قرار دارد که توازن قوای موجود اجازه ی انجام کاری برعلیه ایران را به آن صورتی که درعراق شد، نداد!
به نفوذ ایران در عراق که توجه کنیم، بسادگی درمی یابیم که درکشوری با اکثریت شیعه و سیستم طایفه گری، نتیجه ی انتخاباتی که انجام میشد، چیزی در همین حد وحدود ازکار برمیآمد وآمریکا هم البته بی میل به وجود استخوان های لای زخم نبود و تشدید اختلافات فرقه ای ومذهبی را مغتنم می شمرد!
درادامه:
"… قابل توجه است که بعد از انتخابات جدید امریکا حرفها و مواضع بسیار تندتری توسط جبهه بزرگی از سیاسیون و نخبگان داخل امریکا, علیه اوباما و تیم همراهش مطرح میشود که بیانگر تغییر دوران و آغاز دورانی جدید است که پیامدها و نتایج کاملا متفاوتی فراراه حکومت ولایی ایران است. زیرا از نظر امریکائیها اوباما منافع استراتژیک امریکا را نتوانست تامین نماید ودرسال 88 شمسی در خیابانها, مردم ایران هم با صدای بلند فریاد زدند که اوباما با ما مردم ایران نیست. ".
دراصل اینطور نیست!
انتخاب اوباما بمنزله ی شکست سیاست های نئولیبرالی آمریکا درداخل وخارج این کشور بود وما با پدیده ای خطرناک تر ازنئو لیبرالیزم -که نوعی " نئو فاشیست " اش میتوانیم بنامیم – مواجه نخواهیم شد!
باوجود اینکه میدانیم که هیچ رئیس جمهوری در سیستم حکومتی آمریکا قادر به انجام کلیه ی برنامه ها- یا حتی قسمت بزرگتر آن – نیست، اما اگر تنها قسمتی از وعده های بعد ازانتخاباتی ترامپ محقق گردد، ایران ضرر کمتری نسبت به دوران اوباما خواهد کرد!
دیگر اینکه این اوباما نبود که دراجرای سیاست های کلی آمریکا شکست خورد، بلکه درستتر آنست که گفته شود این سیاست های استراتژیک نئو لیبرالی آمریکا شکست خورده ونشان داد که چاره ی دردهای مردم آمریکا وجهان، چیز دیگر ودرتعامل با جهان است!
این تحلیگر رجوی با آوردن مثال هایی شبیه شهادت دم روباهی، چنین مینویسد:
" یک تحلیلگر سیاسی عراقی, 24 آبان 95: با آمدن دونالد ترامپ اوضاع بسیار تغییر خواهد کرد, این تحلیلگر سیاسی عراقی افزود: «ما می‌توانیم بگوییم که اوضاع بسیار تغییر خواهد کرد به‌خصوص که موارد تعیین‌تکلیف نشده‌یی وجود دارد که چند هفته پس از ظهور استراتژی ترامپ، به آنها در عراق پرداخته خواهد شد ".

درادامه:
"… درواقع پایداری اشرفیان و ایستادن در مقابل رژیم بنیادگرای ایران بهر قیمت,دوران جدید و تغییر دوران را به منصه ظهور رسانده و نوید سرنگونی را به تمامی تلاشگران داخل کشور در درون زندانها و جلو مجلس ولایت فقیه و جای, جای میهن درزنجیر سر داده و میدهد ".
یعنی میفرمائید که ترامپ حاصل پایداری اشرفیان است که اتفاقا بجای مبارزه،  دهه هاست که به قاعدون تبدیل شده وسرگرم گوش دادن به سخنان متناقض وبی سروته مریم ومسعود بوده وهستند؟!
مسخره تر اینکه:
" مطرح شدن نفس " تغییر رژیم" بجای" تغییررفتار رژیم ایران" در تمامی محافل سیاسی داخل و خارج ایران بعنوان شرایط تاثیرگذار, قدمی مثبت در پیشبرد امر سرنگونی کل بساط خامنه ای در این دوران تغییر, توسط مقاومت مردم ایران است که نهایتا و بطور قانونمند برسمیت شناخته شدن کارزار آزادی خلق و میهن را در چشم انداز قرار می دهد ".
تغییر هررژیم به عوامل عینی وذهنی متعددی نیاز دارد و شما با پیش فرض قرار دادن اینکه فلان نئوکانی که درانتخابات، پشت هم حزبی خود- ترامپ- را خالی کرده بود، چنین وچنان گفته، نمیتوانید این عوامل را بوجود آورده و خواب های طلائی ببینید!
صابر

خروج از نسخه موبایل