دست فرقه رجوی از دانشگاه کوتاه

بمناسبت 16 آذر روز دانشجو و جنبش دانشجویی…

فرا رسیدن 16 آذر روز دانشجو فرصتی دوباره برای بررسی هویت تاریخی و رسالت ملی و مذهبی دانشجویان فرا روی ما قرار می دهد. ضمن بزرگ داشت یاد وخاطره شهیدان دانشجو و تبریک این روز به تمامی دانشجویان فرصتی دست داد تا به نقش مخرب فرقه رجوی دربه انحراف کشاندن اهداف جنبش دانشجویی وبه اسارت گرفتن آنها در حصارهای ذهنی و عینی آنها داشته باشیم.

درتاریخ 24ابان 1332 نیکسون معاون وقت رئیس جمهور آمریکا به ایران می آید تا نتایج سیاسی امید بخشی را که در ایران تحت عنوان ثبات سیاسی و تثبیت اوضاع و اقتدار حکومت شاه وعده اش را داده بود از نزدیک ببیند. درمقابل دانشجویان نیز تصمیم گرفتند با برپایی تظاهرات اوج اعتراض خود را نشان داده و به افسانه اصلاح پذیری رژیم شاه مهر باطل بزنند. در روزهای 15و16 آذر تظاهرات وحرکات اعتراضی دانشجویان در اعتراض به سفر نیکسون به اوج خود رسید. نیروهای گارد برای سرکوب تظاهرات بداخل دانشگاه یورش برده وبا شلیک رگبار مسلسل سه تن از دانشجویان به اسامی شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا را به شهادت رساندند. وتعداد دیگری از دانشجویان را زخمی کردند. بعداز این جنایت نیکسون به ایران آمد واز همین دانشگاهی که به خون دانشجویان رنگین شده بود دکترای افتخاری حقوق دریافت کرد.

از آن تاریخ روز16 آذربعنوان روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین دربرابراستبداد وخود کامگی واستعمار بعنوان روز دانشجو درتاریخ مبارزاتی کشورمان ثبت گردید.

درسال 57 خون ورنج مبارزات دانشجویی دربسترانقلاب شکوهمند ومردمی 22بهمن ثمر داد حکومت خود کامه واستبدادی سرنگون و بار دیگر دانشجویان برسرکلاس درس ومشق انقلاب حاضرشدند. فرقه موسوم به مجاهدین خلق که رهبرانش به یمن خون شهدای انقلاب وفداکاری مردم از زندان آزاد شده بودند با سوء استفاده از عواطف پاک وشور واحساس قشرجوان دانشجو بساط خیمه شب بازی فریب و دروغ خود را در دانشگاه ها برپا وبرای انحراف مسیر مبارزه دانشجویان به جذب آنها اقدام کرد. نسل جوان دانشجویی که هنوز درگیرفضای ملتهب جامعه انقلاب کرده بود وبنابه مقتضای سن درمحک شناخت هویت وماهیت گروها وجریانات سیاسی قرارنگرفته بود و دراوج ناپختگی سیاسی بود در دام فریب و نیرنگ رجوی گرفتار و درگام بعد برای سالیان طولانی تحت اسارت قرارگرفتند.

از همان روزهای اول پیروزی انقلاب مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف کلاس هایی را برای جذب دانشجویان باعنوان تبیین جهان آغاز کرد. وی با شیادی خاص خود با بکارگیری واستفاده ار متن کتاب حیات وطبیعت ومنشا تکامل آپارین و کتاب از کهکشان تا انسان جان ففر آمیخته کردن والتقاط آن با برداشت های من درآوردی وخاص خویش از اسلام تلاش نمود تحت عنوان اسلام مترقی وناب توحیدی افکار دانشجویان را تحت تاثیر قرار دهد. دربعد سیاسی  رجوی با استفاده از عدم آگاهی دانشجویان نسبت به ماهیت وسابقه همکاریش باساواک شاه خود را بعنوان  تنها بازمانده از رهبریت سازمان  و وارث خون و تشکیلات آنها وانمود نماید.

بدین ترتیب فرقه رجوی فعالیت های خود را  درابعاد سیاسی و ایدئولوژیکی درعرصه دانشگاه آغاز کرد. سخنرانی های تهیج کننده رجوی وتحریک دانشجویان برای مقابله با مسولین ونهادهای دولتی به اوج خود رسید درگام بعد ادامه این تخاصمات ودرگیریها به خیابانها و میادین عمومی کشیده شد. رجوی با طرح شعارهای غلیظ ضد امپریالیستی وضرورت فطع رابطه با امریکا مسولین نظام نوپای انقلاب را وابسته به امریکا قلمداد کرد وسعی نمود که دراذهان دانشجویان ودیگر اقشارچنین وانمود کند که تنها دشمن سرسخت وآشتی ناپذیرامریکا اوست. باتجاوز رژیم بعثی حاکم برعراق به میهن، رجوی تلاش نمود از فرصت بدست آمده برای تثبیت پایه های قدرت استفاده نماید. انتقال سلاح از جبهه ها به شهرهای مرزی وانباشتن خانه های تیمی از سلاح مشخص میکرد رجوی بدنبال یک ماجراجویی است. امری که 30خرداد سال 69 رنگ واقعیت بخود گرفت.

با اعلام شروع فاز نظامی  رجوی نسل دانشجو را از سرکلاس درس به انجام درگیری درخیابانها کشاند دانشجویانی که می بایست انرژی وتوان آنها صرف سازندگی وخلاقیت های اقتصادی می شد سلاح بدست درتیم های نظامی به ترور و انفجار وکشتارهموطنان خویش روی آورد وخود نیز قربانی تمایلات قدرت طلبانه رجوی شد. با شکست نظامی سازمان مجبور به فرار گردید و مسعود رجوی این بارخاک دشمن را بعنوان تنها مامن خود برگزید. این بارنیروها درخاک عراق وبعنوان ستون پنجم عراق بکار گرفته شدند………ادامه دارد

خروج از نسخه موبایل