یاوه گوییهای مریم قجر در پاریس

در روزهای گذشته مطلع شدیم که مریم قجر در فرانسه آکسیونی ترتیب داده و در آن از برخی مهمانانی که صرفا برای گرفتن مواجب در آن حضور دارند استفاده شده و خود سرکرده فرقه تروریستی رجوی نیز به ایراد سخنانی در مورد نقض حقوق بشر در کشورمان پرداخته و برای اینکه خودش را مبرا نشان دهد از جنایتهایی که در داخل سازمان جنایتکار رجوی اتفاق افتاده چشم پوشی کند، به دروغ کشورمان را ناامن و عامل جنایت توصیف نموده که احتمالا نیز با ورود خود بر تمامی این کاستیها پایان بدهد.
براستی این جانی با چه رویی چنین کنفرانسهایی را اداره میکند در صورتیکه خیلی ها که توانستند خودشان را از این فرقه ضدبشری نجات دهند آماده افشا نمودن جنایتهای این خائن میباشند و بسیاری نیز از همان بدو خروج از این گروه تروریستی شروع به برملا نمودن جنایتهای موجود در آن نمودند که مورد توجه بسیاری از مردم آزاده جهان قرار گرفته و باعث روشنگری در مورد جنایتهایی که توسط سران جانی این سازمان به اصطلاح مجاهدین انجام گرفته که البته نمونه های آن بسیار میباشند که از جمله آنها میتوان به اعتراض قربان ترابی به اهداف غلط و جنایتهای بیشمار سرکرده این فرقه میباشد که با کشتن او و از بین بردن افرادی همانند آلان محمدی، این جنایتکاران خواستند به آن سرپوش قرار دهند که تمامی این جنایتهای آنها توسط همین افراد رها یافته افشاگری شد.
مریم رجوی با چه رویی در فرانسه میتینگ برگزاری میکند در صورتیکه در داخل فرقه رجوی خفقان کامل حکم فرما بوده و هر نفری راکه به تصمیم های سراسر غلط و ظالمانه به اصطلاح رهبری اعتراض میکند را همچون مریم ترابی آنقدر شکنجه میکنند تا فرد نتواند اراده تصمیم گیری داشته باشد و همچون دیوانه ها که مغز او را با شکنجه معیوب نموده اند رفتار نماید؟
چرا سرکرده فرقه سراسر ظلم و ستم که سالیان متمادی بر جوانان مملکت که انسانهایی ساده بودند، ظلم نمود و آنها را از دنیای بیرون دور نگه داشت و تنها به خاطر اعتراض به اهداف پوچ و هوسران آنها از بین برده شد و امروز اینگونه آزادانه و در حمایت کامل دول اروپایی بتواند کنفرانس بگذارد و از ازادی و حمایت از آن سخنرانی نماید؟
اما روزگار براحتی نشان میدهد که چگونه با افشاگریهایی که توسط بسیاری از افراد جدا شده انجام گرفته، این مار خوش خط و خال که داعی آزادی میکند خود عامل جنایتهای بسیاری میباشد که در هیچ فرقه و سازمانی نمیتوان همانند آنرا پیدا نمود و این تنها سران مستبد فرقه رجوی هستند که در جنایت علیه بشریت بی همتا بوده و هستند و همانا جدا شدن عناصر ان بعد از رسیدن به کشور اروپایی نیز شاهد همین ماجراست که چگونه افراد آن بعد از رسیدن به دنیای آزاد دیگر تحمل ماندن در این سازمان مخوف و جنایتکار را ندارند.
در تعجبم که چگونه نهادهای به اصطلاح حقوق بشری که دم از انسانیت میزنند و حامی مثلا آزادی آنها هستند، چگونه با افشاء شدن این همه جنایت که سندیت ان نیز موجود بوده و حی و حاضر میباشد، بازهم به چنین جنایتکار زمانه و جنایتکار جنگی اجازه میدهند در دنیای متمدن خودشان براحتی به سخنرانی آنهم حمایت از آزادی بپردازد و از آن طرف هم در داخل فرقه ای که خود او سرکردگی انرا برعهده دارد، جنایتهای بیشماری انجام میدهند و در همین زمان ممکن نیز سران جانی او باعث شستشوی مغزی شدید افراد تحت امر خود میشوند و آنها را از دنیایی که حق آنهاست بدور میکنند.
براستی متعجب از اینم که چگونه انسانهایی در آن واحد همانند برده های قرون وسطی در دنیای به اصطلاح متمدن امروزی، اسیر و گرفتار میباشند و از ان طرف عده ای که داعیه حمایت از انسانیت میزنند، به جنایتکارانی که برده داری نوین راه انداخته اند اجازه میدهند در میان به اصطلاح آزادی و انسانیتشان جولان بدهند و از آزادی صحبت کنند که لایق آنها نیست.
به امید رهایی تمامی زندانیان فرقه رجوی
 

خروج از نسخه موبایل